*بعد از حادثه ساختنمان پلاسکو فراخوان یا کمپینی با عنوان «نه به چهارشنبه سوری به احترام شهدای آتش نشان پلاسکو» مطرح شد. من 10 سال قبل مصاحبه ای با شما داشتم و در آن زمان گفتید وقتی برای تحصیل به آمریکا رفته بودید وضعیت هیپی های آمریکا به شما شوک وارد کرد و با تحقیق متوجه شدید که هیپی ها مخالف حضور آمریکا در ویتنام هستند و آدم های صلح دوست و به فکر انسانیت و دوستی هستند.چطور است این کنجکاوی را درباره چهارشنبه سوری نداشته و در این زمینه تحقیق انجام نداده اید؟ -وقتی تحقیقی انجام می دهیم دلیلی دارد که به چه دلیل راجع به آن موضوع کار می کنیم. من آن موقع که راجع به هیپی ها تحقیق کردم دلیل داشت. وقتی به آمریکا رفتم تعجب کردم در زمانی که مدرنیته از دید آن موقع افرادی مثل ما، به اوج خودش در آمریکا رسیده چطور است که بعضی ها اینقدر ساده زندگی می کنند، چرا کفش نمی پوشند، چرا موهای آنها به این صورت است و چرا پابرهنه در خیابان راه می روند.
این سوالات در آن موقع برای من مطرح بود. الان برای من الزامی نیست که آن سوالات مطرح باشد. محقق، خودش زندگی فکری دارد و بر مبنای افکار خودش پیش می رود. بعد از آن هم برای من سوالات دیگری مطرح بوده است. در زمان های مختلف راجع به موضوعات مختلف در ایران تحقیق کرده ام.
*با انجام تحقیقی درباره فرش ایرانی هم به این نتیجه رسیده اید که نقش گل در فرش ایرانی به معنای این است که ایرانی می خواهد بهشت را برای خودش فراهم کند. اما در مورد چهارشنبه سوری که هر سال تکرار می شود و ما آن را تجربه می کنیم ظاهرا چنین تحقیقی بر مبنای انسان شناسی انجام نداده یا منتشر نکرده اید.-من در این زمینه تحقیق نکرده ام. اما کلا راجع به مراسم، بحث هایی هست که مطرح می کنم. الان هم می توانم درباره این موضوع صحبت کنم.
در هر دوره هر مراسم را باید در چارچوب معنایی خودش ببینیم. برای مثال ما وقتی در تهران بزرگ می شدیم یک جور این موضوع مطرح شد. وقتی هم به منطقه ممسنی رفتم و شاهد برگزاری اندک چیزی به اسم چهارشنبه سوری بودم به یک صورت بود. اما وقتی جنگ تمام شد در تهران، شاهد یک چهارشنبه سوری عجیب بودیم. بعد از آن هر سال یک مقدار جنبه های خشونت بار و سر و صدای آن بیش تر شد.
*در دهه های قبل مراسم چهارشنبه سوری چه وضعی داشت؟ -در دهه های قبل چهارشنبه سوری، خیلی آرام بود. اگر یک خانواده، حیاط بزرگ داشت در حیاط خودشان یک مقدار آتش می گذاشتند و خانواده های فامیل و آشناها را دعوت می کردند که از روی آتش بپرند.
خانواده هایی که خانه های کوچکتر داشتند در کوچه یک مقدار خار را آتش می زدند. مثلا یک وانتی یا فردی از این خارها می آورد مردم و بچه ها می خریدند و بیش تر از چند دقیقه هم طول نمی کشید. وقتی غروب می شد از روی آتش می پریدند.
یک مقدار قاشق زنی و از این نوع مراسم ها بود. آن موقع که مردم در خانه های خودشان چیزی درست می کردند یا بوی شیرینی می آمد، به این بچه های که قاشق زنی می کردند یا چادری روی خود انداخته بودند که شناخته نشوند، شیرینی یا پول می دادند. این نوع مراسم ها، خیلی آرام برگزار می شد.
*کوزه شکنی هم رایج بود که اعتقاد داشته اند با شکستن کوزه کهنه درد و بلا را از اعضای خانواده خود دور کنند؟-این مراسم ها را در کتاب ها خوانده ایم. آن موقع که من در تهران بزرگ شدم و البته من هم شهرستانی بودم که به تهران آمده بودم، شخصا آن موقع کوزه شکستن و آرزو کردن را مشاهده نکردم.
