شوشان ـ مجید کلاه کج :
در روزهایی که مردم خوزستان تشنهی برنامهاند، نه شعار؛ استاندار محترم در دو مراسم رسمی،از «توسعه متوازن»، «وحدت اقوام»،و «پرهیز از نگاه قومیتی» سخن گفته است.جملاتی که اگرچه بر زبان بسیاری جاریست،اما امتحان خود را در میدان عمل پس ندادهاند.
در آئین تکریم و معارفه معاونت سیاسی-اجتماعی، بار دیگر «وحدت اقوام» بهعنوان یکی از راهبردهای توسعه مطرح شد. اما پرسش جدی این است که آیا این وحدت،تنها در متن سخنرانیها معنا دارد یا در متن زندگی روزمره مردم خوزستان؟
مردم ما بارها شاهد آن بودهاند که همین شعارها،در عمل به ابزار پوششی برای لابیگری قومی،مهندسی مدیریتی،و حفظ منافع محفلی تبدیل شدهاند.
جناب استاندار همچنین در شورای برنامهریزی استان، از ضرورت استفاده از دانشگاهیان و نخبگان سخن گفته و بر ریلگذاری علمی برای توسعه استان تأکید کردهاند. این حرف، حرف درستیست.اما آیا در انتصابات اخیر،همین نگاه علمی و کارشناسی رعایت شده؟
آیا سازوکار انتخاب معاونت سیاسی اجتماعی،مبتنی بر مشورت با نخبگان و گروههای مردمی بوده یا صرفاً از حلقههای بسته امنیتی و غیرشفاف بیرون آمده؟
بیایید صادق باشیم:خوزستان نه با وحدتسازی فرمایشی،بلکه با عدالت واقعی آرام میگیرد.
وحدت اقوام زمانی معنا پیدا میکند که فرزندان همهی اقوام،در فرآیند تصمیمگیری و مدیریت حضور برابر،شفاف و مؤثر داشته باشند؛نه فقط در بیلبوردها،نه فقط در متن سخنرانیها.
توسعه متوازن زمانی اتفاق میافتد که مدیران محلی بهجای داشتن «رزومهی امنیتی»،برنامهی توسعهمحور داشته باشند.کسانی که نه فقط در کنترل اعتراضات،بلکه در حل ریشهای بحرانها توانمند باشند.
جناب موالیزاده!
اگر میخواهید ریلگذاری علمی انجام دهید،ابتدا قطار تصمیمسازی را از مسیرهای بسته محفلی بیرون بیاورید.
با نخبگان واقعی مشورت کنید،نه صرفاً با نزدیکان اداری یا حلقههای مشورتی دستچینشده.
خوزستان نیاز به توسعه دارد،اما نه توسعهی ویترینی،بلکه توسعهای که در سفرهی مردم دیده شود،در کیفیت هوا،در بوی فاضلاب،در نیشکرهای تلخشدهی کارگران،در نفس تنگ عشایر.
و در پایان: ما خوشحالیم که استاندار از «توسعه متوازن» و «مشورت با نخبگان» سخن گفته است.اما مردم این استان،دیگر تشنه شعار نیستند؛آنان تشنه صداقتاند،تشنه عمل.