شوشان ـ علی عبدالخانی: اصولا نطق و سخن یا افشای واقعیات تلخ یک جامعه اتفاق بدی نیست اما به نتایج مترتب بر آن بستگی دارد. اگر به حافظه یا آرشیو مجالس گذشته سری بزنیم خواهیم دید بسیاری از نمایندگان برای پوشش کم کاریهای خود دست به بیانِ حماسی واقعیتهای بسیار تلخ حوزه ی انتخابیه در قالب نطق های مجلسی می زنند. ناطقانی که از فردای سخنرانیهای حماسی خود، همه آن مشکلات و واقعیات تلخ را به کناری می گذاشتند و بدنبال تحقق افکار خاص خود و حلقه ی اطراف خود می روند.
شوشان ـ علی عبدالخانی :
اصولا نطق و سخن یا افشای واقعیات تلخ یک جامعه اتفاق بدی نیست اما به نتایج مترتب بر آن بستگی دارد. اگر به حافظه یا آرشیو مجالس گذشته سری بزنیم خواهیم دید بسیاری از نمایندگان برای پوشش کم کاریهای خود دست به بیانِ حماسی واقعیتهای بسیار تلخ حوزه ی انتخابیه در قالب نطق های مجلسی می زنند. ناطقانی که از فردای سخنرانیهای حماسی خود، همه آن مشکلات و واقعیات تلخ را به کناری می گذاشتند و بدنبال تحقق افکار خاص خود و حلقه ی اطراف خود می روند.
اگر نطق و سخن به صرف سخن و جهت مدیریت کوتاه مدت افکار عمومی بویژه عوام الناس باشد و دنباله ی آن بشکل عملی گرفته نشود، این سخنان نه تنها فایده ای برای جامعه و حوزه انتخابیه ندارد بلکه قُبح بیانِ واقعیاتهای تلخ موجود نیز از بین می رود !.
از بین رفتن قبح یک موضوع یعنی بیان مکرر و بسیارِ زیادِ یک واقعیت تلخ بدون آنکه کاری بکنیم که ذره ای از تلخی آن کاسته بشود بنابراین اگر نماینده ای مشکلات ویژه ی استان خود را فهرست وار روانه افکار عمومی بکند و برنامه ای مشخص برای حل و فصل (کم یا زیاد) آن مشکلات نداشته باشد، همان بهتر که در این مورد چیزی نگوید و ساکت از کنار مشکلات بگذرد چرا که تکرار سخنان بدون برنامه های عملی، سبب بی تفاوتی هرچه بیشتر سیستم نسبت به آن واقعیات تلخ خواهد شد !.
محمد امیر نماینده اهواز در نطق مجلسی خود دقیقا گام بر محلی گذارد که همکاران قبلی ایشان بارها (بدون نتیجه) گذاشته بودند با این تفاوت که ایشان منسوب به جامعه فرهنگیان و مسلماً نخواهند توانست با رتبه آخر خوزستان در آموزش و پرورش کنار بیایند. اگر تاملی به عمق رتبه ی آخر خوزستان داشته باشیم می بینیم که این اتفاق یک سوء مدیریت مرکب و مستمر و کمتر از یک فاجعه یا مصیب برای خوزستانیها نیست.
نمایندگانِ سخنران و غیرسخنران احتمالا فراموش می کنند که بیان واقعیتهای تلخ اجتماعی، اقتصادی و... ذاتا وظیفه سازمانهای مردم نهاد و احزاب، روزنامه نگاران، وعاظ، فعالان اجتماعی و... بوده و چنین گروههایی از جامعه به امید آنکه نوشته شان خوانده یا صدایشان از طرف مراکز تصمیم گیر شنیده بشود اقدام به بیان واقعیتهای تلخ می کنند اما وضع نماینده فرق می کند و او از تریبون های مختلف و صلاحیتهای متعدد و از امکان دسترسی به مراکز تصمیم گیری و حتی ارتباط با مقامات عالی دولتی و... بهره می برد و به همین دلیل می تواند به بخش یا بخشهایی از سخنان جامه ی عمل بپوشاند.
به بیان دیگر یک نماینده ی مسئولیت پذیر و متعهد نسبت به حوزه ی انتخابیه و غیور نسبت به مردم (و نه هرآنکس که عنوان نماینده بر آن اطلاق می شود) چنانچه بخواهد می تواند حداقل بر یک یا دو مشکل از مشکلات مهم استان خود متمرکز و با تکیه بر صلاحیتهای قانونی خود گام در مهار و مدیریت و یا حل و فصل مشکلات مزبور کند !.
نمایندگان استان نیز مشمول مسئولیت پذیری در ارتباط با فاجعه ی سقوط اموزشی استان خوزستان می باشند !
رتبه آخر آموزشی امری اتفاقی نیست بلکه نشانگر وجود سلسله ای طولانی و مرکب با حلقه های متعدد از قصورها و تقصیرها و انتصابات غیراصولی بسیار و رفتارهای فرامدیریتی در مجموعه آموزش و پرورش است. آری مجموعه از عوامل در غیاب حساسیت نمایندگان دست به دست همدیگر داده و ما را به این درجه ی بسیار شرم آور و بی سابقه از بی سوادی عمومی رساندند بنابراین حداقل کاری که نمایندگان بویژه محمدامیر باید در دستور کار خود قرار بدهند و با جدیت بدنبال آن برود تحقیق و تفحص جامع از اموزش و پرورش استان خوزستان شامل اداره کل استان و ادارات شهرستان، نواحی و برخی مراکز آموزشی در طول سالیان گذشته است.
اگر مسئولیت پذیری نمایندگان به حد قابل قبولی برسد و با اقدامات عملی همراه بشود، در این حالت بسیاری از واقعیتهای تلخ نیز شیرین و قدر و منزلت معنوی آن نماینده ها در چشم مردم بیشتر می شود !.