*شما متولد تهران هستید؟ -من متولد تهران هستم و در منطقه جنوب دانشگاه تهران زندگی می کردیم. خانواده ام اصفهانی بودند. اما بعدا راجع به کوزه شکنی خوانده ام.
*در زمان تهیه تز دکترا در میان ایل قشقایی زندگی کرده اید و نحوه زندگی آنها را بررسی کردید؟
-در زمان تز دکتری، به منطقه ممسنی رفتم و یک سال در میان آنها زندگی و تحقیق کردم.
*مراسم های چهارشنبه سوری آنجا چطور بود؟ -مراسم آنجا بسیار کوچک بود. به این صورت که یک دفعه گفتند راستی امشب چهارشنبه سوری است. بچه ها خارها را آورده و آتش زدند و از روی آن می پریدند. یادم هم نیست که قاشق زنی انجام می دادند یا نه.
چیزی که مهم بود این بود. روز پنج شنبه ای بود که می گفتند ما امروز آش مردگان را می پزیم. آش مردگان را می پختند و به قبرستان می بردند. در دوره های قبل در پشت بام آتش روشن می کردند و گفته می شد مردگان، راه خانه را پیدا می کنند و به خانه برمی گردند. می خواستند هم برای مردگان چیزی برده باشند و هم آنها بتوانند راحت به خانه برگردند. در رابطه با شب های آخر سال چنین چیزهایی را می شنیدیم.
شب های آخر سال برای مردم مهم بوده است. درباره تمیز کردن خانه گفته می شود که شما چیزهایی مثل ارواح خبیثه را با تمیز کردن خانه بیرون می کنید و می خواهید روح تازه و بهار را به خانه بیاورید.
*در منطقه ممسنی به صورت عشایری و در چادر زندگی می کردند یا در روستا؟-در آنجا یک جا نشین شده بودند. وقتی من به آنجا رفتم نسل اول آنها بود که یک جا نشین شده بودند.
*این رسم وجود داشت که از روی آتش بپرند؟ -بچه های می پریدند. این طور نبود که همه بیایند و جمع شوند و از روی آتش بپرند. چند تا بته جمع می کردند و آتش می زدند.
*دکتر محمد معین اعتقاد دارد که جهیدن از فراز آتش از آداب و سنت های زرتشتیان نیست چرا که در دین و آیین زرتشتی آتش مقدس است. دکتر کوروش نیکنام که موبد زرتشتی است و نماینده زرتشتیان در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی بوده گفته است که ما زرتشتیان در کوچه آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می دانیم.-بله. ایده های مختلف مطرح است. آن موقع می گفتند می پریم و می گوییم: «زردی من از تو، سرخی تو از من». چه بسا این پریدن از روی آتش، ضد زرتشتی گری هم بوده است. اما حول و حوش این موضوع صحبت زیاد است. مثلا آخرین روستای آذربایجان ایران در چهارشنبه سوری، آتش را روشن می کند و مردم روستای آن طرف یعنی در نخجوان جمهوری آذربایجان می دانند این آتش روشن شده و آنها هم آتش روشن می کنند.
کار با آتش معنادار است. گفته شده که در شمال کشور مردم سفال های قدیمی را در آتش می ریختند. شما ممکن است بگویید که این کار زیبایی نیست سفال ها را به درون آتش بریزند که اینقدر پاک است ولی مردم می ریختند و می گفتند زیاد از آنها استفاده شده و بعدا از خاک آن می توان سفال جدید درست کرد.
*مشخص نیست که ریشه چهارشنبه سوری به کجا برمی گردد ولی عید نوروز مشخص است که چند هزار سال قبل از میلاد مسیح، در تمدن سومر آغاز سال جدید را جشن می گرفتند و این رسم به تمدن های بعدی منتقل شده و با حمله کوروش هخامنشی به بابل در عراق امروزی، عید نوروز وارد فرهنگ ایران شده. اما در مورد چهارشنبه سوری چرا مشخص نیست که منشا و ریشه در کجا است؟-من در این زمینه تحقیق نکرده ام ولی جشن جوانه زدن و جشن نو شدن سال مختص ایران و عراق و تاجیکستان نیست. در کشورهای اروپای شرقی، جشن هایی به اسم های مختلف درباره نو شدن زمین دارند و جشن بهار را دارند. می دانم رومانی این جشن را دارد. اکثر کشورهای اروپای شرقی جشن نو شدن سال را دارند.
