شوشان : در اين پرونده به معرفي اجمالي اين فيلمها پرداختهايم و اطلاعات دقيقي
درباره فروش فيلمها، تاريخ اکران و معرفي عوامل و خلاصه داستان ارائه
داديم. اين اطلاعات ميتواند براي مخاطب ايجاد تامل کند که چه فيلمهايي با
چه خصوصياتي نتوانستند در گيشه ناکام بمانند. مثلا خلاصه داستانشان
ميتواند معياري براي جذابيت کلي فيلمهايي باشد که عموما خط داستانيشان
ساده، قابل حدس و تکراري است. همچنين مشاهده عوامل اين فيلمها ميتواند
براي سازندگان و سينماگران ايجاد سوال کند که تا چه ميزان فروش فيلم به
عوامل جلو و پشت صحنه مربوط است و حتي بازيگران نفروش و غيرجذاب براي
تماشاگر، شناسايي شوند.
در ادامه با ذکر چند بند کوتاه به بررسي موضوعي و
آماري اين فيلمها که کم فروشترين فيلمهاي سينماي ايران نيز لقب
ميگيرند نگاهي انداختيم: حتيالامکان سعي شده در اين ليست فيلمهايي
انتخاب شوند که در دهه ۹۰ و يا حداقل اواخر ۸۰ نمايش داده شدهاند تا از
نظر تورم ريالي و بهاي بليت خيلي با شرايط حال حاض که بليت فيلم در
پرديسهاي سينمايي ۱۲ هزار تومان است چندان فاصله نداشته و قابل قياس و
تخمين باشند. در انتخاب اين ۱۰ فيلم سعي شده کمترين ميزان فروش فيلمهاي
سينماي ايران از سال ۹۰ به بعد انتخاب شوند، از اين رو مقدار عددي فروش
فيلمها مهمترين عامل انتخاب فيلمها بوده و از اين جهت ممکن است از يک
سال چند فيلم و از يک سال فيلمي انتخاب نشده باشد.
ميزان فروش همه اين
فيلمها که از مردادماه سال ۹۰ تا ارديبهشتماه سال ۹۶ انتخاب شدهاند از
هشتهزارتومان شروع شده و حداکثر تا هفتميليون تومان ادامه داشته است. از
اين ميتوان اين ليست را فيلمهاي زير ۱۰ميليون توماني دهه ۹۰ سينماي ايران
نيز نامگذاري کرد. عمده اين فيلمها در گونههاي کودک و دفاع مقدس و
گاهي تاريخي مذهبي تهيه و ساخته شده است. از اين رو با توجه به تکراريبودن
فيلمهاي مشابه جنگي و دفاع مقدسي و احتمال کليشه و شعاريشدن فيلمهاي
تاريخي مذهبي و همچنين حساس بودن و نبودن عوامل حرفهاي در ژانر کودک و
نوجوان، ميتوان مهمترين فيلمهاي شکست خورده در گيشه سينماي ايران را در
اين سه ژانر و بهدلايل ذکر شده عنوان کرد.
زمان بد اکران، تبليغات
نامناسب تلويزيوني و شهري و نداشتن عوامل حرفهاي و شناخته شده، همه از
عواملي هستند که در ناکامي اين فيلمها نقش مهمي بازي ميکنند و بخشي از
اين مشکلات را ميتوان به خود فيلم و سازندگان و برخي را به خارجي و
بيروني مربوط دانست: مانند نداشتن تيزر تلويزيوني و نبودن عدالت پخش آنونس
در تلويزيون براي همه فيلمها. قلب سفيد قاصدکها: ۸۴هزارتومان تاريخ اکران: ارديبهشتماه سال ۹۶ بازيگران:
ماهچهره خليلي، حبيب بختياري، کاظم روزيطلب، آزاده شمس، علي نکتهسنج،
آرسام تهرانچي، نفيسه قدرتي، سميرا زندگاني، سحر مرادي، بهارک همراه، حسين
اسماعيلي و مهدي شاهمحمدي کارگردان و نويسنده: افشين محمودي. تهيهکننده: علي رويينتن خلاصه
داستان: «آغاز جنگ همراه ميشود با تولد دختر بچهاي که در هنگام فوت کردن
کيک تولد، بمب بر سرش ميبارد و پدر و مادرش را از دست ميدهد. او
قلندروار سر ميتراشد و هويت عوض ميکند اما تحمل مسائل جنگزدگي از او
