لفته منصوری
آنچه در این گزارش میخوانید بخشی از خاطرات سفر آیتالله هاشمی رفسنجانی به عراق از 12 تا 17 اسفند 1387 که در قالب 23 شماره یادداشتهای سفر از 21 اردیبهشت تا 18 خرداد 1388 به قلم مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید و بعد بهصورت کتاب در اختیار علاقهمندان قرار گرفت.
دیدار و گفتگوی آیتالله هاشمی با آیتاللهالعظمی سیستانی
شب پنجشنبه 15 اسفند 1387 که تنها شب اقامت در کربلا بود، فرصت زیادی برای خوابیدن نداشتیم. ... از روز اول سفر تا امروز، این اولین دیداری است که بدون دوربین و خبرنگار و ضبط برگزار میشود. قرار شده خبرنگارها و دوربیندارها بیرون خانه در کوچه منتظر بمانند تا زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی از دیدار برمیگردند از ایشان درباره گفتگوهای انجامشده سؤال کنند. این، رویه ایست که در مورد همه دیدارهای آیتالله سیستانی اعمال میشود و استثنا هم ندارد. به همین جهت است که تلویزیونها فقط یک فیلم چند لحظهای از ایشان درحالیکه کتابی در دست دارد پخش میکنند و یک فیلم چند لحظهای دیگر که در همین خانه در حال مذاکره با مراجع نجف هستند. این فیلمها را هم لابد عوامل خودی خیلی غافلگیرانه گرفتهاند.
وقتی وارد اتاق آیتالله سیستانی شدیم، ایشان را با یکی از اصحاب که شیخ به نام انصاری است و همیشه در کنارشان قرار دارد در همان گوشه معهود اتاق نسبتاً بزرگ دیدیم که نشستهاند و برای مصافحه با مهمانان از جا بلند شدند. آقایان موسوی بجنوردی، موحدی کرمانی و سید علی خمینی که با نوه دختری آقای سیستانی ازدواجکرده بعد از مصافحه در کنار آیتالله سیستانی نشستند و آقای محسن رضایی که همیشه در کنار آقای هاشمی رفسنجانی مینشیند تا نفر اول بعد از ایشان باشد اینجا کم آورد و وقتی آقای هاشمی رفسنجانی وارد شدند و کنار آیتالله سیستانی نشستند، آقای رضایی شد نفر چهارم. مهم این است که در انتخابات ریاست جمهوری نفر اول بشود. این دفعه نشد، دفعه دیگر...
آقای هاشمی رفسنجانی که وارد شد آقای سیستانی ایشان را در بغل گرفت و دو آیتالله همدیگر را بوسیدند و بعد از احوالپرسی مختصر، صحبتها شروع شد. شروعکننده هم مهمان بود که گفت: شما در قضایای عراق خیلی خوب عمل کردهاید و من آمدهام از شما تشکر کنم و امیدوارم باقدرت و نفوذی که دارید ائتلاف شیعه را تقویت کنید.
آیتالله سیستانی، بهرسم همه علما که خودشان را هیچکاره میدانند و بهقولمعروف شکستهنفسی میکنند در جواب گفتند: همهکارهای عراق دست شماست، شما باید ائتلاف را حفظ کنید، من که کارهای نیستم و اینجا چیزی دست من نیست، اختیاردار من نیستم.
آقای هاشمی رفسنجانی گفتند: بله شما قانونا اختیاری ندارید ولی نفوذتان زیاد است و میتوانید کارهای فوق قانون انجام بدهید و مردم عراق و مسئولین هم از شما اطاعت میکنند.
پیدا بود که آیتالله قصد ندارند به این بحث تن بدهند و میخواهند موضوع را عوض کنند. لذا در جواب گفتند: شما اگر خودتان در ایران متحد باشید همه مشکلات حل خواهد شد.
آقای هاشمی رفسنجانی گفتند: ما اختلاف نداریم. من و رهبری باهم خیلی خوب هستیم و هیچ مشکلی نداریم. البته گاهی اختلافنظرهایی پیش میآید ولی هر جا نتوانیم حل کنیم من کوتاه میآیم و از ایشان تبعیت میکنم.
آیتالله سیستانی گفتند: بله خبردارم که شما گفتهاید نظر ایشان برایتان حجت است و تبعیت میکنید ولی مصاحبه آقای زیباکلام با شمارا که خواندم دیدم شما باهم اختلاف زیادی دارید. این کتاب برای من مهم بود و من آن را دو بار خواندم. آقای هاشمی رفسنجانی گفتند: اینها مهم نیست، چون مباحث فکری است. آنچه مهم است این است که در عمل متحد عمل میشود.
این بحث هر چه ادامه پیدا کرد، آیتالله قانع نشدند و حدود نیم ساعت به همین مطالب گذشت تا اینکه آقای افشار، مسئول تشریفات از همه حضار خواست دو آیتالله را تنها بگذارند تا صحبتها را بهطور خصوصی ادامه دهند. آقای هاشمی رفسنجانی از آیتالله سیستانی پرسیدند چرا به ایران نمیآیید؟ سالها زیادی است که شمارا در ایران ندیدهایم. من از شما دعوت میکنم به ایران تشریف بیاورید، مردم به شما علاقهمند هستند و دوست دارند شمارا زیارت کنند. آیتالله سیستانی گفتند: من اینجا که هستم به دلایل امنیتی حتی تا حرم نمیروم. بیش از اینکه معلوم است خطر بیشتر است.
ما برای زیارت و نماز ظهر به حرم رفتیم و بعد در مهمانسرای حضرت منتظر ماندیم تا آقای هاشمی رفسنجانی بیایند ولی غذا سرد شد و ایشان نیامدند. معلوم شد گفتگوی خصوص گل کرده و تا ساعت یک طول کشیده و بعد هم تا جواب سؤالهای خبرنگاران را بدهند و نماز ظهر و عصر را بخوانند و به مهمانی برسند، ساعت 2 بعدازظهر شد.
بعدازظهر، در فرصتی که پیش آمد از آقای هاشمی پرسیدم در جلسه خصوصیتان با آیتالله سیستانی چه مطالبی مطرح شد؟ ایشان گفتند آقای سیستانی از تندرویها ناراحت بودند و میگفتند فقط روش اعتدالی است که میتواند اقتدار نظام جمهوری اسلامی را در داخل و خارج حفظ کند و کارهای افراطی، شیعیان را در عراق و سایر نقاط جهان دچار مشکل میکند. از اینکه حرمتها حفظ نمیشود گلایه داشتند و زیر سؤال بردن خدمات دولتهای گذشته را کار خطرناکی میدانستند که موجب زیر سؤال رفتن نظام جمهوری اسلامی و انقلاب میشود.
از مطالبی که آقای هاشمی رفسنجانی گفتند معلوم شد در جلسه خصوصی نکات مهمی مطرحشده که اطلاع عدهای از همراهان از آنها لازم است. به ایشان پیشنهاد کردم برای جمع جلسهای بگذارند و مطالب را بگویند. ایشان پذیرفتند و این جلسه را روز آخر در اتاق خودشان گذاشتند و همین مطالب را بهاضافه مطالب دیگری که آنها هم مهم بودند گفتند.
منبع:
مهاجری، مسیح (1388). با هاشمی رفسنجانی در حیاط سردار قادسیه، یادداشتهای سفر به عراق، تهران: انتشارات روزنامه جمهوری اسلامی، صص 112-115.