*در هند جشن «دیپ والی» دارند به معنای جشن چراغانی. ابوریحان گفته در آخرین روز سال در شمال هند جشن «دیوالی» را دارند و فردای آن را نخستین روز سال نو می دانند. احتمال این که این جشن از آنجا گرفته شده باشد وجود دارد یا نه؟-منشاء را از متون تاریخی و باستانی پیدا می کنیم. اما الان دارم تحقیقاتی را در مورد دوره بعد از اسلام انجام می دهم و یادداشت برداری می کنم که در کجا این مراسم انجام شده. این مطاالب را بعدا منتشر خواهم کرد.
*چرا مردم بحث زردی و سرخی را در چهارشنبه سوری مطرح می کنند؟ -رنگ ها مهم و معنا دار هستند. در زمان های مختلف، آدم ها در پی معنا هستند. از هر پدیده استفاده می کنند برای این که به آن معنا ببخشند. چون این رنگ، روحیه آن زمان این آدم ها را می تواند انعکاس بدهد. شاید در آن زمان رنگ زرد و قرمز خیلی معنا دار بود. آن موقع بیماری ها اثر داشت.
الان کسی راجع به زرد و سرخ خیلی صحبت نمی کنند. الان صدای خیلی بلند برای آدم ها جالب است. صدا مهم است و این که صدای بلندی بیاید. در دوره بعد از جنگ، صدا یک عکس العمل بود. داشتن توانمندی تولید این صداها مهم بود و توانمندی ساختن مواد منفجره. در آن زمان برخی از این طریق صحبت می کردند.
الان تجارت مهم شده و انواع و اقسام مواد محترقه چینی مورد استفاده قرار می گیرد. الان چهارشنبه سوری و عید فرا نرسیده ولی ما می بینیم اشیای چینی در همه جا هست. چون تجارت اهمیت پیدا کرده است. این ما هستیم که باید به عنوان محقق بگوییم الان برای جامعه چه چیزی مهم شده و نگاه کنیم که چطور در این قالب حرفش را می زند.
*بعضی از انسان شناسان ایرانی درباره این که در چهارشنبه سوری از مواد محترقه ای استفاده می شود و سر و صدا و هیاهو ایجاد می کند، تحلیل جنسیتی ارائه داده و می گویند در سال های اخیر و در این مراسم فضا به سمت پرمخاطره شدن و مردانه شدن رفته است. نظر شما درباره چنین تحلیلی چگونه است و تحلیل جنسیتی از آن را می پذیرید؟-ما باید بررسی کنیم که در زمان چهارشنبه سوری چه تعداد دختر بیرون می آیند و چه تعداد پسر. در محلی که من زندگی می کردم یعنی یک میدان بالاتر از میدان اختیاریه تهران، در زمان چهارشنبه سوری و همچنین در موقعیتی دیگر یعنی در زمانی که تیم ملی فوتبال ایران برنده شده بود، در هر دو موقعیت محوطه میانی میدان از پسر و دختر پر شده بود و جشن می گرفتند.
برای چهارشنبه سوری همه به آن میدان می آمدند یعنی دخترها و پسرها و زن ها و مردها. در زمانی دیگر و بعد از پیروزی تیم ملی فوتبال مجددا دیدم که از فضای میانی میدان استفاده کرده اند و همچنین در روز عاشورا.
اما در مورد این که گفته شده فضای چهارشنبه سوری مردانه شده. شاید پسرها نارنجک های چهارشنبه سوری را بیشتر می سازند در مقایسه با دخترها.
*این مردم شناسان موضوع را به این صورت مطرح می کنند که در چهارشنبه سوری روحیه مردانه اینگونه است و زنان و دختران به سمت ماجراجویی خطر آفرین مثل استفاده از مواد محترقه و انواع نارنجک ها که انفجار ایجاد می کند نمی روند.-خب جنگ هم بیش تر مردانه است. مثلا مجلس ما هم بیش تر مردانه است. فضاهای اداری ما نیز در سطح بالا بیش تر مردانه است.
*سنت ها و مراسم هایی که قبلا در چهارشنبه سوری وجود داشته است متفاوت بوده است با سال های اخیر که خشن و پر مخاطره است. قاشق زنی یا مراسم های دیگر خیلی ملایم و لطیف بوده است.-در گذشته ملایم تر بوده است ولی ما می توانیم بگوییم جنبه مردانه در جاهای مختلف پر رنگ است و در چهارشنبه سوری هم این خشونت را می بینیم.
