شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۵۱۶۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۶
به سوی یادها و خاطرها

شبکه های اجتماعی این فرصت و امکان را پیش آورده تا جمع های پراکنده دوستان و همکلاسی های قدیمی، بهتر بتوانند همدیگر را پس از سال ها،بازیابند و به گفت و گو بنشینند.

گروه عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که در دهه شصت دانش آموخته شدند و هر یک به شهری رفتند و به کارهای خویش مشغول شدند، مدتی است که از طریق شبکه اجتماعی و مجازی، با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و برای دیدن همدیگر تا کنون در تهران و اهواز جلساتی را هماهنگ کرده اند و به گرد هم نشسته اند.

بنا به پیشنهاد آقای جلیل مقدس یکی از همین دوستان و دانش آموختگان رشته زبان انگلیسی و  ساکن فرخشهر در استان چهارمحال و بختیاری، بام ایران و استقبال دیگر اعضای گروه، قرار شد که تعدادی دانش آموختگان قدیمی دانشگاه یک سفر تفریحی و گردشگری به بام ایران داشته باشند و خاطرات مشترک روزهای دانشجویی و سال های قبل از انقلاب و  نخستین سال های پیروزی انقلاب و روزهای پر ماجرای دانشگاه  را زنده کنند.

از این رو، طی یک برنامه ریزی و ثبت نام از دوستان، بالاخره صبح سه شنبه 21 اردیبهشت به همراه چند تن از دانشجویان دهه شصت، دکتر رضا اقتداری، دکتر ضیا عالم زاده و مهندس محمود لطیفی با خودرو شخصی دکتر عالم زاده به قصد دیدار دوستان دیگری که از تهران و کرج به شهرکرد و فرخشهر می آمدند، عازم این شهر شدیم. در میان راه و پس از گذر از هفتگل و باغملک و ایذه، ناهار را در کنار دریاچه سد کارون 3 در هوایی خنک و همراه با ریزش باران بهاری صرف کردیم.

با گذر از دهدز و بروجن که آسمانی سراسر بارانی داشت ، وقت غروب به فرخشهر رسیدیم. شش نفر از دوستان دیگر که بعضی از ایشان را نزدیک به سه دهه ندیده بودم، از تهران و کرج به فرخشهر رسیدند.

نام حاضران:
جلیل مقدس ورودی54 زبان انگلیسی
نجفعلی رضایی آباده ورودی54 ادبیات فارسی
علی شکرالله زاده ورودی54 شیمی
سعید کرم زاده ورودی57 بیوتکنولوژی گیاهی
سید احمد موسوی ورودی55 کشاورزی
سید کریم فاضل ورودی62 مدیریت
سید محمود لطیفی ورودی55 آمارحیاتی
حسن دادخواه ورودی58 زبان و ادبیات عربی
محمودمعلمی ورودی57 کشاورزی
رضااقتداری ورودی57 داروسازی
ضیا عالم زاده ورودی 56 داروسازی.

2

سه شنبه شب در هوای بارانی فرخشهر با تعدادی از همسفران در خیابان های خلوت شهر و در پارک سرچشمه قدم زدیم.
صبح چهارشنبه 22 اردیبهشت با همه دوستان با یک مینی بوس، از خانه برادر و میزبان مهربانمان جلیل مقدس به سوی شهرکرد حرکت کردیم و پس از نیم ساعت حرکت به این شهر زیبا و سرسبز رسیدیم و یکسره به خانه معلم رفته و اسباب و اثاثیه سفر را در اتاق هایمان گذاشتیم و برای بازدید از اماکن تفریحی و تاریخی از شهر بیرون آمدیم.
در آغاز به قلعه تاریخی چالشتر که مجموعه ای گردشگری و محل ساخت صنایع دستی و ترمیم آثار تاریخی و متعلق به دوره قاجار است، داخل شدیم.
پس از آن به شهر سامان و محل پل زمانخان که مکانی تفریحی است، برای صرف ناهار آمدیم. از زیر این پل،آب از ناحیه کوهستانی کوهرنگ به رودخانه زاینده رود وارد می شود.
در هنگام صرف ناهار، بارانی که هر لحظه شدیدتر می شد باریدن گرفت.
برای استراحت به خانه معلم شهرکرد بازگشتیم.
پسین به تپه های مشرف به شهر رفتیم.

3

چهارشنبه شب، دوستان همسفر دورهم گرد نشستند و از دانشگاه جندی شاپور و دوران دانشجویی خویش در پیش و پس از انقلاب خاطراتی را بازگو کردند و یادی هایی از استادان پیشکسوت، جنبش دانشجویی، اتفاقات فرهنگی و سیاسی در دانشگاه و فعالیت های انجمن اسلامی دانشجویان واردوهای دانشجویی و....را واگویی نمودند و جسته و گریخته به نقد و ارزیابی راه طی شده و پاره ای از باورهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی پرداختند.

صبح پنجشنبه 23اردیبهشت علی شکرالله زاده و سید احمد موسوی و محمود لطیفی پس از خواندن نماز، سه نفری به تپه پیمایی رفتند. پس از صرف آش که راننده محترم با خود از فرخشهر آورده بود، همگی با مینی بوس به سوی منطقه تفریحی پیرغار واقع در روستای ده چشمه که حاوی سنگ نوشته هایی مربوط به نقش مردم این دیار در انقلاب مشروطیت  و چشمه بزرگ آب است، رفتیم.