خانمي ميسازد کامل، بزرگ و ماندني.» علي رويينتن که در اين فيلم عنوان
تهيهکننده را به دوش ميکشد سابقه فيلمهايي چون «زمهرير» و «دلشکسته» را
دارد که در زمان خود حواشيهايي به پا کرد و فيلم «دلشکسته»اش مورد توجه
برخي منتقدان قرار گرفت. سخن بازيگر فيلم: حبيب بختياري؛ بازيگر فيلم
ميگويد: «قلب سفيد قاصدکها» فيلمنامه قشنگي دارد، بازيهايش خوب است و
فکر ميکنم حتي اگر امروز براي مردم معروف باشد اما بهمرور زمان و بعد از
پخش آن از صداوسيما يا در رسانههاي ديگر مخاطب را بهخود جذب خواهد کرد
زيرا اين فيلم سفارشي نيست. وقتي کاري به شکل دلي انجام شود، به دل هم
مينشيند. اين اتفاق ويژهاي است که بهنظرم در اين فيلم افتاده و به آن
تفاوتي بخشيده است. اتفاقي که باعث ميشود مخاطبان براي تماشاي آن به سالن
سينماها بيايند تا آمدن احمد(ساخت۱۳۹۳): ۳۰۰هزارتومان تاريخ اکران: بهمنماه سال ۹۴ بازيگران:
مهدي فقيه، افسر اسدي، پرهام دلدار، ونوس حسنکانلي، بهرام ابراهيمي، حسين
قفلي، جواد فولادي، سينوهه دانشمند و حسن عليرضايي نويسندگان: عبدالجبار دلدار و پروانه مرزبان، بازنويسي: عبدالجبار دلدار و عباس عمرانيبيدي تهيهکننده و مجري طرح: پروانه مرزبان خلاصه
داستان: «اين فيلم براي اولينبار رشادتهاي مردم خارک در زمان دفاع مقدس
را نشان و روايتي متفاوت و ناگفتهاي از جنگ را نشان ميدهد.» سخن
کارگردان: صادق دقيقي؛ کارگردان فيلم درباره جلوههاي بصري فيلم ميگويد:
جلوههاي بصري، نقشي کليدي در اين فيلم دارد و با حساسيت فراواني توسط فريد
ناظرفصيحي طراحي شده است با اين هدف که بيننده حتي يک لحظه به ذهنش خطور
نميکند که در اين فيلم از جلوههاي ويژه ميداني استفاده نشده است و همهي
پلانها با تکنيکهاي پيشرفته کامپيوتري بهصورت سهبعدي طراحي و اجرا
شدند. در بين کم فروشها، اثري که به قعر جدول فروش سال ۹۳ چسبيده «تا
آمدن احمد» صادق صادقيدقيقي است که فقط ۳۱۰هزارتومان فروخت! اين فيلم
هرچند اثري درباره دفاع مقدس است اما پرداخت داستاني ضعيف، شخصيتپردازي
ناقص و از همه بدتر پخش ضعيف، باعث شد تا فيلم يک شکستخورده تمام عيار در
گيشه باشد. شرفناز (ساخت۱۳۹۳): ۱,۵ ميليون تومان تاريخ اکران: آذرماه سال ۹۵ بازيگران:
حميرا رياضي، ضرغام استادياصل، علي اوسيوند، ايوب افشار، سعيد گلبچه،
خليل خاني و ياسمن اوسيوند همراه با تعدادي از هنرمندان بومي منطقه نويسنده، تهيهکننده: حسن نجفي خلاصه
داستان: «شرفناز ميترسد الياس کوچکش به سرنوشت احمد دچار شود. او
سالهاست که به فرار از اين جهنم دره ميانديشد. سرانجام يک روز با الياس
به آن سوي کوههاي رنگي ميگريزد که هميشه آرزوي ديدنش را داشت.» تهيهکنندگي
«شرفناز» را در ابتدا جمال شورجه بر عهده داشت که در آغاز فيلمبرداري،
تهيهکنندگي نيز به حسن نجفي واگذار شد. همه صحنههاي فيلم در منطقه چابهار
فيلمبرداري شده است. «شرفناز» اثري کاملا متفاوت با ساختههاي پيشين نجفي
است و با توجه به فضاي بياباني و مناطق کويري در شرايط توليد سختي
فيلمبرداري شده است. درباره کارگردان: حسن نجفي ۱۳۴۵ در تبريز متولد شد.
