دکتر حسن دادخواه
فصول انتخابات و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری که رنگ و صبغه ملی دارد، در کشور ما فرصتی برای واکاوی اوضاع جامعه ایرانی در همه ابعاد و زمینه هاست. از این روست که فصول انتخابات را در کشور ما، به دلیل نبودن احزاب نیرومند، بهار فعالیت سیاسی و فرصتی طلایی برای طرح بی پرده واقعیات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور می دانیم. در فصول انتخابات، داوطلبان و حامیان ایشان و ستادهای تبلیغاتی حتا برنامه های رسمی آنان در صدا و سیما، برای دریافت رای مردم و روی کار آوردن فرد مورد نظر خویش، به بیان سستی ها و کاستی های جامعه در همه زمینه ها اقدام می کنند تا از این رهگذر، دولت مستقر و طرف مقابل را از صحنه بیرون برانند و نظر و رای مردم را به سوی خود جلب کنند.
بیان واقعیات در پاره ای زمینه ها، گاهی آنقدر پیش می رود و شفاف می گردد که آن چه را که در فصول غیر انتخابات، خطوط قرمز می دانیم، پشت سر می گذارد.
اگر در صدد دسته بندی سرفصل های آسیب های درشت و بزرگ کشور، که معمولا در تبلیغات انتخاباتی بیان می گردد، برآییم می توانیم به مهم ترین مسایل آن به شرح زیر اشاره کنیم:
1- عقب افتادگی های اقتصادی
2- نداشتن نقشه راه و برنامه برای توسعه همه جانبه.
3- فرار یا مهاجرت نخبگان از کشور
4- فقر و جمعیتی که زیر خط فقر زندگی روزگار می گذرانند.
5- بیکاری فراگیر
6- تورم و گرانی و رکود
7- گسترش یافتن انواع آسیب های اجتماعی
8- فقدان سرمایه گذاری
9- کاهش صادرات و افزایش واردات
10- گسترش بی اعتمادی اجتماعی
در واکاوی و تشریح علل و اسباب بروز کاستی ها و نواقص یاد شده، گاهی به مواردی برمی خوریم که تصمیم گیری و سیاست گذاری آن، در اختیار دولت ها و ریاست جمهورها نیست یا نقش و اختیار دولت برآمده از رای مردم را در آن، بسیار اندک می یابیم.
این واقعیت موجب شده است که به رغم حضور پرشور مردم در انتخابات و برگزیدن فردی به عنوان رییس جمهور، رای دهندگان همچنان از حل گره ها و مشکلات پیچیده خویش ابراز نارضایتی و بلکه نا امیدی می کنند و به این احساس رسیده اند که رای و نظر ایشان در انتخابات، تاثیری در ایجاد تغییرات چشمگیر و اساسی ندارد.
به نظر می آید که همه فرهیختگان و نخبگان و کارشناسان بلکه عموم مردم، سال هاست که به امید گشوده شدن راه هایی نو برای ایجاد تغییرات اساسی که بتواند جوابگوی خواسته های طبیعی و قانونی آنان باشد و مردم بتوانند از ظرفیت آن برای حل ریشه ای مشکلات کهنه بهره بجویند، در حالت انتظار بسر می برند.
بی گمان این انتظار و امیدواری نمی تواند برای مدت نامعلومی به قوت خود باقی بماند. از این رو، بر سیاست مداران و سیاست گذاران و مقامات ارشد نظام لازم است تا هر چه سریع تر راه های بسته و بن بست های مسیر توسعه کشور را بگشایند.