روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرهای از سال 69 در کتاب"اعتدال و پیروزی"به پیغامی که صدام حسین از طریق عبدالسلام جلود برای ایشان فرستاده شده بود اشاره کرده است.
وی آورده است: عبدالسلام جلود از من وقت خصوصی خواست و پیغام صدام را داد که گفته بزرگترین اشتباهش حمله به ایران بوده و آماده جبران است".
صدام حسین در این پیغام که فقط یکروز قبل از آغاز حمله آمریکا به عراق ارسال شده، صریحا به اشتباه بزرگ خود در حمله به جمهوری اسلامی معترف و خواستارفرصت جبران مافات شده بود که این خود گواه دیگری بر پیروزی دیپلماسی دفاع مقدس با پذیرش قطعنامه 598 بود که آیتالله هاشمی بعد از پذیرش قطعنامه در سال 67 در سخنرانی تاریخی خود در جمع فرماندهان سپاه،وعدهاش را داده بود.
متن کامل روز شمار خاطرات آیتالله هاشمی در روزهای منتهی به آغاز حمله آمریکا به عراق بدین شرح است:
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز سهشنبه 16 مرداد 69 مینویسد: «آقای [علیرضا] معیری، [مشاور بینالملل رئیسجمهور] آمد و گزارش سفر به ترکیه را داد. آقای [تورگوت] اوزال، [رئیسجمهور ترکیه]، تا دیروقت منتظر او بوده و تا ساعت یک بامداد مذاکره داشتهاند؛ نگران بوده و گفته است لولههای نفت عراق را خواهد بست. خواستار همکاری ایران در فشار بر عراق شده و پیام [آقای جورج بوش]، رئیسجمهور آمریکا را در همین خصوص داده است. مدعی بوده که در این مرحله، درگیری نظامی در دستور نیست، مگر اینکه عراق درگیری پیش آورد؛ فعلا برنامه این است که با فشار اقتصادی و سیاسی، مساله را فیصله دهند.»
فردای آن روز نیروهای نظامی آمریکا وارد عربستان سعودی شدند: «قرار بود امروز عصر، [جورج] بوش و صدام [حسین، روسای جمهور آمریکا و عراق] سخنرانی مهم داشته باشند. بوش، اعلام رسمی اعزام نیرو برای جلوگیری از شرارت صدام را گفت و تصریح کرد نیرو برای دفاع از عربستان به کار گرفته میشود و نه پس گرفتن کویت؛ عراق هم اعلان داشت که کویت را ضمیمه عراق کرده است.» هرچند نیروهای متحدین ابتدا با شعار حمایت از عربستان وارد منطقه شدند اما خیلی زود «تخلیه کویت» به پرچم حضورشان در منطقه تبدیل شد و برای صدام ضربالاجل تعیین کردند. با پایان ضربالاجل آمریکا و جامعه بینالمللی به عراق برای خروج از کویت گمانهزنیها درباره آغاز حمله به عراق آغاز شد. رئیسجمهوری وقت ایران در خاطرات 26 دی 1369 مینویسد: «نزدیک ساعت شش صبح بیدار شدم. به خاطر نزدیک شدن به زمان سرآمدن مهلت عراق، به گزارشها و اخبار بخش فارسی رادیو [بیبیسی] انگلیس و صدای آمریکا گوش دادم. با اینکه التهاب بالاست، پس از رسیدن موعد، اعلان جنگ نشد...» هاشمی بعدازظهر همین روز با عبدالسلام جلود، نخستوزیر لیبی ملاقات کرده و در خاطراتش به اهم مسایل مطرح شده در این دیدار میپردازد: «مطابق معمول از مبارزه با امپریالیسم و همکاری دول و ملل اسلامی صحبت شد. خواست که به عراق، در مبارزه با چندملیتیها کمک کنیم. بعد از مذاکرات رسمی، وقت خصوصی خواست؛ مدتی هم خصوصی صحبت شد. او از مذاکراتش با صدام گفت. معتقد است صدام کوتاه نمیآید و جنگ درمیگیرد و اسرائیل هم وارد کارزار میشود و حکومتهای سوریه و مصر، به خاطر همکاری با آمریکا، با کودتا سقوط میکنند. گفت صدام از او خواسته، برای اصلاح روابط عراق و ایران اقدام کند و گفته است که حمله به ایران، از اشتباهات مهم زندگیاش است. گفتم اگر صادق است، بقیه اسرای ما را آزاد کند و منافقین را تحویل بدهد.»
عبدالسلام جلود راست گفته بود. صدام از بلندپروازیهایی که از ماهها قبل و پس از ناکامی در حمله به ایران در سر میپروراند، کوتاه نیامد و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در بامداد روز 27 دیماه 1369 حمله نیروهای متحدین به عراق آغاز شد؛ حملهای که جز شکستی دیگر برای صدام حسین فرجامی در بر نداشت.