امروز اگر رفتیم خانه پدر و مادر زیاد طاقت ماندن نداریم و یا اگر آمدن زیاد حال و حوصله پذیرایی آن چنانی را نداریم و از همین جاست که رابطه ها با سردی پیش می رود
">
امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
امروز اگر رفتیم خانه پدر و مادر زیاد طاقت ماندن نداریم و یا اگر آمدن زیاد حال و حوصله پذیرایی آن چنانی را نداریم و از همین جاست که رابطه ها با سردی پیش می رود
وقتی به رابطه های فامیلی دهه 60 و 70 و دهه 80 به خصوص از نیمه دوم و دهه تازه شروع شده 90 می نگریم، بیشتر پی به فرق زمین و آسمان می بریم، رابطه ها آن موقع خانه یکی بودن بود، حتی بچه های همسایه می آمدند و ناهار و یا شام را با هم می خوردیم و یا ما مهمانشان بودیم بدون اخمی و ابرویی گره خورده ، اما امروز حال و حوصله بچه های برادرمان و یا خواهرمان را هم نداریم، امروز اگر رفتیم خانه پدر و مادر زیاد طاقت ماندن نداریم و یا اگر آمدن زیاد حال و حوصله پذیرایی آن چنانی را نداریم و از همین جاست که رابطه ها با سردی و کرختی پیش می رود.
خبرنگارمان وقتی به دنیای مجازی می رود و دلیل کاهش رفت و آمدهای فامیلی را از کاربران یک چت روم سوال می کند با موضوعات مختلفی مواجه می شود و هر کدام با اینکه سن شان مختلف است از 18 تا 35 سال به مواردی خاص اشاره می کنند که اغلب در زندگی های خانوادگی شان وجود داشت.
یکی از کاربران این چت روم علل عمده سرد شدن روابط فامیلی را ورود موبایل و اینترنت به ایران می داند و می گوید: شما نگاه کنید آن زمانی را که کسی موبایل نداشت، حتی تلفن ها هم نمی توانستند مانع این شوند که اهالی یک خانواده مثلا 7 نفری که همگی بچه ها ازدواج کرده اند هفته ایی یک بار به خانه پدر و مادر سر نزنند و ناهاری و یا شامی را دور هم میل نکنند و بعدش هم با هم فیلمی نگاه کنند و یا شطرنجی و بازی های دسته جمعی مثل اسم - فامیل و ... انجام ندهند، اما اکنون موبایل ها آن هم به صورت یک پیامک بسیاری از این رفت و آمدها را مسدود کرده است.
اما کاربران دیگر چشم و هم چشمی ها، غیبت کردن ها، عدم توانایی مالی، خانه های آپارتمانی و مقرراتی که در آنها وضع شده، وجود وب کم ها، گرفتاری ها و دو شغله بودن مرد و حتی زن و دعواها و مشکلات قدیمی را از جمله مسائلی مطرح کردند که باعث کاهش روابط فامیلی به خصوص این روزها برادر و خواهری و یا پدر و فرزندی شده است.
امید که 31 سال سن دارد و دارای یک برادر و 2 خواهر و فرزند چهارم خانواده می باشد می گوید: به نظر من وارد شدن موبایل مهمترین علت کاهش روابط فامیلی است، این در حالی است که حتی کشورهای بزرگ که زبان یک دیگر را متوجه نمی شوند برای اینکه بتوانند در بازارهای بزرگ اقتصادی حضوری فعال داشته باشند مجبور به برقراری ارتباط تنگاتنگ با سایر کشورها هستند.
او ادامه می دهد: ما 4 نفر یعنی 2 خواهر و من و برادرم ازدواج کرده ایم و هر کدام صاحب 2 فرزند هستیم که تا قبل از اینکه مادرمان به رحمت خدا برود هفته ای و یا هر دوهفته یک بار به خانواده پدری سر می زدیم و از اوضاع و احوال یکدیگر باخبر می شدیم، اما از وقتی که مادرمان رحمت خدا رفت و پدرمان هم وضع مالی خوبی که دارد باعث شد این رابطه کمرنگ تر شود و هر کدام از خواهرها و برادرها سرگرم زندگی خود باشند.