پس از آن با گذر از شهر فارسان به جونقان رسیدیم و از موزه مشروطیت استان بازدید کردیم. در این موزه نمونه هایی از اسناد تاریخی مربوط به نقش خوانین و مردم این دیار در تحولات ایران در برهه مربوط به مشروطیت نگه داری می شود.

(متاسفانه روز شنبه 25 اردیبهشت و پس از بازگشت از این سفر مطلع شدیم که گروهی به این قلعه حمله کردند و به تندیس سردار اسعد صدمه وارد کردند.)

در ادامه راهی روستای دزک برای بازدید از قلعه ای وابسته به خوانین آن دیار شدیم. این قلعه ملک شخصی امیر مفخم و وابستگان او از جمله شاپوربختیار و تیمور بختیار بوده است که در سال های اخیر از سوی سازمان میراث فرهنگی خریداری و مرمت شده و برای نگه داری اسناد تاریخی مورد استفاده قرار گرفته است.

این قلعه در برهه ای از تاریخ مشروطه و پس از آن، محل پناه دهخدا، بهار ،فرخی و مرحوم دکتر مصدق بوده است. ساعت 16 برای صرف ناهار به باغی متعلق به یکی از دوستان آقای مقدس در پیرامون فرخشهر رفتیم.

4
صبح جمعه24اردیبهشت و در واپسین روز از سفر تفریحی و ایرانگردی،با مینی بوس به سوی گوهرنگ به راه افتادیم.

در طول مسیر به چشمه آبی رسیدیم که متاسفانه به دلیل بد رفتاری انسان ها با طبیعت زیبا، پر از زباله شده بود که در یک حرکت نمادین، دکتر رضایی آباده و دیگر همسفران اقدام به جمع آوری زباله ها و تمیز کردن محیط پیرامون چشمه نمودند.

در ادامه راه، فرصت را گران داشتیم و به پاس زحمات و کوشش های آقای جلیل مقدس در برنامه ریزی این سفر، هدیه ای از سوی دوستان به ایشان پیش کش شد. در مسیر رسیدن به گوهرنگ،به منطقه تفریحی چشمه دیمه رسیدیم. این منطقه مکان مناسب و خوش آب و هوایی برای مردم دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری است تا بتوانند آدینه و روزهای تعطیل خویش را در آن سپری کنند.

با توجه به خوش آب و هوا بودن مناطقی مانند دهدز و دریاچه های پشت سدهای کارون در خوزستان، کاش با فراهم آوردن و آماده سازی این مناطق، مردم خوزستان نیز می توانستند روزهای گرم و تعطیل خویش را در آن اماکن سپری کنند.

محیط و منطقه کوهرنگ بسیار زیباست و همسفران تا می توانستند عکس و فیلم گرفتند. آبشار شیخ علی خان هم در منطقه کوهرنگ مکانی تفریحی و خوش آب و هواست و از آنجا نیز دیدن کردیم.

یکی از غذاهای مهمانان این دیار به ویژه برای ناهار، کباب کردن ماهی قزل آلای پرورشی است که ما هم از آن بی بهره نماندیم.جای همه دوستان  و خانواده خالی!!

منطقه زیبای بازفت، نقطه وصل خوزستان و چهارمحال، نقطه جدایی ما همسفران شد. پس از دیدار از کوهستان های سرسبز ، دوستان اهوازی با خودرو دربست به سوی اهواز سرازیر شدند و دوستان تهرانی به شهرکرد بازگشتند تا ساعت 11 شب،با اتوبوس به تهران بروند.لحظه جدایی از دوستان دوران جوانی و دانشجویی  بسیار  ناراحت کننده بود.

به رغم سال ها دوری از یکدیگر و سطح نسبتا متفاوت مشاغل و مسئولیت ها و مطالعات و باورهای این دوستان، خوشبختانه این سفر در کمال دوستی و برادری به پایان رسید و همه، رضایت و خوشنودی خویش را از این دیدار ابراز داشتند و متقاضی سفرهای دیگر شدند.

ساعت 11 به اهواز رسیدیم و مردم را یکپارچه به جهت قهرمان شدن تیم فوتبال استقلال خوزستان، غرق در جشن و پایکوبی دیدیم.

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
خ م
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۶
comment
0
1
comment با سلام و عرض ادب
سفرنامه ای زیباست و زیباتر دیدار با دوستان دوره دانشجویی پس از سالها دوره ای از یاد رفتنی نیست و بهترین خاطرات مربوط به این دوران است و چه زیباست دیدن دوست عزیزی که در حافطه حک شده یادش ... و چه عمل نیک و زیبایی است وقت گذاشتن برای دیدار دوستی که به حافظه ی کوتاه مدت سپرده شده و نکته ی دیگه استفاده درست از دنیای مجازی چه کمک شایانی کرده این دنیای مجازی پس از سی و اندی سال دوستی را پیدا کنی و برای دیدنش کیلومترها راه را طی کنی احسنت به شما ..آرزو میکنم همیشه موفق و سربلند باشید و خدا حفظتان کند برای خانواده و دوستانتان نیک اندیشان وطن ......
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار