انتخاب : پنجشنبه نوزدهم فروردین، هوای آمل ابری و خنک است. تعطیلات نوروز به پایان رسیده و مسافران نوروزی دیگر در شهر و جادههای اطراف دیده نمیشوند. مردم شهر نیز کار و فعالیت روزمره خود را آغاز کردهاند. امروز اما عدهای در شهر منتظر میهمان هستند؛ محمود احمدینژاد. او قرار است در مراسم گرامیداشت شهدای مدافع حرم استان مازندران برای آنها سخنرانی کند. احمدینژاد که بارها با عنوان رئیسجمهور به این شهر آمده بود، حالا فقط با یک عنوان حقوقی که در زیر پلاکاردهای کمی که در شهر نصب شدهاند دیده میشود، به آمل میآید: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام. مراسم ساعت ١٦ به وقت رسمی آغاز میشود. ساعت حدود ١٢ ظهر در اطراف مصلای قدس آمل همهچیز عادی است و مردم به فعالیت خود مشغول هستند. مردم در رفتوآمد هستند و پلاکارد و عکس رئیس دولت سابق توجه همه را جلب نمیکند. عدهای جوان در داخل مصلا مشغول نصب عکس شهدای مدافع حرم هستند و برای پذیرایی کیک و آبمیوه آماده کردهاند.
بیانیه اعتراضی جمعی از مردم آمل
اما به نظر نمیرسد بشود همه اتفاقات این سخنرانی را در اطراف مصلای آمل جستوجو کرد. در چند روز گذشته، خبر حضور رئیس دولت سابق در آمل باعث شد، جمعی از مردم مازندران با تشکیل کمپینی به نام «سالهای سخت احمدینژادی را فراموش نمیکنیم» و امضای یک بیانیه مراتب اعتراض خود را به مدیریت هشتساله او و همکارانش در دستگاه اجرائی اعلام کنند و هشدار خود را درباره خطر بازگشت پوپولیسم بیان کنند. سایت انتخاب نوشت این بیانیه به امضای صدها نفر از شهروندان مازندرانی رسیده و در آن نام بسیاری از خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران و استادان و فارغالتحصیلان دانشگاهی و اهالی ادب و هنر و فرهنگ مازندرانی به چشم میخورد که اعتراض خود را به حضور احمدینژاد اعلام کردهاند. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «ما جمعی از شهروندان استان مازندران با امضای این طومار مراتب اعتراض خود را به ایشان به عنوان سرحلقه یک سیستم مدیریتی که کشور را در داخل به ورطه رکود تورمی و فساد سازمانیافته و علم گریزی سوق داد و در سیاست خارجی نیز با اتخاذ تصمیمات خلقالساعه و افراطگرایانه موجبات تحمیل ظالمانهترین تحریمها و انزوای کشور و خطر بروز جنگ را فراهم آورد، اعلام میداریم و معتقدیم شهدا متعلق به آحاد ملت میباشند و پیش از حضور در جوار پیکر پاک و خانواده معزز آنها میبایست مرزبندی افراد با مفسدین اقتصادی و غارتکنندگان بیتالمال مشخص باشد». اما سایت دولت بهار که از سوی حامیان رئیسجمهور سابق اداره میشود، امضاکنندگان را از مفسدان اخلاقی و مسافران «پاتایا» که یکی از شهرهای تفریحی و گردشگری در تایلند است، خوانده است. اما کانال تلگرامی «آمل کلام» اسامی امضاکنندگان این کمپین را منتشر کرده است.
مرداد سال گذشته بود که محمود احمدینژاد در «همایش تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب» که در دانشگاه ایرانیان که خود ریاست آن را بر عهده دارد، از تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام(ره) خبر داده بود. او گفته بود: «خوشبختانه از یکسالونیم قبل کارگروههایی تشکیل شده و این موضوعات به بحث گذاشته شده و مختصر ارتباطاتی هم در استانها تنظیم شده است». شرکتکنندگان در این همایش به شش کارگروه تقسیم شده بودند: کارگروههای «سیاسی و بینالملل»، «رسانه»، «استانها»، «پشتیبانی»، «اقتصاد» و «اندیشه». شکل تشکیلاتی کارگروهها اینطور است که کارگروه اصلی در تهران و کارگروه استانها ذیل مرکز اداره میشوند. هر کدام هم در مراکز استانها شاخههای شهرستانهای خود را دارند. شیوه شکلدهی این کار تشکیلاتی نشاندهنده عزم جدی «احمدینژاد» برای ورود به عرصه سیاست است. شیوه کاری که «ثمرههاشمی»، از نزدیکان رئیس دولت سابق شاهبیت آن را نقد سیاست خارجی دولت فعلی میداند که باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد.