*ارزان ترین اقلام محترقه و انفجاری چند هزار تومان قیمت دارد و این اقلام خرید و فروش می شود و اقلام چند ده هزار تومانی هم فروخته می شود.-در خرید این اقلام هم مردان می خرند و هم زنان. ممکن است کسانی که خودشان این مواد محترقه را درست می کنند شاید بیش تر مردها باشند. اما آنچه را که خرید و فروش می شود در خیابان می بینیم. هر کس می خواهد بچه اش را عزیز بدارد چه زن و چه مرد این اقلام را می خرند.
*چه جذابیتی دارد ایجاد سر و صدا و به این صورت خشونت آمیز برگزار کردن مراسم چهارشنبه سوری؟-ما باید در این زمینه تحقیق کنیم از کسانی که این کار را انجام می دهند و موجب تعجب دیگران می شوند. چون فضای رسمی، ضد این کار بوده است برخی افراد در تضاد با آن فضای کنترل کننده، می خواهند بگویند من می توانم و این کار را انجام می دهم.
این گفت و گویی است که بین آنها انجام می شود. بین کنترل کننده ها و در طرف دیگر یعنی کسانی که می خواهند بگویند شما خیلی هم نمی توانید ما را کنترل کنید و ما از یک راه دیگر مثلا می توانیم سر و صدا می کنیم.
البته نتیجه این کار به گوش ما مردم می رود. به گوش آدم هایی می رود که زندگی عادی خودشان را دارند و با سر و صدا می پرند و اذیت می شوند. یک نفر یکی از همین مواد را به شیشه جلوی ماشین من زد و خیلی ترسیدم. چون فکر کردم خون است. شیشه ماشین من قرمز شد. من ترسیدم برای کسی حادثه ای اتفاق افتاده باشد و آسیب دیده باشد. اما بعد دیدم همان مواد منفجره بوده که شیشه ماشین را قرمز کرده است.
این کارها باعث وحشت آدم ها می شود ولی افرادی که این کار را انجام می دهند می ایستند و می خندند. می شود روی این کار کرد که این خندیدن چه چیزی را ارضا می کند، به چه دلیل این افراد می خواهند بخندند و از دست چه چیزی عصبانی هستند که این طور و با خندیدن این کارها را انجام می دهند.
ما با انجام مصاحبه با افراد و جوانانی که این کارها را انجام می دهند می توانیم بفهمیم هدف آنها چه هست. شاید مثلا متوجه شویم که یک مقدار رقابت با بچه های همسایه و دوستان خودشان دارند. هر کس می خواهد غلو کند که توانسته بیش تر بترساند و مثلا بگوید آن علامت را می بینید نتیجه کار من است.
یا این که من در تضاد هستم با نیروهایی که می خواهند من را کنترل کنند و من دارم به آنها می گویم که شما نمی توانید من را کنترل کنید و من می توانم باز سر و صدا بکنم. یا وقتی ترقه را می اندازد و فردی می پرد، می خندند و می گویند متوجه نشد که ما این کار را انجام دادیم. این کارها شیطنت های جوانانه است.
*برخی افراد رفتارهای وندالیستی دارند و به دنبال تخریب و تقابل هستند. برخی افراد فقط به صورت تفننی از مواد محترقه در اواخر سال استفاده می کنند. افرادی که رفتار وندالیستی و مخرب دارند چقدر در ایجاد سر و صدا تاثیر دارند؟-کسانی که رفتار وندالیسمی دارند و علاقه به آتش افکنی و درست کردن آتش دارند درمقایسه با بچه های دیگر تعدادشان کم است. همیشه پسرها و افراد جوان دوست دارند به یک صورت، خودشان را مطرح کنند. این جزو دوره اجتماعی شدن آنها است.
می خواهند بگویند ما هستیم. از این طریق می خواهند جلب توجه کنند. هر دوره هم به یک صورت است. این دوره نیز چون قرار بوده است سر و صدا کنند، با سر و صدا کار خودشان را انجام می دهند و می گویند ما می توانیم این کارها را انجام بدهیم.