وی بیان داشت: اکنون پدرم در خارج از کشور زندگی می کند و شاید یکی دیگر از دلایل عمده کاهش روابط فامیلی ما همین موضوع باشد و حال که موبایل و اینترنت در دسترس همگی قرار دارد با یک پیامک هم از حال یکدیگر باخبر می شویم و یا مراسمات عید و ... را به یکدیگر تبریک و یا تسلیت می گوییم.
امید در پایان گفت: جدای از این مواردی که به آن اشاره کردم زندگی های ماشینی و خانه های کوچک آپارتمانی از دیگر علل کاهش رفت و آمدهای فامیلی هستند و وقتی مجبوریم برای یک زندگی ایده آل از صبح تا شب کار کنیم دیگر زمانی باقی نمی ماند که بخواهیم به غیر از همسر و فرزندانمان به فکر دیگری باشیم.
یکی دیگر از کاربران این روم که با اسم مینا حضور داشت نظرات دیگری دارد و او در این رابطه می گوید: یکی از عمده ترین علل کاهش روابط فامیلی گرانی ها و تورم می باشد، شما در نظر بگیرید مثلا به یک مهمانی می روید و میزبان 5 مدل از بهترین میوه ها و 5 مدل غذا درست می کند که حداقل حدود 100 هزار تومان این میهمانی برای او هزینه دربرداشته است، آیا می توان مهمانی داد که در آن دو مدل میوه و 2 مدل غذا درست کرد، قطعا باعث سرخوردگی می شود.
وی ادامه داد: یکی دیگر از علل کاهش روابط فامیلی چشم و هم چشمی ها است، مثلا در خانواده خودمان خدا نکند دوتا جاری به خانه یکدیگر بروند و سر و وضع یکی از دیگری بهتر باشد، آن وقت باید مرد خانه به هر نحوی شده است آن کمبود را جبران کند و یا اینکه مثلا سعی می کنند در مبلمان، فرش ها، تلویزیون، پرده سرا، حتی نوع غذا و لباس پوشیدن و طلاها و ... از دیگری پیشی بگیرند و این موضوع باعث کدورت و حسادت می شود.
این کاربر دنیای مجازی بیان داشت: خوشبختانه اکنون دسترسی به اینترنت آنقدر زیاد شده که حتی باعث نمی شود مردم از خانه هایشان بیرون بروند و بخواهند کاری انجام دهند، حتی برخی از همسایه های ما دیگر غذا درست نمی کنند و با یک تلفن غذا به دم در خانه آنها آورده می شود، آن وقت انتظار داریم رابطه های فامیلی درست شود.
مینا در پایان می گوید: اگر حسادت ها، غیبت ها، چشم و هم چشمی ها کنار گذاشته شود بسیاری از مشکلات در راستای روابط فامیلی برطرف می شود.
همچنین رها که از موضوع بحث در چت روم استقبال کرده بود گفت: شما با تعدد شبکه های ماهواره ای و شبکه های مجازی در دنیای اینترنت بنگرید، تویتر، فیس بوک، موبایل، فارسی وان، پی ام سی و بسیاری دیگر از این مسائل باعث شده هر ساعت و هر زمانی بخواهیم از یکدیگر باخبر شویم، پس دیگر نیازی به رفت و آمدهایی که باعث هزینه برای فامیل می شود نیست.
وی ادامه داد: من خودم هر وقت دلم برای یکی از اعضای خانواده تنگ می شود با موبایل ارتباط برقرار می کنم و تنها شنیدن صدای او باعث رفع دل تنگی من می شود.
این کاربر دنیای مجازی بیان داشت: علیرغم اینکه ایرانی ها از عواطف بالایی برخوردار هستند و همیشه در شادی ها و خدای ناکرده در غم هم شریک هستند، اما این موضوع تنها در مراسمات به چشم می آید در غیر این صورت خیلی سخت می توان پیدا کرد که مثلا 2 برادر که ازدواج کرده اند و صاحب فرزند شده اند هر هفته همدیگر را ببینند و به خانه یکدیگر بروند و یا دو خواهر و عمده دلیل آن هم همین مسائل تورم و گرانی و سپس خانه های آپارتمانی کوچکی است که ظرفیت مهمانی بزرگ را ندارد.
