تو ز ديو نفس اگر جويى امان رو نهان شو، چون پرى از مردمان
چون شب قدر از همه مستور شد لاجرم از پاى تا سر، نور شد
اسم اعظم چون كسى نشناسدش سرورى بر كل اسما بايدش
گنج خواهى ، كنج عزلت كن مقام واستتر واستخف ، عن كل الاءنام
تا تو نيز از خلق پنهانى همى ليله القدرى و اسم اعظمى
به امیر مومنان گفتند:ماراازشب قدر آگاه کن.فرمود:خالی ازآن نیستم که آن را بدانم.شک ندارم که خداوند به خاطر کمک کردن و مهلت دان به شما آن را از شما می پوشاند،چون اگر آن را به شما اعلام می کرد،درهمان شب عمل می کردید و در غیر آن شب،عبادت را ترک می کردید.بنابراین شاید حکمت اخفا و مجهول ماندن آن این باشد که مومنان، شبهای بیشتریرا قدر بدانند و به آرزوی درک فضیلت آن به کارهای نیک و عبادت بیشتری پرداخته و از معاصی و زشتیها دوری گزینند و در پرستش خداوند تلاش نمایند.
اى خواجه ، چه گويى ز شب قدر نشانى هر شب ، شب قدر است ، اگر قدر بدانى
(قدر) هم به معنای شرف و فضیلت است و هم به معنای تدبیر امور. شرف و فضیلت در این است که فرشتگان، مرتب به صائمین و صائمات سلام عرض میکنند. از اول شب تا مطلع الفجر ملائکه میآیند، سلام میکنند. این سلام ملائکه را اگر کسی بشنود، معلوم میشود لیله قدر را درک کرده است. گفتند: آیا برای شب قدر علامتی هست؛ گفتند: آری، هوای لطیف و ملایمی دارد. گاهی انسان احساس میکند یک نسیمی دارد میوزد، نسیم بهاره. خواه تابستان باشد، خواه پاییز و زمستان؛ آن نسیم ملایم بهاری را در شب قدر احساس میکند، میگویند: اینها همه نفحه رحمانی لیله قدر است، اینها اثر سلام ملائکه است.این سلام کردن تنها مخصوص وجود مبارک ولی عصر نیست. آنچه مخصوص آن حضرت است، آن است که حقائق و مقدرات را به حضور آن حضرت تقدیم میکنند. اما فرشتگانی که نازل میشوند، به هر مؤمن روزه دار سلام میکنند. اگر سلام میکنند، برای آن است که یا سلام خدا را میرسانند، یا سلام ملائکه حامل عرش را میرسانند، یا سلام خود را ابلاغ میکنند. در سوره مبارکه احزاب فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور (5) خدای سبحان همانطوری که نسبت به رسولش تصلیه و سلام دارد، نسبت به مؤمنین و مؤمنات هم تسلیم دارد. فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته. خدا بر شما صلوات میفرستد، ملائکه خدا هم بر شما صلوات میفرستند تا شما را از ظلمت به درآورند و نورانی کنند.
پس چه کمالی برتر از آن است که انسان خود را به جایی برساند که خدا به او سلام بفرستد، ملائکه خدا به او سلام بفرستد! شب قدر به ما این قدر و شرف را خواهد داد که مخاطبان سلام و صلوات خدا و حمله عرش و خدا و ملائکه الهی باشیم؛ تا کدام مرتبه، نصیب مخاطب بشود، چه سلامی، او را دریافت بکند ! پس قدر، هم به معنای شرف و فضیلت است، هم به معنای تقدیر امور. هم ما مقدرات جوامع انسانی، اسلامی و شیعی را از خدای سبحان مسألت کنیم، هم شرف و منزلتمان را در این شب از ذات اقدس اله درخواست کنیم که ما را با آبرومندی در دنیا و آخرت اداره کند و به غیر خود واگذار نکند.
علاوه بر معانی فوق قدر را در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری نیز بکارمی برند اما معنای اصطلاحی قدر، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر پدیده و چگونگی آفرینش آن یعنی اندازه و محدوده وجودی و مقدار هر چیز قدر نام دارد
پس باید گفت: شب قدر شبی است که اندازه گرفته می شویم و وزنمان روشن می گردد . زیرا معیار اندازه گیری در این شب نازل شد و در آن نشانه ها و علامتهای راهنمایی برای نشان دادن راه از بیراهه تعیین گردید تا ما مسیر خود را بشناسیم وبا گام برداشتن در این مسیرو نگاه بر علامتهای منصوبه راه، بتوانیم از بیراهه و انحراف بگریزیم و به سوی کمال رویم .
شب قدر شریف ترین .پر ارج ترین . و پر رمز و رازترین شبها در زمان است ، به اندازه عمر انسانها كرامت دارد يعني بهتر از هزار ماه شمرده شده است که عدد هزار نیز رازهایی دارد که با شناخت قدر می توان آن را کشف کرد .
شب قدر قلب رمضان است و جوارح را براي خواستن به حركت وامي دارد در میانه ماهی که همه اعمال از خواب و خوراک عبادت محسوب می شوند و فرشتگان برای هر کاری در انتظار صدور فرمان خالق هستی آماده باش هستند ،لب به دعای بسیار می گشاییم ،بايد بخواهيم و یارب یارب گفتن در این شب بی بهره نخواهد بود.
شب قدر شب نزول قرآن است یعنی آیین نامه معرفت و رستگاری که راه را تمییز می دهد و باید به عظمت و ابهت این معجزه بزرگ اعتراف کرد و بر سر گذاشت تا در زير سايه اش گامهاي رستگاري را برداريم و به آنجا که مطلوب است رهنمون شویم که فرمان خواندن صادر شده است
شب قدر پر نعمت ترین مائده لطف خداست که در آن هرچه بخواهیم پیدا می شود کمی باید جستجو کرد و این جستجو باید با چشم بصیرت باشد تا بتوان دید و تماشا کرد و دریافت که بر سر چه سفره ای رنگین توفیق نشستن پیدا نموده است ..
شب قدر شب گریستن چون باران برای نیاز است تا با آن بارش رويش بذر هايي كه پاشيده ايم ببينيم و از ميوه ها و ثمراتش تناول كنيم و ديگران را سيراب نماييم یعنی موسم نوعدوستی ست
شب قدر شب روبروی آینه محاسبه ایستادن و بر کارهای ناتمام گریستن و برای زدودن غبار از چهره و شانه کشیدن بر گیسوان مهربانی خود را به تماشانشستن است تا آنچه را آینه به نمایش می گذارد عبرت بگیریم .
شب قدر بازگشت به فطرت پاک. وشستن چهره با آب زلال معرفت و شستشو دادن دل با دعا هايي ست كه در دستان خويش جا داده ايم و به سوی آسمان می گشاییم .
شب قدرشب میعاد بیداران. معراج شب زنده داران و مسلح شدن به سلاح دعا (یا من راس ماله الرجا و سلاحه البکا) و خواندن برای اجابت با سوزی از عمق دل است که در این شب خواندنی ترین کتاب نازل گشت تا خوانا شویم و با خواندن روح را جلا دهیم و دل را از زنگارها بزداییم .
شب قدر شب آزمودن قدرت اراده. و نگاه دوباره به خویش زیر چتر کتاب و شهادت او برای حضور در حوادث فرداست و يا دگرفتن راه رهايي و آزادگي از اسارت خويش است و جدا شدن از کالبد تن و نفی من و رفتن به سوی ما چون آن اسوه نمونه ای که در محراب مسجد با شمشیر خوارج نهروانی مضروب می گردند نان یتیمان را ناشناس بر دوش کشید تا با این عمل انانیت را زیر پا بگذاریم و خدا را با همه وجود احساس نماییم .
شب قدر شب استغاثه و دعاست و شاید شب پایان انتظار و بتوان گفت شب وصل و ظهور موعود ، شب سر آمدن انتظار و نگاه بر جمال نورانی چهره ای که سالها در حجاب ماند تا فرصت بروز یابد و امروز همان فرصت مبارک است
اما شب قدر را می توان در کلام رهبری زیباتر دید :«شبی که فرشتگان زمین را به آسمان متصل می کنند . دلها را نور باران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منور می کنند . شب سلم وسلامت معنوی....شب سلامت دلها و جانها . شب شفای بیماران اخلاقی . بیماریهای معنوی . بیماریهای مادی و بیماری های عمومی و اجتماعی که امروزه متاسفانه دامان بسیاری از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است . سلامت از همه اینها در شب قدر ممکن و میسر است به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر بشوید»
و عجب شبي ست! بايد قدر بدانيم اين قدر را ! سلام كنيم براي سلامتي در اين شب كه پر از سلام از سوي ملائك است . از اينكه عمری بود و توفيق يافته ايم دوباره وارد شويم و در قدر شناس ترين شب قدرش را بدانيم شكرگزار باشيم که همه شب تا سحرگاه سرشار از سلامتی ست قدر را می توان نهایت عرفان دانست و شب زنده داری علرفان ژر از صفا و نور است .
قدر را در ادبیات فارسی و شعر شعرا بسیار می توان دید که به نمونه هایی اشاره می گردد:
شب عاشقت لیله القدر است
چون تو بیرون کنی رخ از جلبیت ( رودکی)
با رنگ و نگار جنت العدنی
با نور و ضیاء لیله القدری (منوچهری دامغانی)
تورا قدر اگر کس نداند چه غم
شب قدر را می ندانند هم (سعدی)
شب قدر است و طی شد نامه هجر)
سلام فیه حتی مطلع الفجر (حافظ