شوشان ـ مینوفر چراغی :
٧ اکتبر ٢٠٢٣ طوفانی به وسعت بغض و رنج هفتادساله مردم رنجور و داغدیده فلسطین شکل گرفت که هژمونی اطلاعاتی موساد را در هم شکست و ورود فاتحانه مجاهدان فلسطینی به سرزمینهای اشغالی را به معرض نمایش گذاشت.
فلسطینیان که از یک دهه گذشته مسیر احیاء خویش را در پیش گرفته بودند با اجرای این عملیات غافلگیرانه که پاسخی دندانشکن به کشتار جنونآمیز مردمان بیدفاع و نقض حرمت مکانهای مقدس اسلامی به ویژه مسجد الاقصی بود، هیمنه پوشالی این رژیم منحوس را نابود کرده و سستی بیش از پیش آنها را به جهانیان نشان دادند.
سردمداران این رژیم غاصب نیز برای کماهمیت جلوه دادن شکستشان، مسیر کشتار وحشیانه مردم را در پیش گرفتند تا سردرگمی و وحشت خود را پشت این جنایات پنهان کنند.
این رژیم منحوس که یکباره با شوک و وحشت بیپایانی رو به رو شد در جبهه روایتگری خود، حجم آسیبهای وارده ناشی از این عملیات متمرکز را به هولوکاست تشبیه کرد تا افزون بر ایجاد همبستگی و همدردی در جبهه داخلی، پیش چشم متحدانش خود را قربانی تجاوزات بیدلیل نشان دهد.
طوفان الاقصی چنان تزلزلی را گریبانگیر جبهه داخلی رژیم غاصب صهیونیستی کرد که هنوز پس از گذشت یکسال نتوانسته آنچه را که در این عملیات از دست داده، بازیابی کند.
این عملیات تاریخساز مضاف بر بیداری وجدانهای جهانیان، ضربات مهلکی را بر نعش صهیونیستها کوبید و ادعای دموکراسی بینظیر و مظلومنماییهایشان را نفی کرد به طوری که دیگر انگاره اسرائیل مظلوم در اذهان عمومی دنیا وجود ندارد.
از آنجایی که طوفان الاقصی نشان داد، عملیات علیه رژیم غاصب صهیونیستی در اذهان مردم «ناممکن» نیست، این رژیم به رهگیری و شهادت فرماندهان جبهه مقاومت پرداخت تا هیمنه اطلاعاتی از دسترفته خویش را بازیابی کند و با نسلکشیها مسیر خفهکردن نضج و نمو هرگونه «فکر مقاومت» در اندیشه فلسطینیان را در پیش گرفت؛ غافل از اینکه نفس مبارزه و مجاهدت در کالبد جبهه مقاومت تنیده شده و بزودی به اضمحلال این غده سرطانی منجر خواهد شد.