شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۳۰۶
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۲
شوشان ـ  جعفر دیناروند :

انسان توانایی های بسیاری را داراست.عدالت خواهی و حکم نمودن میان حق و باطل از خواسته های اوست.انواعی از رفتارها را مورد ارزشیابی قرار می دهد و بدین سان می کوشد تا بهترین ها را رواج دهد اما این بدان معنی نیست که همه چیز خوب و مناسب پیش می رود.ارزش دادن به رفتارها برای آدمی امری حیاتی است و همین نکته است که باعث می شود تا انسان نسبت به انواعی از اعمال، عکس العمل های مختلفی انجام دهد.
حکم دادن در مورد انواعی از رفتارها،نشان دهنده ی توجه ی آدمی به اطراف و محیط زندگی است.بدیهی است که نوع بشر در پی بهترین هاست اما این که کدامین معیار، آن ها را معین می کند؟موضوع دیگری است.
در روند زنده بودن یا زندگی کردن انسان، قضاوت، امری مهم و مداخله گر برای ادامه ی نوع حیات محسوب می شود.آن که نفس می کشد چگونه قضاوتی را مطرح می نماید؟در مقابل، افرادی که از بودن خود راضی و برای بهتر بودن در تلاشند، چگونه قضاوتی از خود و اطراف دارند؟ چنین وضعیتی است که باعث می شود تا آدمی قضاوت را نوعی حکم دادن برای تمایز در اختیار داشته باشد و از آن برای جدا سازی میان خوب و بد به کار گیرد.
قضاوت در روند زندگی آدمی، نقشی اساسی به خصوص در لذت بردن یا احساس غم نمودن دارد.داوری در مورد انواعی از رفتارها یا رویدادهایی که برای او روی می دهند بدون شک، نشان دهنده ی حساسیت انسان نسبت به ادامه ی حیات اوست.
این که بی تفاوت باشد، دقیق، نشان دهنده ی عدم توجه به داوری است.
دلایل بسیاری برای به کارگیری قضاوت در زندگی یا عدم آن وجود دارد که باعث می شود تا نوع بشر به دو شکل مورد نظر قرار گیرد.آن که قضاوت را اساسی برای بهتر بودن می داند و آن که توجهی به آن ندارد.
زنده بودن یا با زجر ماندن، برای قضاوت، جایگاهی نمی یابد زیرا خود دارای جایگاه نیست.احساسی نسبت به تاثیر گذاشتن بر دنیا ندارد.دیگران بر او موثرند.بر او حکم می رانند که چه کند.در قالب های متفاوتی نگریسته می شود و خود را مانند وسیله ای سبک بر روی آب در می یابد که هر لحظه به سمتی می رود.زجر کشیده و زجر خواه است و لذا هر حکمی را که برای بهتر بودن به کار گیرد، قابل وصف نمی داند.در اصل، قضاوت او نسبت به اطراف، تنها در یک مورد است و این که موجودی بی تاثیر بر جهان هستی است.این حکم را هم، جبری لازم برای زنده بودن می داند.همانی که باعث نفس کشیدن می شود و همانی که او را بر پای خود نگه داشته است.زنده بودن در چنین وضعیتی نسبت به حق و باطل و تمایز نمودن آن، بی تفاوت است.
افرادی که زندگی می کنند، خود، قضاوت کنندگانی ماهرند.چون وجدانی بیدار دارند و مسائل را درک می کنتد لذا موثر بر دنیا خواهند بود و هر لحظه از زندگی آن ها، ارزشیابی خواهد شد.دادرسی از اعمال خود و دیگران نه برای بهانه گیری که بهتر زیستن خواهد بود.
از خود قضاوت نمودن تا به اطرافی نامتناهی کشاندن، اصلی برای بودن خویش خواهد بود.من هستم پس می توانم دنیای اطراف را مورد کنگاش قرار دهم و در مورد خوبی و بدی آن قضاوت نمایم.حکمی که می دهم بر اساس رشدی است که نموده ام.چنین وضعیتی برای زندگانی که فعالیت های روزانه را نوعی مسیر برای بهزیستی لازم می شمارند، حیاتی است.
پس،جداسازی آن چه ناصواب از صواب است نشان دهنده ی بالندگی است که در آن ها موجود است.دادرسی کردن برای زندگان معنایی فراتر از بهانه گرفتن است.
داوری در زندگی آدمی متصل به فهم و درک است بنابراین آن هایی که بیشتر می فهمند بهتر قضاوت می کنند.می کوشند تا تمایزی میان آن چه وجود دارد و آن چه باید وجود داشته باشد، ایجاد کنند.تلاش هایی است معنا دار، برای اثبات تاثیر خود بر کل جهان که راهی برای ارزشیابی مثبت تلقی می گردد.دادرسی از کوچک ترین رویدادی که در اطراف موجود است تا وسیع ترین آن ها که در جهان بشریت اتفاق می افتد. فعالیتی مستمر برای زندگی نمودن است.زندگانی که در تنفس هم عاجزند هرگز خود را در حدی نمی یابند که دادرسی را ملاکی برای بودن بدانند.اصولا نقشی برای خود نمی یابند که بخواهند از قضاوت که نوعی رشد دهی است، استفاده کنند.داوری در جهان امروز و تقبل آن برای تاثیر گذاری بر جهان بشری، نوعی رشد دهی و ارتقا نگری برای رسیدن به اهداف انسانی است.
قضاوت جداسازی است.تلاش برای یافتن حق و تمایز آن از باطل است.نیازمند به تفکراتی عمیق و ظرافتی مثال زدنی است.مداخله ی فکری و اندیشمندانه در امور دنیوی برای رسیدن به اهدافی بلند و انسانی است.هر آدمی را نمی توان در قضاوت وارد یافت.آن هایی که فعال در آن هستند، زندگی لذت بخشی دارند.دنیا را با عینک تفکر و خرد می بینند و در مقابل آن، انسان هایی که کوچک ترین عکس العملی در مقابل ظلم و ستم ندارند و خود را تسلیم سرنوشت می شمارند.چنین وضعیتی باعث می شود که قضاوت را ملاکی برای جداسازی انواعی از انسان ها بدانیم که یا زنده اند یا در حال زندگی کردن هستند.
داوری، حکم دادن، دادرسی و در نهایت قضاوتی که باعث تمایز میان انواعی از رفتارهای بد و خوب می شود تنها از طریق افرادی است که زندگی می نمایند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار