بحران از لحاظ ماهيت ، بزرگي وشدت متفاوت است . اما تمامي آنها مسائلي را به بار مي آورند كه مي تواند به طورجدي توانايي كاركرد سازمان را مختل سازد .يك بحران معمولا زير بناي دستگاه را متاثر مي سازد و بعضآ با ارزشترين دارايي آن يعني اعتبار وشهرتش را از بين مي برد .
بی شک اعلام وجود بحران يك خبر نامطلوب است . اما تصميم گيران سازمان نبايد اين حوادث را با مديريت نامطلوب برابر بدانند که در این گذار روابط عمومی به عنوان یک جریان خلاق ، تصمیم ساز و مجری نقش ویژه ای ایفا می کند .يك بحران مي تواند بهترين سازمان ها با ورزيده ترين مدير و کارکنان را نيزمورد حمله قرار دهد.اين مشكلات ممكن است از عوامل طبيعي ،فني يا انساني نشات بگيرد .مي تواند جزئي ،وسيع وگسترده وشايد هم مرگبار باشد .مديريت مطلوب مي تواند اثرات منفي بحران را به حداقل برساند وبرعكس آن مي تواند وضعيت بحران را بدتر كند .
برنامه ريزي قبل از بحران كمك مي كند تا تصميم صحيح اتخاذ گردد و وضعيت عادي به مجموعه برگردد.
بزرگترين اشتباه اين است كه تصور كنيم سازمان ما از بحران مصون است .امروزه يك سازمان نمي تواند اختصاص به دو طرف اصلي رابطه يعني جامعه هدف و مراجعین از یک سو وكارکنان دستگاه از سویی دیگر داشته باشد بلکه گروه ها و عوامل بيرون از سیستم و سازمان كه در ظاهر هیچگونه رابطه اي ندارند مي توانند تاثير عميقي بر سازمان ومحيطي كه در آن عمل مي كند بگذارد .
بايد بحران را به سرعت وبه طور كارآمدي كنترل كرد .در غير اينصورت اعتماد حياتي مخاطبان و جامعه هدف را که بزرگترین دست آورد یک سازمان و در رأس آن روابط عمومی است٬ از دست خواهد داد.
اين يك حقيقت ساده است كه مردم سخن چيني وشايعه را دوست دارند. خوشبختانه یا شوربختانه امروزه با همه گیر شدن شبکه های اجتماعی در گوشی های همراه و متخصص شدن عامه مردم در حوزه اطلاع رسانی (( هر شهروند یک خبرنگار)) یک چالش کوچک ممکن است به یک بحران جدی تبدیل شود. که نمونه های زیادی از این موضوع برای مثال آوری وجود دارد.
گاها برخی دستگاه ها بنا به ملاحظاتی در مورد یک چالش سکوت را بر می گزینند اما با فراگیر شدن موضوع و احیانآ بازتاب آن موضوع در رسانه های آن ور آبی سعی در مسلط شدن بر اوضاع می کنند که معمولا نیز دیر می شود.
نبايد صرفا به اين خاطر كه بحران غير قابل اجتناب است تسليم آن شد . بايد دنبال مديريت بحران بود و با مديريت وتوانايي، قبل از اینکه بحران ما را ريشه كن كند. آن را شناسايي وریشه کن کنیم. در اینجا است که اهمیت نوع ارتباط یک روابط عمومی کارآمد با فضای رسانه ای جامعه به کار می آید قطعا همراهی رسانه ها در مقابله با بحران یک ابزار نیرومند است.
رصد و دنبال کردن خبرها و مطالب حاکم بر فضای مجازی از سوی روابط عمومی ها ضروری به نظر می رسد که متآسفانه در یک ناهماهنگی محض از سوی برخی دستگاه ها ، در خصوص ممنوعیت روابط عمومی ها برای حضور در فضای مجازی باز نگری درایجاد این مانع ضروری است.
حسن نسیمی