احسان سپهوند
عضو مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد خوزستان
معرفی استاندار پسامقتدایی در شرایطی رخ داد که یک دولت معتدل، یک مدیر اصلاح طلب خالص را زمینگیر کرده بود. بنابراین در سپهر سیاسی استان خوزستان شرایط عادی تلقی نمی شد. پس از گمانه زنی های مکرر ناظران سیاسی استان یک به یک گزینه های مطروحه از صحنه کنار می گذاشتند و مثل همیشه موضوع استاندار بومی ترجیع بند فعالان سیاسی استان خوزستان شده بود.
هرچند گزینه غلامرضا شریعتی در مقابل سایر گزینه ها از شانس کمتری برخوردار بود اما آنان که سیاس بودند می دانستند که از قضاء پرنده اقبال جایی بهتر از شانه های شریعتی مقتدر در روابط عمومی نخواهد یافت. در اوایل گفتند جوان است. البته در دولت نعمت زاده ها جوان هم بود! و جوانی را چوبی برای کوبیدنش ساختند اما در ادامه نشانی از خامی در او دیده نشد و شاخص جوانی بودنش از یادها رفت.
او رخت جوانی اش را یازده سال پیش، زمانی که بر مسند معاون امنیتی سیاسی استانداری خوزستان و در برهه هجوم تروریست ها به اهواز گذرانده بود. هر چند هنوز شمع تولد یک سالگی تکیه غلامرضا شریعتی به مسند استانداری استان خوزستان روشن نشده است اما همین مدت نقدهایی فراخور با شرایط دارد که به صورت اجمالی آورده شده اند. اما پیش از عنوان مطالب توجه به دو نکته را ضروری می دانم. اول اینکه عدم دسترسی به اطلاعات دقیق و فقدان رابطه کاری-سیاسی با استاندار محترم خوزستان مصداق قضاوت خارج از گود بوده و به قول پژوهشگران متضمن خطای اندازه گیری می باشد پس قاعدتا سرفصل نگارش باز خواهد ماند و موارد متضاد چه توسط شخص ایشان و چه نگارنده در فرصت مقتضی به روز خواهد شد. دوم اینکه به دلیل عنوان "نقد" ممکن است جایی برای توصیف ویژگی های برجسته و توانایی های بارز استاندار محترم خوزستان باقی نمانده باشد از اینرو این باب را به دوستان متخصص در این زمینه که بحمد ا.. پر شمار نیز هستند می سپارم.
1- از همان ابتدا گویی استاندار محترم نسبت به انتصاب کرسی های مدیریتی استان خوزستان مشکل داشتند. کار انتصاب به سختی پیش می رفت/می رود. انگار دو دل است. شاید هم تعارف دارد. یا فشاری از خارج از دولت بر روی اوست. شاید هم مردش را نمی یابد! انگار همانطور که خودش با خون دل نشست خیال دارد به راحتی کسی را ننشاند. در حالی برخی از پست های کلیدی استان خالی هستند (یا نیاز به تعویض دارند) که کنار دست استاندار محترم خوزستان پر است از مو سفید کرده هایی با سابقه تکنوکرات که دل در گرو اصلاحات و اعتدال امروزی دارند.
2- بر روی حداقل ثلث مدیران معرفی شده استاندار محترم خوزستان برای سمت های مختلف نقد وجود دارد. مثلا در حالی که بهترین های اقتصاد ایران را همراه با کارنامه های مدیریتی و تجربی در سطح استان داشته ایم جایگاه معاونت اقتصادی خوزستان که مهمترین مرکز اقتصادی ایران را یدک می کشد به پزشک عمومی واگذار شد.
3- جذابیت استاندار شریعتی برای بدنه اصلاح طلب استان خوزستان به اصلاح طلب بودن آن بازمی گشت. همانطور که اگر اعتدال را از رییس دولت بگیریم، یک روحانی غیرفعال جامعه روحانیت جذابیتی نخواهد داشت؛ شریعتی دور از اصلاحات نیز تنها یک متخصص آزمایشگاه خواهد بود. از حد انصاف عدول نکنیم همواره شریعتی نیم نگاهی به طیف منتسب به خود از نگاه روابط خصوصی داشته است اما از همان آغاز آغوش قدرتمندان و منتفذ رقبا را مرجح دانست. آنقدر که استاندار شریعتی به روابط با رقبای اصلاح طلبان علاقمند بوده است حداقل در ظاهر از پذیرفتن ریسک رابطه با سیاستمداران نحیف مصلح خود داری کرده است.
4- شکل نگرفتن یک سیستم و ساختار مدیریتی برای پیگیری امور در سطوح میانی و اجرایی مدیریتی باعث درگیر شدن شخص استاندار شریعتی در پیگیری امور خرد تا سطح شهرستان ها شده است. استمرار این روند زمزمه های گلایه آمیز فرمانداران شهرستان های خوزستان را مبنی بر حذف تلویحی جایگاه ها به گوش ناظران سیاسی رسا رسانید. همانطور که در شرح نخست نیز بدان اشاره شد انتصابات با تاخیر و یا عدم اعتقاد شریعتی به ظرفیت مدیران میانی خود باعث شد پای استاندار به بررسی مشکلات محلات حاشیه شهرستان ها نیز کشیده شود. بنابراین بخشی از زمان کار استاندار به جای مدیریت کلان استراتژیک، به حل مسایل خرد محلات سپری شد.
