به آقای جنتی توصیه میکنیم از طریق سرویسهای گوگل، خیابانهای رم و میلان را به راحتی طی کرده و حس کنند که کاملاً در این محیط قرار دارند! بنابراین، طرح این موضوع که سفر خارجی منجر به ایجاد معضل فرهنگی میشود و انتساب چنین کژاندیشی به مردم ایران که با سفر به این کشورها، تصور میکنند راه توسعه از بیبندوباری میگذرد، یک تفسیر شخصی و غیرقابل پذیرش است.
اظهارات اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مسائل مختلف فرهنگی از جمله سفرهای خارجی، این پرسش را پیش آورده که آیا دیدگاه علی جنتی قابل تسری به کلیت نگاه فرهنگی دولت یازدهم است، یا این یک دیدگاه شخصی است که در قامت وزیر فرهنگ و ارشاد مطرح شده و شگفتیهایی را در پی داشته است؟
به گزارش «تابناک»، «یکی از علتهای معضلات فرهنگی سفرهای خارجی است... سفرهای خارجی زیاد شده و غالبا مردم به جاهای تفریحی کشورهای دیگر میروند و گاهی گمان میکنند پیشرفتهای این کشورها به خاطر بیبندوباری است»؛ این موضعگیری نه از سوی یک شخص فاقد اطلاعات و ناآشنا به احوالِ جهان، بلکه از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که سابقه فعالیت مستمر دیپلماتیک را در کارنامه دارد، مطرح شده است. چندی پیش، علی جنتی این تعابیر را در تلویزیون مطرح کرد اما رسانهها صرفاً این موضعگیریها را منعکس کردند و هیچ نقد و نظر به این مواضعِ قابل تامل علی جنتی وارد نیامد. البته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مواضع عجیب دیگری نیز در این گفت وگوی تلویزیونی بیان نمود که هر یک مجزا قابل نقد است؛ اما غیرمنتظرهترین بخش صحبتهایِ این ساکن بهارستان، طرح سفرهای خارجی به عنوان یک «معضل فرهنگی» است! موضعگیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اینکه مردم با سفر به کشورهای خارجی و تماشای توسعه یافتگی این کشورها تصور میکنند عامل این توسعه یافتگی، بی بندباری است و احتمالاً راهکار توسعه یافتگی را بیبندباری مییابند، مشخص نیست بر اساس چه نظرسنجی یا پژوهشی مطرح شده است. آیا واقعاً از شماری از مردم نظرخواهی شده و گروه وسیعی از مردمی که به خارج از ایران سفر کردهاند، چنین نظری دادهاند یا این موضعگیری محصول نگاه شخصیِ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است؟
به نظر میرسد، این برداشت که توسعه یافتگی کشورهای غربی به واسطه بیبندوباریشان است، عقب افتادهترین موضعگیری ممکن است که در یک نظرسنجی سراسری در کشور بعید است که کمسوادترین اشخاص نیز چنین تحلیلی داشته باشند. البته ممکن است گروهی تصور کنند توسعه یافتگی غرب به واسطه نئولیبرالیسم یا سکولاریسم است که این نحلهها در فرهنگ واژگان بیبندباری معنا نمیشود و بعید است، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای استفاده از این تعابیر، از لفظ بیبندباری استفاده کرده باشد.
مسأله دیگر تصور سفر خارجی به عنوان یک راه ورود معضلات فرهنگی است. ظاهراً وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی این باور را دارد که در دوره قاجار به سر میبریم که شماری به فرنگ سفر میکنند و غربزدگی را به ایران میآورند. آیا توسعه کشورهای غربی از طریق هزار و یک شبکه ماهوارهای، اینترنت و این حجم از ارتباطات قابل مشاهده نیست و مردم با قدم گذاشتن بر خیابانهای پاریس، لندن و وین، به امری که وزیر اشاره کرده، پی میبرند؟!
برای درک بهتر ماجرا، به آقای جنتی توصیه میکنیم از طریق سرویسهای گوگل، خیابانهای رم و میلان را به راحتی طی کرده و حس کنند که کاملاً در این محیط قرار دارند! بنابراین طرح این موضوع که سفر خارجی منجر به ایجاد معضل فرهنگی میشود و انتساب چنین کژاندیشی به مردم ایران که با سفر به این کشورها، تصور میکنند راه توسعه از بیبندوباری میگذرد، یک تفسیر شخصی و غیرقابل پذیرش است.
در این میان، پس از موضعگیری شفاف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره راه ورود معضلات فرهنگی به کشور که طبیعتاً با این منطق باید محدود شود، این پرسش پیش روست که آیا این نگاه در نزد شمار وسیعی از متولیان فرهنگی کشور یا دولت یازدهم وجود دارد یا این تحلیل شخصی آقای وزیر بوده که در تلویزیون مطرح شده است؟ این پرسش از این جهت حائز اهمیت است که اگر واقعاً تصمیمگیران کلان فرهنگی چنین نگاهی داشته باشند، نباید از دیوار کشیدن دور ایران در آینده دور توسط همین مسئولین تعجب کرد.
و در آخر، باید به مسئولان یادآوری کرد، معضل فرهنگی لزوماً و صرفاً محصول وارداتی نیست و اینکه بین بارِ فکری مسافر به داخل ایران، به دنبال عامل اصلی معضلات فرهنگی نظیر بیبندو باری بود، یک مسیر خطا و بیفرجام است که باعث دور شدن نگاه ناظران از ضعف متولیان داخلی در بهبود فضای فرهنگی کشور میشود.