نويد قائدي
دوباره حادثه اي غم انگيز، دل مردم ايران را به درد آورد.بروز اين حادثه دردناك به گونه اي بود كه تمامي مردم ايران را به شوك فرود برد.دو روز سخت بر همه گذشته و سنگيني اين اتفاق بر دوش تمامي ايرانيان احساس مي شود.ابراز نظرهاي مختلفي از سوي مسئولين و متخصصان و مردم بيان شده است.
فضاي رسانه اي- مطبوعاتي و شبكه هاي مجازي به طور كامل تحت تاثير اين حادثه جانكاه قرار گرفته اند.مي توان گفت رخ دادن اين حادثه شروع آزموني بزرگ در سيستم مديريت شهري بود.آنهم در پايتخت كه در تمامي بخش هاي شهر و شهرداري بايد الگو و پيشتاز در كشور باشد.بدون شك نمي توان تلاش و مجاهدت هاي پرسنل زحمتكش آتش نشاني را ناديده گرفت.اگر ايثار و از خود گذشتگي اين عزيزان نبود قطعاً خسارت هاي جاني بيشتري حادث شده بود.اما نبايد چشم را به روي واقعيت هاي موجود بست، بلكه بايد واكاوي كرد و درس گرفت و برنامه ريزي عاقلانه و عادلانه داشت تا بتوان جلوي حوادث تلخ ديگري را گرفت.
اگر مجدد و به راحتي از خلال اين حادثه عبور نماييم چه تضميني وجود دارد كه دوباره شاهد بروز چنين حوادثي نباشيم.امروز شايد همگي ما تحت تاثير فضاي احساسي جان فشاني آتش نشانان غيرت مند قرار گرفته ايم و همه متفق القول بر اين تلاش تاكيد داريم.اما به نظر مي رسد مديران شهري و مسئولين تصميم گيرنده دوست دارند فضايي احساسي جامعه پر رنگ باشد تا بتوانند نواقص سيستم هاي مديريت خود(اعم از مديران دولتي و شهرداري) و ضعف امكانات و تجهيزات و همچنين به روز نبودن علوم روز در مباحث ايمني شهري و مميزي آنها را فعلا به كناري گذاشته و پشت آن فضاي احساسي و غم انگيز سنگر بگيرند.
اگر در شهري تصميم بر اين است كه بلند مرتبه سازي ادامه يابد گريزي نيست و بايد متناسب با تعداد طبقات و نوع سازه هاي اجرا شده و همچنين معابر و خيابان هاي شهر امكانات اطفاء حريق يعني ادوات و ماشين آلات و علوم روز سيستم هاي ايمني در شهرداري ها قرار گيرد.مجدد تاكيد مي گردد اين حادثه در پايتخت رخ داد كه تقريبا مي توان گفت از لحاظ امكانات و توان مالي از بقيه شهرهاي كشور و ديگر كلانشهرها ارجحيت دارد و اگر خدايي ناكرده در ديگر شهرها كه در حال ورود به عرصه هاي بلند مرتبه سازي هستند اتفاق افتد خدا مي داند نتيجه چه خواهد بود.
در بعد طراحي و اجراي ساختمان هاي بلند مرتبه سيستم هاي ايمني و اطفاء حريق بايد با جديديت از سوي سازمان هاي نظام مهندسي و شهرداري ها كنترل شوند و بدور از هر گونه انعطاف برخورد هاي جدي و لازم بعمل آيد.در بعد موضوعات فرهنگي و اجتماعي و آموزش هاي شهروندي بروز اين حادثه نشان داد كه واقعا مشكلات عديده اي وجود دارد و شهروندان بايد تحت آموزشهاي مختلف قرار گيرند.ديدن بسياري از تصاوير و فيلم هاي ارسال شده از محل حادثه واقعا جاي تاسف داشت كه در مواردي مردم بدليل ازدحام هاي بي مورد و گاهاً تفني و تمسخر آميز مانع فعاليت هاي امدادگران بودند.
كوتاه سخن بروز چنين حوادثي با غرور ملي ما ايرانيان در آميخته است. مي توان گفت لحظه لحظه اين حادثه بزرگ و غم انگيز بايد مورد بررسي و واكاوي قرار گيرد. نقاط ضعف هاي فني ، علمي ،تجهيزاتي، فرهنگي و اجتماعي آن را بايد شناسايي كرد و براي آنان راه حل هايي را تعريف و تبعيين نمود. تعارف هم نبايد داشت كه اين ضعف امكانات و داشتن علوم مرتبط با موضعات ايمني شهري و صنعتي با تعاملات بين المللي مرتبط است، هيچ كشوري نمي تواند ادعا كند كه در موضوعات ايمني همه چيز تمام هستيم و به كشورهاي ديگر و انجمن ها و موسسات و شركت هاي بين المللي و افراد متخصص بيگانه نياز نداريم.
در گذشته حوادثي مانند سقوط چندين هواپيماي مسافربري بايد اين تلنگر را بر ما مي زد كه در بسياري از علوم تعاملات علمي و صنعتي بين المللي بايد برقرار باشد،خصوصاً در حوزه هايي كه با جان مردم آميخته است.
شوراي شهر يعني نمايندگان مردم بايد مطالبات عمومي داشته باشند و مديران شهري را ملزم نمايند پاسخگو باشند،اگر شوراييان متخصص و كارشناس و متعهد باشند بايد در طي دوران مسئوليت سنگين خود بتوانند نقاط ضعف مديريت شهري را شناسايي و به شهردار و مجموعه شهرداري تذكر دهند و اين يكي از مزاياي اصلي در ورد افراد خبره و آشنا به موضوعات مديريت شهري است.