*شما گفتید از زمان بعد از جنگ، ایجاد سر و صدا در چهارشنبه سوری رواج پیدا کرد.-کاملا. در آن زمان توانمندی برای ساختن این نوع اقلام پیدا کرده بودند. از آن زمان هم یک مقدار عصبانیت ها به وجود آمد. بعضی ها بر این نظر بودند که می خواهند ما را کنترل کنند و ما نمی خواهیم کنترل شویم و ما می خواهیم بگوییم این کارها را بلدیم و می توانیم.
البته در خیلی از موارد، دود این کار به چشم خودشان رفت. به هر حال بخش هایی از جامعه به طور دائم دارند با هم گفت و گو می کنند. دیگران از این گفت و گو اطلاع ندارند.
اما اگر با فاصله نگاه کنیم متوجه می شویم که انگار اینها دارند با هم گفت و گو می کنند و بگو مگویی با هم دارند. ما در کنار هستیم و ناچار هستیم این وضع را تحمل کنیم. دود این کار یک مقدار به چشم ما می رود.
*افرادی که از مواد محترقه و انفجاری استفاده می کنند از این که سر و صدا ایجاد شود و دیگران وحشت کنند، واقعا لذت می رند؟-شاید بعضی ها بخندند. این اقلام نیز اندازه های مختلف دارد. بعضی ها ممکن بزرگ باشد و صدای زیادی ایجاد کند و بعضی ها ممکن است کوچک باشند و مثلا پشت سر یک نفر ترقه بیندازند. من حدس می زنم اگر از اقلام بزرگ استفاده می کنند ممکن است به خاطر رقابت با بچه های محله دیگر باشد و صدای این اقلام تا محله دیگر رفته باشد. اینها می گویند ما بودیم که این کار را انجام دادیم. خودنمایی های جوانانه است.
* عمده مواد محترقه و انفجاری که در سال های اخیر استفاده شده و مردم ده ها میلیارد تومان پول برای خرید این مواد محترقه می دهند از چین و هند وارد می شود. چند ماه قبل یک کارخانه تولید همین مواد در هند منفجر شد و اعلام شد که استانداردهای ایمنی را رعایت نکرده است. با جوامع چین یا هند آشنا هستید که چگونه از این مواد محترقه استفاده می کنند؟-چینی ها خیلی آتش بازی را دوست دارند. جشن هم خیلی دوست دارند. از این اقلام هم استفاده می کنند. من دقیقا نمی دانم چه اقلامی مثلا از چین وارد می شود. آیا بالن هایی که به آسمان می فرستند از آنجا وارد می شود یا نه. من نمی دانم آیا مواد محترقه ای که خیلی سر و صدا می کند از چین وارد می شود یا این اقلام، به صورت دست ساز در ایران ساخته می شود.
*یک مجتمع صنایع شیمیایی در اصفهان است که به صورت قانونی مواد آتش زا تولید می کند ولی کالاهای قاچاق زیادی هم وارد می شود. -ما نمی دانیم این اشیای قاچاق که وارد می شود آن اقلامی است که سر و صدای زیادی دارند یا همین ترقه ها و فشفشه هایی هستند که بچه ها شب ها پرتاب می کنند. اما ما می دانیم در دوره صفویه آتش بازی زیادی انجام می شد. در چین هم می دانیم آتش بازی را خیلی دوست دارند و بسیار زیاد انجام می شود.
علاقه ما به نور و علاقه به دیدن نور رنگارنگ که باعث تعجب می شود و رنگ های مختلف داشته باشد در فرهنگ ما وجود داشته است. اما این که الان به این شکل تغییر کرده است یک گفت و گو با زمانه است و با دنیای الان است. البته ما همه امیدواریم این وضع یک مقدار تلطیف شود.
*در همین ماه های اخیر در امارات متحده عربی در ابتدای سال 2017 میلادی مراسم نورافشانی بزرگ داشتند ولی چرا در همین کشورها آنها به سمت استفاده از مواد محترقه نمی روند؟-آن نورافشانی فرق دارد. یک گفت و گوی داخلی در داخل ایران در جریان است. یک صحبت این است که چطور در کشورهای دیگر دولت ها کار نورافشانی را خودشان انجام می دهند و باعث می شوند افراد زیادی جذب آن شوند و برای دیدن نورافشانی به مکان خاصی بروند.