فرماندار آمل: نه دعوت شدهام و نه میروم
سفر اردیبهشت سال پیش محمود احمدینژاد به مازندران و شهر بابل نیز خبرساز و جنجالی شده بود. حضور فرماندار وقت بابل در این مراسم و شنیدن شعارهای ضددولت و تکهپرانیهای احمدینژاد خطاب به دولت یازدهم، در نهایت باعث برکناری «رجب ملاییرئیسی»، فرماندار بابل شد. در تماس روزنامه «شرق» با معاون فرماندار آمل، او دلیل برکناری فرماندار بابل را نهفقط شرکت در مراسم سخنرانی رئیسدولت سابق، بلکه حضوریافتن در جلسه خصوصیای که احمدینژاد و اطرافیان او حضور داشتند عنوان کرد. او همچنین درباره حضور احمدینژاد در آمل گفت: «ما با حضور او و شرکت در مجلس یادبود شهدا هیچ مشکلی نداریم، چون این مراسم در مصلا و محوطه مسقف برگزار میشود، نیاز به مجوز هم ندارد و ما تمام تدابیر امنیتی را برای برگزاری آن انجام دادهایم».
احمد منفرد، فرماندار آمل نیز چند روز پیش در گفتوگو با پایگاه خبری «مازندومه» مازندران، درباره اینکه آیا در این مراسم شرکت میکند، گفته بود: «من نه دعوت شدهام و نه حضور خواهم داشت».
سفر پسانوروزی بدون مشایی
ساعت ١٦ است، حضور نیرویهای انتظامی در جلوی مصلا زیاد شده است. آنها آرام مردم و ماشینها را که پلاکهای آن نشان میدهد همه آنها برای آمل نیستند هدایت میکنند. اتوبوسی درست روبهروی در اصلی مصلا خانمهایی را که پلاکاردهایی در دست دارند پیاده میکند. راننده آن در جواب این سؤال که از کجا آمدهاند، ترافیک و پلیس را بهانه میکند و در اتوبوس را میبندد. مغازهدارهای اطراف مصلا درهای شیشهای مغازه را بستهاند و از پشت آن مردم را نگاه میکنند. در داخل مصلا، جلوی دفتر امامجمعه شلوغ است. مردم یا نامهای در دست دارند یا دنبال کاغذی میگردند که چیزی بنویسند. پیرزنی با لباس محلی از مردم سؤال میکند که چه خبر است اما در آن شلوغی جوابی نمیشنود. خانم دیگری درحالیکه گریه میکرد گفت دخترم ١٨ روز است که در انتظار بستریشدن در بیمارستان شهر است، برای احمدینژاد نامه نوشتهام که او را بستری کند اما نمیدانم به چه کسی باید بدهم. فردی در جمع به او میگوید بهتر است به شورای شهر یا نماینده مجلس نامه بنویسی. زن اما با گریه میگوید برای من فرقی ندارد به که نامه بنویسم، فقط میخواهم دخترم خوب شود. دو خواهر با آرایش غلیظ هم به مصلا آمدهاند. وقتی کاغذی به آنها داده شد که نامهای به احمدینژاد بنویسند، گفتند نمیدانیم چه بنویسم، ما فقط آمدهایم، هرکس دیگر هم بود، میآمدیم.
مردم همچنان در جلو مصلا منتظر احمدینژاد هستند، اما ماشین او از در پشتی داخل حیاط مصلا میشود و جلوی دفتر امامجمعه شهر میایستد. مردم هم به سمت ماشین هجوم میآورند و شعار میدهند «شعار هرچی مرده، احمدی برمیگرده». احمدینژاد برای آنان دست تکان میدهد، با تعداد کم محافظانش وارد دفتر امامجمعه میشود.