5- چون حضور مکرر و بی واسطه استاندار شریعتی از عرف گذشت؛ مشکلات بیش از حد مردم خصوصا شهرستان های کوچکتر رو در رو به استاندار منتقل شد. چاره کار استاندار شریعتی نیز راهی نبود بجز وعده های آتی که تحقق این وعده ها کار دولت حاضر (چند ماهه) نیست مطالبات گسترده مردم اگر اجرایی نشوند سبد رای رییس جمهور روحانی را در دور آینده هدف خواهد گرفت.
6- هر از گاهی اخبار شنیده شده از گوشه و کنار استان خوزستان دلالت بر برکناری مدیری اصلاح طلب و جایگ
زینی او با چهره ای اصولگرا دارد. واضح است برخی از نمایندگان شهرستان های استان خوزستان توسط چهره های اصولگرا و حتی رادیکال اشغال شده است و طبیعتا ممکن است این انتصابات در راستای اغنای این نمایندگان تدارک دیده شده باشند. اما موضوع بدیهی اینجاست که اگر مدیر شایسته اصلاح طلب که هشت سال در دولتین نهم و دهم کنج عزلت گزیده اکنون هم باید در گوشه ای منزوی باشد؟! آنچه که خواست نخبگان سیاسی است پیگیری جد و مقاومت استاندار در مقابل فشارهای خارج از دولت در جهت جلوگیری از انزوای نیروهای توانمند اصلاح طلب و معتدل است.
7- وجود ریزگردها و به تبع آن قطعی برق، آب، تلفن، اینترنت، تعطیلی مدارس و ادرات، بانک ها و پروازهای فرودگاه های استان همچنین ورشکستگی چند کارخانه و تحصنات کارگری از سویی تعویق حقوق بیشتر شهرداری ها و صنایع کوچک و بزرگ استان، استاندار شریعتی را با مشکلات پیش بینی نشده بسیار سخت رو در رو کرده است. موضوع انتقال آب خوزستان و کمپین های اجتماعی (اما با نگاه حزبی) نه به روحانی! که توسط عناصر تندرو درون استان طرح ریزی شده ادامه روند جلب آراء مردمی به رییس جمهور را بسیار دشوار کرده است. اگر نخواهیم از دایره انصاف خارج شویم بایستی اراده ملی برای حل این معضلات را کارا بدانیم نه استانی؛ اما در عمل تا بدین جای کار دست استاندار شریعتی از حل حداقل بخشی از این معضلات کوتاست.
8- ضعف تیم اصلاع رسانی و خبری استاندار خوزستان نشان داده که استاندار شریعتی نماینده به حق دولت در استان است و عقب ماندگی رسانه ای دولت مرکزی دقیقا توسط نماینده وی در استان تکرار شده است. علی رغم بذل احکام مشاوران فراوان توسط استاندار شریعتی به چهره های سیاسی و غیر سیاسی مختلف، هرگز شخصی بانگ زیبای اصلاحات در استان را به گوش مردم نرسانید. از ابتدای کار مرکز استان خوزستان همراه با پایتخت سیاسی ترین مرکز استان های کشور بوده است. در مجلس ششم سه عضو جبهه مشارکت را تماما به مجلس شورای اسلامی رساند و دور اخیر نیز سه عضو لیست امید یعنی تمام سهمیه خود را به اصلاحات عطا کرد. فقدان گزارشات هدفمند عملکرد دولت و برنامه های درمانی برای معضلات استان خوزستان در کنار فقدان سخنان سیاسی، پازل فشل تیم رسانهای و سیاسی نماینده دولت را تکمیل کرده است.
9- حضور استاندار شریعتی به همراه چند تن از مسوولان استان از جمله رییس دانشگاه علوم پزشکی در کشور لهستان و بازدید از کارخانه ساخت بالگرد هر چند از نظر نگارنده هیچ منع و اشکالی ندارد اما در نظر نگرفتن ظرفیت های بالقوه کشورهای همسایه که از قضا وارد کنندگان بسیار خوب کالا و خدمات نیز هستند و از اقبال خوب ما دارای مرز آبی و خاکی مشترک فراوان نیز می باشند موجبات سرازیر شدن سیل انتقادات به نماینده خوزستان را فراهم آورد و نشان داد مشاوران متعدد وی آگاهی چندانی از فضای اقتصادی و سیاسی منطقه ندارند. استاندار شریعتی باید بداند برای دلواپسان در استان خوزستان حکم رییس دولت را دارد و طعم شیرین طعمه شکار شدن.
همانطور که چهره های مرکز نشین اصلاحات بارها بدان اشاره نموده اند و با مصداق سال 84 بر آن صحه نهادند، بی رقیب دانستن رییس جمهور روحانی بدترین نگاه موجود از بین مجموعه نگاه های "سطحی نگری" است. استاندار پر انرژی و زیرک خوزستان تا مدت زمان اندک باقی مانده بایستی هرچه سریعتر تمهیداتی برای رفع معضلات استان با هماهنگی کابینه روحانی بیاندیشد. اگرچه در ابتدا دولت، درصدد جلب نظرات خواص و سیاسیون بود اما نباید این روند موجب لطمه به رای روحانی بین عامیون شود و این یعنی پاشنه آشیل دولت در خوزستان که نیاز به توجه دارد.