عبدالرحیم سوارنژاد
کشف نفت در مسجدسلیمان اقتصاد شهری را رونق بخشیده بود و مردم را ازاقوام مختلف سراسر ایران دور هم به زیبایی همچون رنگین کمان در مسجدسلیمان جمع کرده بود در این میان بیش از همه افرادی که از حومه اصفهان و چهارمحال آمده و ساکن شده بودند و به دلیل تعلق به سردسیر آنان را ایلاقی می گفتیم صفای خاصی داشتند ،این افراد کمتر در شرکت نفت شاغل بودند و خدمات و بازارشهر را در اختیار داشتند .
تعدادی از آنها را چم پیری می گفتند که از هوش اقتصادی برخوردار بودند. و نبض بازار فرش و کالای خانه را در مرکز شهر در دست داشتند و منازلشان بطور کلی در پشت مسجد جامع قرارداشتند، عمدتا فعالیتهای برگزاری مراسم مذهبی در مسجد جامع را این قشر در نمره یک بعهده می گرفتند، تعداددیگری اهل سده بودند که عمدتا" کارهای خدماتی شهرو خرده فروشی می نمودند و همه دربالای کلگه سکونت داشتند ، بخشی از آنان در میدان میوه و تره بار فعالیت می نمودند آنان نیز سخت کوش با اراده ای محکم بودند که برای بهبود معیشت خود تلاش بسیار می کردند و فرزندان آنها هوش و استعداد بالایی داشتند.
باغ بهادرانی ها که با لهجه خودشان باغوردونی می گفتند انسانهای آرام و نرمخویی که به بنایی و خرده پایی و کارگری مشغول بودند چرمهینی ها، نوگرانی ها،قهفرخی ها ،لنجانی ها و یزدخواستیها هم هریک به شغلی مشغول بودند و زندگی را سپری می کردند همچنین جونقانی ها و فارسانی ها هم قهوه خانه داران و خوار و بارفروشان بودند که خوردن چای روی میزها و صندلی های فلزی کافه های جونقانی ها صفایی داشت و رحمان سنگتراش فارسانی نقش دستهای هنرمندانه اش را هرروز عابرانی که از جلوی دیوارهای سنگی می گذشتند می دیدند و به یادش می افتادند و هنوز می توان از آنها دید، شلمزاریها و اردلی ها هم باغچه های کوچکی داشتند و سبزیجات فراهم می کردند و بروجنی هابا فروش کشک و قارا و بادامی که از عشایر می خریدند امرار معاش می کردند و در راسته بازار مغازه داشتند. در این میان خیلی از آنهابخوبی در اذهان بعنوان خاطره باقی مانده اند و به نیکی یاد می شوند شوخ طبعی خاص بسیاری از آنهابا لهجه شیرین دوست داشتنی می نمود.
سده ای هاجمعیتشان از همه بیشتر بود و البته همکلاسی های زیادی از آنان داشتیم با لهجه خاص شیرینی که تا جمله ای را می گفتند ماهیت سده ای بودنشان روشن می شد آنان در برگزاری مجالس عزاداری در مسجد صاحب الزمان و حسینیه قمربنی هاشم کلگه پیشقدم بودند ومدیریت روضه خوانی ها را بعهده می گرفتند ، در میان ایلاقیها چم پیریهاوضعیت مالی خوب نسبت به دیگران داشتند و شغل قالی فروشی خاص این قشر بود و مجالسی که به مناسبتهای مختلف در منازلشان برگزار می کردند را هنوز قدیمی ها به یاد می آورند حالا وقتی از مشاهیر مسجدسلیمان نام برده می شود نام فرزندان این اقشار در میان آنان می درخشد که دکتر بهروز براتی از متخصصان بنام کشور یا برادران محمودیه که هرکدام علاوه بر مدارج علمی مناصب اجرایی ملی دارند را می توان نام برد همچنین در قطعه شهدای مسجدسلیمان نام شهدای والامقام بسیاری را می توان دید که با پسوند هایش می توان فهمید که از میان این اقشار برخاسته اند .
قطعه شهدای چم پیری در جوار قبر داریوش محمدی خود حکایت رشادت و عشق و دلبستگی این مردم به مکتب و ریشه دار بودنشان در درون مسجدسلیمان دانست، طلبه های فاضلی که نام آنها چون گوهری می درخشد، در دوران دانش آموزی در کلاسی بودم که بر اساس حرف اول نام خانوادگی تشکیل شده بود که در آن کلاس بجز من و چند نفر با نام فامیلی سیاهپور بقیه سلطانی سده بودند و چند سلطانی هم با پسوند علاسوند که البته سده ای ها بیشتر بودند در آن کلاس چهار دانش آموز با نام اکبر سلطانی سده وجودداشت و اگر کاری داشتیم باید نام پدر آنها را هم می گفتیم تا تشخیص داده شوند در میان ایلاقی های مسجدسلیمان معرفت و رفاقت خیلی زیادبود و هنر و هنرمندی آنان زبانزد اهالی شهر و امروزه بین هنرمندان بنام کشور می توان از ایلاقی های مسجدسلیمان بسیار دید مانند خسرویان که از بازیگران مطرح تلویزیون و تئاتر است در امر ورزش هم ورزشکاران بنامی داشتند .
ای کاش دوباره آنروزها می آمدند و با آمدنشان لبخند بر لبها می نشست و بر روی نیمکتهای کلاس انگشتها را بالا می بردیم و از معلم اجازه می گرفتیم تا سخن بگوییم و شهید منوچهر خسرویان چمپیری نگاه می کرد تا زنگ زده شود و بسوی خانه با سرعت بدود و یادر مسجد جامع اندکی کنار علیرضا دهقانی نشست و دوباره باهم مهربانیها را تقسیم کنیم و به دنیا بخندیم.