کتاب (عارفی بر خرابه های جندی شاپور) را می توان نمونه خوبی از تاریخ نگاری مردمی عنوان کرد، با نگاهی به این اثر پژوهشی و شرح حال زندگی یکی ازعارفان سرشناس به خوبی می توان تحولات پیرامون زندگی اجتماعی مردم خوزستان و تاثیر چهرهها در جهت گیری فکری مردم را مشاهده کرد.
پدرام طاهری
تاریخ نگاری اجتماعی در ایران عمر کوتاهی دارد و پس از انقلاب مشروطه مورد توجه مورخان واقع شد، این سبک از تاریخ نویسی معتقد است مردم نیز سهم و نقش مهمی در جهت گیری فکری، سیاسی و اجتماعی رویدادها و گزاره های تاریخی دارند.
بنابراین در تاریخ نگاری اجتماعی قهرمانان و چهره های فکری، معنوی، سیاسی، هنری و حماسی مردمی بیشتر از جهت گیری حاکمان و حکومت گران مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
تذکره نویسی و شرح احوال نگاری چهره های معنوی، فکری، عرفانی و سیاسی ایران به عنوان بخشی از تاریخ نگاری مردمی به نظر می رسد به صورت خیلی محدود بدان پرداخت پژوهشی شده است از این نمونه انگشت شمار می توان به "تذکره الاولیا" نوشته عطار نیشابوری اشاره کرد.
کتاب (عارفی بر خرابه های جندی شاپور) را می توان نمونه خوبی از تاریخ نگاری مردمی عنوان کرد، با نگاهی به این اثر پژوهشی و شرح حال زندگی یکی ازعارفان سرشناس به خوبی می توان تحولات پیرامون زندگی اجتماعی مردم خوزستان و تاثیر چهرهها در جهت گیری فکری مردم را مشاهده کرد.
یکی از دغدغه های مولفین اثر (محمد حسین حکمت فر – حسین نصیر باغبان) آن گونه که در مقدمه اثر ذکر کرده اند اشاره به کم کاری گذشتگان است که: ای کاش کمر همت می بستند و آنچه را که میدانستند و می دیدند ضبط میکردند. یکی از این موارد سکوت تاریخی نسبت به جزئیات زندگی نوادر عالم عرفان مولانا شیخ ابوالقاسم بن رمضان است که سطوری کوتاه در تواریخ تذکرهها از او یاد شده بود.
در این اثرهمچنین به جایگاه خوزستان در فعالیت های عارفان اشاره رفته و بیان شده است: خوزستان و لرستان در قرون چهارم تا ششم قمری شاهد حضورعرفا و محدثانی بود که خود را به واسطه کمیل ابن زیاد نخعی به حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (ع) منسوب می کنند و ابوالقاسم بن رمضان بلخی که این اثر برای شناسایی و معرفی او تقریر یافته سرآغاز حضور این بزرگان در این منطقه است که پس از وی عارفان دیگری هستند که بین مردم منطقه و اقطار اسلامی به محدث بودن شهره بودند.
تا جایی که اهل حدیث از ممالک مختلف برای فراگیری احادیث رسول الله (ص) و ائمه اطهار (ع) به زاویه های آن بزرگواران شتافته اند.
این عارف نامور به همراه شیخ ایوب شوشتری از بلخ راهی شوشتر می شود تا به زیارت پیر طریقت نائل آید و به دستور شیخ ابویعقوب مدتی را خلوت می گزیند و جان او به نور الهی منور می شود.
حسین نصیر باغبان یکی از مولفین این اثر در مقدمه کتاب یادآور می شود :
سالها پیش کتابی را با عنوان عارفی بر خرابه های جندی شابور با موضوع معرفی ابوالقاسم بن رمضان بلخی که مقبره اش به شاه ابوالقاسم مشهور است نگاشته بودند و پیشنهاد تکمیل و تعلیق و تصحیح کتاب ارائه شد، با توجه به کمبود منابع و لزوم معرفی شخص مدفون در بقعه که ناروا به نام یعقوب لیث صفاری شهرت یافته برای زدودن این اشتباه تاریخی است.
شایان ذکر است در بخش های مختلف کتاب عارفی بر خرابه های جندی شاپور احوال زندگانی شاه ابوالقاسم بن رمضان، نیاکان او، تولد، طفولیت، عزیمت به شوشتر، مسئولیت ارشاد و مراجعت به بلخ را تشریح می کند.
لازم به ذکر است که اثر پژوهشی تذکره الاحوال شیخ ابوالقاسم بن بلخی جوزی در 193 صفحه توسط انتشارات دارالمومنین شهرستان دزفول در سال 1394 منتشر شد.