شوشان ـ حسین دلیر :
هر چه پیش میرویم پاسخ ترکیبی کشورمان به اسرائیل، پیوسته و کوبندهتر روی به تکرار مینهد. تا آنجا که حامیان و نزدیکان رژیم صهیونیستی را به تکاپوی بیشتر برای توقف حملات ایران واداشته است. برخی نجواهای درونی و البته ناظر بر کنش مجازی نویسان پرگو نیز اصرار عجیبی بر توقف حمله دارند!
با این ترهات که اسرائیل را جری بهتلافی میکنیم یا اباطیلی چون بیمناکی از احتمال ورود حامیان صهیونیستها –خاصه امریکا و ناتو- به رویارویی مستقیم با ایران.
در مقام پاسخ به چنین استدلالها اما پارهای روشنگری بایسته و درخور است.
جمهوری اسلامی ایران نه در سوی مهاجم که از موضع دفاع، اقدام به پاسخ تلافیجویانه میکند. اگر سرزمینهای اشغالی همچنان و پیاپی آماج دلاوری نیروهای مسلح ایران قرار دارند؛ تنها نتیجهی درازدستی غیرعقلانی رژیم افراطی اسرائیل است. ما ناگزیر به امر دفاع میهنی هستیم و آفند در این شرایط پیچیده جنگی، بهترین موقعیت بازدارندگی در برابر دشمن متجاوز و بیمنطق را ایجاد میکند.
جنگطلب نیستیم، وانگهی گرفتار آمدن در باتلاق انفعال و اتکای صرف به دفاع میتواند شعاع و آستانه آسیبپذیریمان را افزایش دهد. اتفاقی که بارها در جنگ هشت ساله دهه شصت رخ داد و امنیت شهرها و آرامش شهروندانمان مکرر توسط دشمن بعثی نقض شد. گو اینکه در ورزشی چون فوتبال همچنین مصداقی وجود دارد؛ حمله بهترین دفاع است و نیروهای سلحشور ایرانی بر دشمن میتازند تا پیکر ایران از تازیانه او امان یابد.
انتقال بحران به خارج از مرزهای کشورمان، وارونهای دقیق از دکترین نظامی – امنیتی «دیوید بنگوریون» نخستین رئیس دولت اسرائیل و رهبر ائتلاف چپگرای «ماپای» است. جای آنکه در موضع صرف پدافندی (دفاع)، ایران را به میدان نبرد مبدل سازیم؛ پهنهی کارزار را با آفند هوشمندانه به خاک دشمن میکشانیم.
شیوهای که دستکم در دهههای اخیر مایه استیلای نظامی صهیونیستها بر ارتشهای عربی بوده؛ اینک از سوی جمهوری اسلامی ایران علیه خود اسرائیل به کار گرفته میشود. طی این شرایط هر نجوایی در نکوهش حمله تلافیجویانه ایران؛ مشکوک، غیرمنطقی و ناصواب است. خواه از رفتاری منافقانه و مزورانه ناشی باشد یا از جنگ روانی دشمن و وسوسههای حامیانش تاثیر پذیرد.
بهویژه پس از تجربههای گران تاریخی در رخدادهای شهریور ۱۳۲۰ و شهریور 1359 به بعد، راهبرد دفاعی ما بر دور نگاه داشتن عرصههای سرزمینی از میدان نبرد طرحریزی شده است. بنابراین مشروعترین دفاع همین است که متفکران نظامی ما در مواجهه با دشمن بروز میدهند. نیروهای مسلح ما به کنشهای تروریستی اسرائیل طی روزهای اخیر هر بار واکنشهای شدیدتری نشان دادهاند. چنین رویکردی بیش از برداشتهای سطحی در وادی شبکههای اجتماعی و واگویههای مجازی نویسان؛ دارای فرامتن آشکار برای متفکران امنیتی و نظامی دیگر کشورهاست.
اینک صهیونیستهای متبختر و یاریگران فرامنطقهای ایشان در وضع پیچیدهای قرار دارند. دیگر بار در پی معادله و محاسبهای نادرست؛ به پرداخت بهایی گزاف تنبیه و محکوم شدهاند. امنیت از سرزمینهای اشغالی رخت بسته و مردم این کشور جعلی؛ شرایطی شبیه ساکنان مظلوم غزه و جنوب لبنان را تجربه میکنند.
در پشتیبانی از این همه جانبازی و ایثارگری مدافعان وطن، هر ایرانی دوستدار میهن با هر چه دارد میتواند به میدان دفاع بیاید؛ به سیاق همان سالهای دهه شصت. قرار نیست همه اما به رزم و نظامیگری مشغول شویم. هر که ماموریتی دارد و برای نمونه در خط مقدم نبرد؛ افرادی مشغول به پایش حرم ایران هستند، دیگرانی دست به کلید شلیک دارند، برخی سکوهای پرتاب موشک و پهپاد را آماده میکنند. همگی اما مسئولیت و ماموریتی محول در میدان جنگ سخت دارند.
در سوی دیگر؛ اهالی رسانه، نخبگان، هنرمندان، کنشگران و به یک سخن همه ما شهروندان ایرانِ شکوهمند؛ هرکداممان مامور به ایفای نقشی در میدان جنگ نرم هستیم. میدانی که به هوشیاری، همگرایی، آرامش، بردباری و شجاعت ملی ما متکی است.
هر که با هر ابزار، امکان و توان میتواند سربازی برای دفاع از مام وطن باشد؛ خواه به قدر کنش یا واکنشی در محدوده فضای مجازی یا اقدامی در آرامش و خوش حالی جمعی. انرژی و حس خوب همراهی جمعی بهترین سوخت برای موشکها و پهپادهای نقطهزن ایرانی است.
تاکید بر راهبرد «وحدت دو میدان» جنگ سخت و نرم همچون گذشته، رمز پیروزی دیگرباره ایران بر دشمن بدخواه خواهد بود. باذن ا...