درون مصلا پر شده است، در کنار عکس شهدای مدافع حرم، تصاویر بزرگ آیتالله جوادیآملی و آیتالله حسنزادهآملی دیده میشود. جایگاهی را شبیه سنگر درست کردهاند که یک موتورسیکلت هم در آن وجود دارد. در دست عدهای از مردم پلاکاردهای انتخاباتی احمدینژاد در سال ٨٤ دیده میشود، احمدینژاد با چهرهای جوان که کودکی را در بغل دارد یا رفتگری که دستش را به سمت او که در ماشین در حال حرکت است، دراز کرده. فردی هم عکس احمدینژاد را بالای سر خود گرفته است که روی آن نوشته شده «تکرار تو، تکرار رجایی» که یادآور شعاری است که اسفند سال گذشته در انتخابات مجلس بارها شنیده شد. احمدینژاد وارد جایگاه میشود و جمعیت شروع به شعاردادن میکنند. «احمدی دلاور پیرو خط رهبر» و «صل علی محمد یاور رهبر آمد». احمدینژاد برای آنان دست تکان میدهد و نامههایی که مردم به دست او میرسانند را همان لحظه میخواند. علیاکبر جوانفکر و حمیدرضا بقایی، معاون از زندان آزادشده او و همچنین عبدالرضا شیخالاسلامی، رئیس دفتر و وزیر کار برکنارشده، احمدینژاد را همراهی کردهاند. علیرضا و مهدی، پسران احمدینژاد، نیز در مراسم حضور دارند، اما از اسفندیار رحیممشایی، یار غار مازنی او خبری نیست. قبل از شروع سخنرانی احمدینژاد، مداحی شروع به خواندن شعری در وصف شهدای مدافع حرم میکند که در یکی از بیتهای آن میگوید: «شیعه فهمید که عمارشدن آسان نیست، چاره کار نیویورک یا لوزان نیست» و در شعری دیگر با طعنه میخواند: «کاش بعضیها بصیرت داشتند، دست در دست ولایت داشتند».
بعد از مداحی کلیپی که از طرف «نصر تیوی» تهیه شده است، پخش میشود که در نیمه رها میشود. مجری مراسم از حضور احمدینژاد در شهرشان تشکر میکند و او را با این عنوان برای سخنرانی دعوت میکند: «مردی برای تمام فصول انسانیت».
ابعاد انسانی با چاشنی شستن زبالهها
احمدينژاد جلوی میکروفون میآید و میگوید که میخواهم از ابعاد انسانی صحبت کنم. او گفت: «انسانها در طول تاریخ به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ ابتدا کسانی هستند که بعد آسمانی خود را در بعد حیوانی خود به کار میگیرند و همه چیز را در خدمت امیال و غرایز قرار میدهند.
اینگونه انسانها همهچیز از جمله ثروت، قدرت، آزادی و رسانهها را برای خود میخواهند و بقیه باید مطیع باشند. میخواهند مطلق بر همه حاکم باشند. این گروه برای نابودکردن حق ملتها نقشه میکشند و فیلم میسازند. این گروه با ارزشهای الهی به نام ارزشهای الهی و انسانی انحصار دیکتاتوری تحمیل به ملتها رفتار میکنند، از دین و اهداف دین برای ارضای امیال حیوانی استفاده میکنند، دینفروشی میکنند و همهچیز را برای بُعد حیوانی خود میخواهند».احمدینژاد افزود: «استعمارگران ٤٠ میلیارد دلار سرمایه دارند اما باز دستشان در جیب کشورهای دیگر است. از دانش اجتماعی و روانشناسی اجتماعی برای جنگ و تفرقه و کینهجویی برای کشتار مردم و تسلط بر دیگران استفاده میکنند. جنگ میکروبی امروز وجود دارد. میکروبها را در آزمایشگاه پرورش میدهند، پخش میکنند تا در دنیا پادزهر آن را بفروشند. کسانی که وجه حیوانی را غلبه دادند، دنبال جنگ و کشتار هستند؛ البته به ظاهر شعار مردمیتری میدهند».