*آقای طلایی نایب رئیس شورای شهر تهران چند روز قبل گفتند عملکرد ما مسئولان از آستانه تحمل اجتماعی مردم کاسته و اعتماد مردم به مسئولان کمرنگ شده و به همین دلیلی مردم توجهی به صحبت ها و توصیه های مسئولان نمی کنند. همچنین آقای طلایی گفته اند که رویکرد ما نباید نفی چهارشنبه سوری باشد. آیا این نوع نگاه می تواند زمینه را فراهم بیاورد که اینهمه سر و صداهای وحشتناک را به اسم چهارشنبه سوری تجربه نکنیم؟ -هر صحبتی که توسط مسئولان مطرح شده و تکراری می شود از طرف مردم، بی اهمیت می شود. مردم دوباره آن را نفی می کنند. موضوع، عملکرد است. اگر در چندین و چند جای شهر و در محله های شهر، آتش بازی های محلی با ابزار کاملا سالم و ابزاری که خطر زا نباشد انجام شود، طبیعتا عده زیادی از مردم به آنجا خواهند رفت. در نتیجه استفاده از مواد محترقه و انفجاری کاهش خواهد یافت.
بنابراین اگر موضوع، دوباره شعاری شود اهمیت خودش را از دست می دهد. یعنی فقط حرف زدن نباشد و عمل کنند. بهتر است در خیلی از جاهای شهر، واقعا آتش بازی سالم انجام شود.
*گردش مالی عظیمی در خرید و فروش مواد محترقه وجود دارد و ده ها میلیارد تومان محترقه و انفجاری فروخته می شود. حتی به صورت اینترنتی مواد محترقه می فروشند. آیا افرادی که از این طریق کسب درآمد داشته اند به نوعی متقاعد خواهند شد که دست از این درآمدزایی بردارند و شهرهای ما هم آرام شود؟-الان دوره، دوره تجارت است. زندگی با پول می چرخد. پس باید چیزی جایگزین آن شود. یعنی اگر این اقلام محترقه را نفروشند دنبال چیزی می گردند که بفروشند. باید بخرند و بفروشند. بالن هایی درست کرده اند که به هوا می رود. تعداد زیادی از این اقلام در تهران فروخته شده است. این اقلام خطری ندارد و صدایی هم ندارد.
بالاخره اقلامی باید جایگزین اقلام محترقه شود و مردم هم بتوانند ارتزاق کنند . نه این که خرید و فروش نفی شود. این هم یک نوع درآمدزایی است. دنبال این می گردند که پولی کسب کنند. اول یک راه را جلوی افراد بگذاریم و بعد این راه را ببندیم. ما باید به واقعیت های زندگی مردم توجه کنیم. یک عده مثلا جوراب می فروشند. چون می خواهند چیزی بفروشند و پول در بیاورند.
*آیا امکانپذیر است که تقاضای خرید مواد محترقه مدیریت شود و کمتر مواد محترقه و انفجاری خریداری شود؟-همه چیز قابل تغییر است. ما خودمان همه چیز را به وجود می آوریم و می توانیم همه چیز را تغییر بدهیم.
*به چه صورت امکان عملی شدن آن وجود دارد؟-یک موضوع دیگر در ارتباط با چهارشنبه سوری مطرح شود. برای مثال آقای پرویز پرستویی کار قشنگی انجام داده است. این موضوع را مطرح کرده و چون یک فرد سینمایی است، تعدادی هم طرفدار دارد و مثلا می گوید بیاییم شیرینی پخش کنیم و به همدیگر شیرینی بدهیم.
ما باید یک مقدار از جنبه تجاری و مالی هم به این موضوع نگاه کنیم. نمی شود فقط به آدم ها نصیحت کرد که این کار را انجام بدهند و آن کار را انجام ندهند. البته همه می توانند درس نصیحت به همدیگر بدهند ولی باید شیئی باشد که خرید و فروش شود و پولی در آن باشد و برای شادمانی از آن استفاده شود. آدم ها دوست دارند که شاد باشند. این موضوع باید به صورتی باشد که خواسته افراد برآورده شود و مبلغی هم رد و بدل شود. واقعیت های زندگی این است.
*چهارشنبه سوری در دوره های گذشته شامل چند مراسم بوده است از جمله پریدن از روی آتش و قاشق زنی در همان روز مشخص. امروزه از هفته های قبل از چهارشنبه سوری از مواد محترقه استفاده می شود. این وضع فعلی را که چند هفته و چند ماه تداوم دارد چگونه تحلیل می کنید؟-در طول سال باید برنامه هایی باشد که افراد، شادمانی خود را ابراز کنند. وقتی که زمستان در حال تمام شدن است و به بهار و تابستان می رسیم باید برنامه های دیگری وجود داشته باشد که به مواد محترقه علاقه نشان ندهند یا کاری کرد که مواد محترقه سالم در دسترس قرار بگیرد.