رها تصریح کرد: متاسفانه اکنون دوتاخواهر علیرغم اینکه بیش از 20 سال با یکدیگر زندگی کرده اند، در یک اتاق درس خوانده اند و حتی گاها روسری و مانتوی یکدیگر را پوشیده اند و ... امروز بعضا بخاطر یک سری مسائل با هم قطع رابطه کرده اند و ماهها و یا سال هاست که از یکدیگر خبر ندارند.
وی ادامه داد: متاسفانه در این ماجرا بزرگترها هم هیچ گونه پادرمیانی برای رفع مشکل نمی کنند و برخی اوقات دیده ایم آتش بیار معرکه هم می شوند و بجای آرامش، تنش ها را بیشتر می کنند با این باور که شاید نزد یکی از این دو عزیزتر شوند.
رها گفت: با اینکه هیچ فردی از شرایط موجود یعنی سرد شدن روابط فامیلی راضی نیست، اما باز هم سخت می توانی کسی را پیدا کنی که حاضر باشد مثل سابق در خانه های ویلایی یک سفره برای 50 نفر پهن کند، مگر اینکه ماه رمضانی پیش آید و یا مثلا نذری داشته باشد که طبیعتا انتظار دعوت شدن از سوی 50 نفر را هم دارد.
او در پایان گفت: امیدوارم روزی شاهد این باشیم که به جای کاشتن بذر کینه در مهمانی ها بدلیل عدم توانایی مالی در نحوه پذیرایی ، بذر خنده و محبت در دل تمامی اعضای یک فامیل و خانواده کاشته شود، چون ضرب المثلی داریم تحت این عنوان که از محبت خارها گل می شود.
آرین یکی دیگر از کاربران و حاضرین در چت روم دیوونه ها گفت: در حال حاضر سرگرمی ها آنقدر زیاد شده است که کسی به فکر رفت و آمدهای فامیلی نیست، در ضمن خرج و مخارج مثل سابق نیست که صاحب خانه با 5 هزار تومان مهمانی میداد که بیا و ببین، الان اگر خواسته باشی 20 نفر مهمان دعوت کنی حداقل هزینه ایی که باید انجام بدهی زیر 100 تا 200 هزار تومان نیست.
وی ادامه داد: به نظر من یکی دیگر از دلایل کم شدن روابط خانوادگی چشم و هم چشمی ها به خصوص نزد خانم ها می باشد، زیرا هیچ وقت ندیدم مردی از مهمانی بیاید و بگوید که فلانی ظرف هایشان نقره بود و یا فرش خانه آنها 2500 شانه بود و یا تلویزیون آنها ال ای دی 52 اینچ و ... بود، اما یک زن کافی است این مسائل را ببیند و آن وقت مشکلات شروع می شود.
آرین گفت: در حال حاضر زندگی ها به سمت آپارتمان نشینی پیش می روند، از طرف دیگر موبایل و فراگیر شدن اینترنت همگی زندگی ها را به این سمت می برد که رفت و آمدها با سختی صورت می گیرد، از این رو انتظار محکم بودن رفت و امدهای فامیلی انتظاری سخت است.
سارا که 25 سال دارد و صاحب 2 پسر 7 ساله که دوقلو هستند می باشد گفت: متاسفانه اغلب فامیل دردسر هستند در مسکنی برای رفع دردسر و این مسئله باعث می شود که رابطه ها کمرنگ شود.
وی ادامه داد: چند سالی می شود که بخاطر اعتیاد و ضرب و شتم های بی دلیل توسط همسرم که مدام من و فرزندانم را مورد اذیت قرار می داد از او جدا شده ام، اما همین موضوع باعث نگاه هایی از سوی فامیل شده که دیگر نتوانم مهمانی نزد کسی بروم، از طرف دیگر پدرم هم رحمت خدا رفته و باعث شده رفت و آمدهای ما کمتر و کمتر شود.
او که درددلش باز می شود می گوید: متاسفانه در فامیل ما اغلب بدنبال این هستند که پشت سر یکدیگر بدگویی کنند و حرف هایی بزنند که باعث رنجش خاطر می شود و این موضوع بیشتر در زنها وجود دارد و بعضا باعث قطع رابطه ها می شود.
