شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :
جریانات سهم خواه موجود در درون حاکمیت و بنگاه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی نباید موجب دستپاچگی و خطای هاله ای در دولت پزشکیان شوند. اکنون که وفاق ملی پارادیم حوزه سیاست ایران شده است پس باید همه ی نیروهای سیاسی از مسائل دم دستی، نازل و مطالبات شخصی رانت جویانه دست بشویند .زیرا، امروز دیگر جای هیچ آزمون و خطایی باقی نمانده است که مثلا، جناب آقای پزشکیان بخواهد با نگاهی سطحی، عوام پسندانه و بدون آینده نگری به مدیریت اجرایی ورود کند .
برای مثال، *خوزستان سکوی تولید ثروت در کشور است* و این باور به منزله ی جدی بودن سرنوشت کشور اهمیت می یابد. پس بنابراین حفظ نیروی متخصص ماهر و صیانت از سرمایه های اجتماعی در این استان بایستی اولویت نخست در دولت چهاردهم باشد. ولی متاسفانه چون گذشته مشاهده می شود که این امکانات بالفعل روز به روز رو به تحلیل می روند که علت اصلی آن عبارتند از: انتصاب مدیران ضعیف، گرم شدن دمای خوزستان، کمبود سرانه ی فضای سبز، فرسوده بودن بافت شهری، فقدان امکانات رفاهی، آموزشی ، بهداشتی خدماتی، تفریحی و همچنین پائین آمدن ضریب امید به زندگی که از اهم مشکلات خوزستان هستند.
به هرحال صاحب این نوشتار پیشنهاد می دهد که جناب پزشکیان خود راسا، در انتصاب استاندار خوزستان دخالت کند به خاطر این که حساسیت و ظرافت کار در این خصوص بسیار بالاست. بقول ضرب المثل قدیمی *"کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواهد و مرد کهن"* براستی کدام دولتمرد شایسته می تواند سکاندار امارت خوزستان گردد و ایشان باید چگونه دانشی، شخصیتی و یا کارنامه ی قویی داشته باشد .
آیا، کابینه ی دولت کمافی السابق باز می تواند در مقوله ی انتصاب استاندار بدون در نظر گرفتن الزامات توسعه محور در بخش های مورد نیاز تولید ثروت به صرف رضایتمندی بازیگران سیاسی مقدرات ملی را وانهند و در نتیجه استاندار ضعیفی را به خوزستان تحمیل نماید.