نیاز به ارائه آموزش هایی هست که سلامت افراد در زمان آتش بازی هم حفظ شود. جنبه زیرزمینی قضیه باید تغییر کند و یک موضوع رو زمینی شود تا قابل کنترل شده و عقلانی شود و کار به صورت ایمن انجام شود.
*فراخوان چهارشنبه سوری بدون مواد منفجره عملا دچار خدشه شده. با توجه به سر و صداهایی که از هفته های قبل شنیده می شود و از مواد منفجره استفاده می شود این وضع فعلی با صحبت هایی که شما دارید قابل تحلیل است؟-فکر می کنم این طور است و این قضایا جنبه عجیب و غریبی ندارد.
*فراخوان و کمپینی که برای چهارشنبه سوری و تحریم آن بعد از حادثه پلاسکو انجام شد به نوعی پایه اش احساسی بود که به این صورت رعایت نشده است؟-من فکر می کنم مردم آتش نشان ها را دوست دارند. تصور می کنم این موضوع یک مقدار به دل مردم بنشیند.
*یعنی فراخوان را اجرا می کنند؟-نمی دانم چقدر اجرا کنند یا اجرا نکنند ولی فکر می کنم این موضوع حساسیت مردم را برانگیخت. فکر می کنم اگر در هر محله و هر محیطی، این موضوع را با بچه ها در میان بگذارند، خیلی ها این موضوع را به صورت مثبت قبول کنند و می گویند پس باشد و اگر شما فکر می کنید این کارها درست نیست ما رعایت می کنیم.
من نظرم این است که حادثه پلاسکو در مردم اثر گذاشت و مردم با آتش نشان ها که جان خودشان را از دست دادند، همدلی دارند.
*ظرف چند روز آینده تا زمان دقیق چهارشنبه سوری که حدود یک هفته باقی مانده است شما تصور می کنید در این یک هفته می توان کار خاصی انجام داد که شهر به نوعی به یک عرصه شبه جنگی و پر سر و صدا تبدیل نشود؟-حتما می دانید که خیلی از کارهای ما دقیقه نودی است. این چیزی نیست که یک دفعه تمام شود. باید روی آن برنامه ریزی کرد. این که در یک هفته بشود کاری کرد نمی دانم.
اگر یک آموزش خیلی راحت در تلویزیون و در برنامه هایی که بیننده زیادی دارد ارائه شود در مورد مواد منفجره که اگر اینچنین آنها را درست کنیم امن است، این کارها را انجام ندهید و این کار را می شود زیر نظر مثلا کارشناسان انجام داد و روش صحیح انجام این کار این است و جان خودتان را در خطر نیندازید، یک آمادگی به وجود می آید.
البته موضوع مواد منفجره چون در خفا انجام می شود گیرایی دارد. کاری که نباید انجام داد، همیشه یک مقدار گیرایی دارد و جالب است. ما باید این این جنبه را حذف کنیم. بعد هم به صورت مثبت و به صورت دیگر، آن آتش بازی ها در مکان های عمومی انجام شود.
*در کوتاه مدت و ظرف یک هفته به نظرتان نمی شود اقدام خارق العاده ای انجام داد؟ -خیر. چه کار می شود کرد. فقط می شود قول داد که در محله هایی، آتش بازی برگزار می کنیم. با این اقدام می توانند بچه ها را جذب کنند و آتش بازی در محله ها انجام شود یا بگویند در سه، چهار نقطه شهر آتش بازی های خیلی بزرگ انجام می شود.
*ولی از مواد محترقه و انفجاری در چهارشنبه سوری استفاده نشود؟ -بله. البته فروش این اقلام همیشه باید کنترل شود. این نوع اقلام باید کنترل شود ولی ما می دانیم همیشه راه های دیگری برای دستیابی به مواد محترقه پیدا می کنند. اینها مسائلی است که به طور دائم داریم ولی اگر به صورت مثبت بگویند ما این کارها را در چهارشنبه سوری انجام می دهیم، این کارها یک عده را جمع و جذب به این سمت و سو می کند و به سمت مواد محترقه و انفجاری نمی روند.