این کاربر دنیای مجازی اضافه کرد: به قول قدیمی ها دل خوش سیری چند، وقتی ما دلمان از یکدیگر خوش نیست آن وقت به فکر تحکیم روابط فامیلی باشیم.
همچنین احمد می گوید: چشم و هم چشمی و کم شدن جمعیت خانواده ها باعث کاهش روابط فامیلی و رفت و امدها شده است، مثلا یک خانواده که متشکل شده از یک زن و یک مرد تا چقدر می توانند در یک مهمانی حرف برای گفتن داشته باشند و یا سرگرم شوند و با یکدیگر بگویند و بخندند و شاد باشند، اما کافی است مهمانی ترتیب داده شود که مثلا بالای 10 نفر باشد آن وقت هر چقدر هم حرف برای گفتن نداشته باشیم، یک روز می توانیم حرف بزنیم و شادی کنیم و بخندیم و کنار یکدیگر باشیم.
وی ادامه داد: اما این موضوع یک ابعاد دیگری هم دارد و آن اینکه گرانی ها باعث می شود که صاحب خانه نتواند مهمانی برای 10 نفر آن هم آن گونه ایی که انتظار می رود داشته باشد.
ابراهیم هم تنها به گفتن این جمله بسنده می کند که عدم احترام گذاشتن بزرگتر به کوچکتر و یا کوچکتر به بزرگتر و یا دخالت های بیجا در هر مسئله ای باعث می شود رفت و آمدهای فامیلی آنگونه که باید و شاید شکل و شمایل خاصی نداشته باشد و هر روز کمرنگ تر از روز قبل شود.
اما میثم به خاطره ایی اشاره می کند که بسیار زیباست او می گوید: کوچکتر که بودیم و به عید نزدیک می شدیم، یادم می آید دو روز قبل تمامی خاله ها دایی ها خانه مادربزرگ جمع می شدیم و مراسم عیدی دادن برپا بود و از همه مهمتر درخت توتی که در خانه مادربزرگ بود و دست و دهان همه را سیاه می کرد، اما مادربزرگ که از دنیا رفت تمامی بچه ها به شهرهای خوش آب و هوا رفتند و دیگر آن روزهای عیدی دادن و عیدی گرفتن شد آرزو بر دل تمام نوه ها.
او ادامه داد: یادم می آید مادربزرگ مثلا یک قابلمه برنج و خورشت سبزی درست می کرد و مثلا ما 4 نفر از یک کاسه خورشت می خوردیم و خیلی هم خوش می گذشت، اما الان باید جلوی هر نفر یک بشقاب خورشت به اضافه یک دیس برنج و یا یک ظرف پر از قطعه های مرغ و ماهی بگذاری تو بتوانی آبروداری کنی و همین مسئله باعث می شود رفت و امدهای فامیلی هر روز کمرنگ تر از روزهای قبل شود.
از اینها که چشم می پوشیم نباید از عواطف ایرانی ها چشم بپوشیم، زیرا ایرانی ها پایه گذار شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند می باشند، آری همین ایرانی ها هستند که اگر خدای ناکرده هم وطنی دچار زلزله و سیل و ... شد چنان به یاری هم می شتابند که هیچ هم وطنی تنها نمی ماند، هیچ جا کسی نگران این نیست که مبادا زندگی برایش تمام شود، اینجا ایران است همان جایی که وقتی می نویسیم دخترکی بیمار برای رفع بیماری اش به فلان موضوع نیازمند است، سیل تماس ها را برای معرفی شماره حساب دریافت می کنی، اینجا ایران است، همان جایی که وقتی بچه های مدرسه در آتش صورت و دست هایشان را از دست می دهند، اشک ها جاری می شود و نباید از اینها غافل ماند.
ما ایرانی هستیم و شیعه، همان جایی که بارها شاهد بوده ایم مادر و پدری، فرزندشان را از دست داده اند، اما قاتل فرزندشان را عفو می کنند و می بخشند و کارهای بزرگی انجام می دهند، اینجا هنوز مردم نفس هایی سبز که نشان از زندگی دارد به یکدیگر هدیه می دهند برای اینکه ایرانی هستیم.