او در ادامه گفت: «اگر عناصر وابسته و زیر نظر آنها زشتترین کارها را انجام بدهند، قوانین را زیر پا بگذارند، آشوب به پا کنند و تجاوز کنند میشود آزادیخواهی، اما اگر کسی اعتراض کند که باید در کارتان منطق باشد، میشود ضدآزادی. اگر کسی علیه سلطه و غارت اعتراض کند به او میگویند دیکتاتور و افراطی است. یکی اگر بگوید اموال ملت برای ملت است و اموال هرکس برای خودش است و چرا دستت را در جیب ملت کردهاید، این میشود ضدآزادی و تندرو و جنگطلب».مردی بلندقامت از میان جمعیت بلند میشود و به سمت جایگاه میرود و بلند میگوید: «آقای احمدینژاد شما اینجا تشریف آوردهاید، قدمتان سر چشم ما، اما فقط این را بگویید که ما در برجام پیروز شدیم یا نه؟» همه در مصلا برای او دست میزنند. احمدینژاد هم میگوید: «این را از من نپرس، از مردم بپرس».احمدینژاد در ادامه سخنرانی خود گفت: «ملت ایران تا حاکمشدن توحید و عدالت بر سرتاسر عالم، دست از انقلاب و مسیر خود برنمیدارد. خواب تسلط بر ایران، بهذلتکشیدن این ملت بزرگ هیچوقت تکرار نمیشود. اصل انقلاب حرکتی آسمانی و جهانی است و کسی نمیتواند آن را متوقف کند. این ملت ایران است. صدها سال است ملت ایران پرچمدار علم و فرهنگ بوده است. حالا اگر در مسير رودخانه عظیم ملت ایران و دور از چشم شهرداري و مأمورين قسر در ميروند و چند کامیون زباله خالی ميكنند! حالا اگر كسي نگاه كوتاهي داشته باشد و بگويد اينجا همش زباله است و خيال كند اتفاقي افتاده است؛ نه بابا. اين رودخانه عظيم بهزودی همه این زبالهها را كنار خواهد زد و حقيقت ملت ايران را به جهان نشان خواهد داد».
احمدینژاد: من نوکرتر هستم
سخنرانی از نیمه گذشته است، مردم کمکم خسته شدهاند یا با گوشی خود بازی میکنند یا سلفی میگیرند و عدهای نیز مصلا را ترک میکنند. اما احمدینژاد سر در کاغذهای خود دارد و میگوید: «حالا نگاه تاریخی به این قضیه انسانی بیندازیم». یک نفر در جمعیت بلند آه میکشد. احمدینژاد میگوید: «واقعا خسته شدهاید؟ از ساعت چند اینجا هستید؟ ٢؟ ٣؟ از کجا آمدید؟ بهشهر؟ بابل؟ و شعار معروفش را تکرار میکند؛ کی خستهاس؟» احمدینژاد میگوید: «من از شما دو خواهش کنم، اول اینکه شماها همه ١٦ سیلندر و دو سوپاپ هستید و من تکسیلندر. من مخلص همه شما هستم میخواهم با هم به آمل بیاییم. دوم اینکه وقتي امام ما با آن عظمت فرمودند من خادم ملت هستم، و رهبري عزيزمان با آن عظمت فرمود من نوكر مردم هستم، من چه ميتوانم بگويم، من میخواهم بگویم که من نوکرتر هستم، پس اجازه بدهید من کار خود را که سخنرانی است انجام دهم و چند دعا کنم. سخنرانی که تمام میشود، مردم به سمت احمدینژاد هجوم میآورند، محافظان او را به سمت اتاق پشت جایگاه میبرند و ماشین احمدینژاد جلوی در دفتر امامجمعه است و مردم دوربینبهدست منتظر او هستند، تیم حفاظتی بهسختی او را سوار ماشین میکنند. مردم به دنبال ماشین او میدوند و عکس میگیرند. عدهای هم در جلوی ماشین شعار میدهند: احمدی،احمدی قول بده برمیگردی و ای سرباز ولایت منتظر تو هستیم. بالاخره ماشین احمدینژاد خود را به خیابان اصلی میرساند و پلیس او را به سمت جاده هراز هدایت میکند. سفرهای عضو تشخیص مصلحت نظام ادامه خواهد داشت. او قرار است پنجشنبه این هفته هم به ملارد برود.
*شرق