او فعاليت هنري خود را با داستاننويسي آغاز کرد و سال ۵۷ اولين حضور خود
را در تئاتر تجربه کرد. سال ۶۲ با نمايش «نيستان اول» کار حرفهاي تئاتر
را آغاز کرد و سال ۶۴ اولين فيلم کوتاه مستند خود را ساخت. پس از سالهاي
۷۶ تا ۷۱ به اجراي خياباني تئاتر، ساخت کليپ، و تلهتئاتر پرداخت که
برنده چند جايزه نيز شد. او همچنين از سال ۷۳ کار در تلويزيون را نيز آغاز
کرد و با مجموعه «بمان و با من بخوان»، «سرزنش»، «پاتوق»، «ميقات» و «آبي
آفتابي» به ادامه فعاليت هنري خود پرداخت. نجفي سال ۷۶ به عرصه سينما
راه يافت و در فيلم «تولد يک پروانه» دستيار کارگردان بود. در کارنامه
کارگرداني او توليد آثاري چون «اسبها همچنان ميتازند»، «آسمان هشتم» و
«سهم گمشده» ديده ميشود فيلادلفي (ساخت۱۳۹۰): دو ميليون تومان تاريخ اکران: بهمنماه سال ۹۲ بازيگران:
احمد نجفي، محمدرضا جامعي، هدا آهنگر، علي اوسيوند، فلور نظري، محمد
عمراني، فخرالدين صديقشريف، رامسين کبريتي، محمدصادق يزداني، شايان جلالي،
آرمان فروغي، مريم شهبازپور و (با حضور) چنگيز وثوقي تهيهکنندگان: عزتاله جامعي ندوشن-مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي نويسنده: اسماعيل رحيمزاده خلاصه
داستان: «گروهي براي رساندن آذوقه و دارو از طريق تونلهاي زيرزميني از
مرز رفح مصر به مرز رفح غزه اقدام ميکنند که در طول مسير اتفاقاتي برايشان
رخ ميدهد...» اينجا شهري ديگر است (ساخت۱۳۹۰): ۲,۵ميليون تومان تاريخ اکران: تيرماه سال ۹۳ بازيگران: پريوش نظريه، پژمان بازغي، هومن برقنورد، عليرضا کمالينژاد، حسين سليماني و مسعود انتظاري کارگردان: احمدرضا گرشاسبي نويسنده فيلمنامه: حميد امجد تهيهکننده: سعيد سعدي خلاصه
داستان: «داستان زمان پس از ضربت خوردن حضرت علي عليهالسلام را روايت
ميکند و ظلمهايي که به ايشان از سوي افراد مختلف روا شده در فيلم ديده
ميشود. فيلم يک شب پس از ضربت خوردن حضرتعلي(ع) تا زمان شهادت را به
تصوير خواهد کشيد و قصه در مدت زمان ۲۴ ساعت ميگذرد.» زيباتر از زندگي (ساخت۱۳۹۱): ۳,۵ ميليون تومان تاريخ اکران: ديماه سال ۹۳ بازيگران: حامد کميلي (شهيد علمالهدي)، محمود پاکنيت، مهوش صبرکن، قربان نجفي، سيد جواد طاهري و حسين کلانتر کارگردان و نويسنده: انسيه شاهحسيني تهيهکننده: سيدسعيد سيدزاده خلاصه
داستان: «فيلم، داستان زندگي شهيد علمالهدي و رزمندگاني است که در عمليات
نصر حضور داشتند. اين عمليات توسط ارتش در اوايل جنگ در منطقه جنوب اهواز
در دشت آزادگان انجام شد. عمليات نصر، ۱۵ ديماه سال ۵۹ در منطقه غرب
دشت آزادگان آغاز شد و در دقايق نخست آن تمام خاکريزهاي مقدم دشمن
تسخير شد و با ادامه عمليات و محاصره دشمن، نزديک دوهزار نفر از آنان
به اسارت درآمدند. سيدحسين علمالهدي يکي از رزمندگان دلير ايران است
که بعد از مقاومتي سخت و جانانه در اين عمليات به خيل عظيم شهيدان کشور
ميپيوندند و نام خود را در تاريخ کشور جاودانه ميکند.» جشن تولد (ساخت۱۳۹۴): چهار ميليون تومان تاريخ اکران: بهمنماه سال ۹۵ بازيگران:احمد کاوري، عليرام نورايي، نادي خوري، اميه ملس و علي صطوف نويسنده: عباس لاجوردي خلاصه
داستان: «فيلم، داستان خانوادهاي سوري را روايت ميکند. داستان با شب جشن
تولد فرزندشان، رقيه، آغاز ميشود که اين شب و جشن آنها با حمله
تکفيريها به دمشق و حرم حضرت زينب(س) مصادف شده که باعث ميشود اين
خانواده شيعه بههمراه همسايه اهل سنتشان از خانه به سمت محل امني فرار
کنند و مقصدشان حرم امن حضرت زينب(س) است، در اين مسير با دو ايراني که
براي زيارت به اتفاق خانواده آمدهاند آشنا ميشوند، زماني در جنگ ايران و
عراق در خرمشهر از شهرشان دفاع ميکردند در مسير رسيدن به حرم در بين راه
به يک کليسا پناه ميبرند و در مسير اتفاقاتي براي اين گروه رخ ميدهد.» «جشن تولد» اولين ساخته عباس لاجوردي در مقام کارگردان است. رهاتر از دريا (ساخت۱۳۹۰): ۴,۸ميليون تومان تاريخ اکران: تيرماه سال ۹۳ بازيگران: نسرين مقانلو، حميد طالقاني، جعفر دلشاد، احسان حياتي، رضا رعيت، اميرحيدريان، مريم بهلولي و مجيد نخجيرواني کارگردان: حميد طالقاني تهيهکننده: عباس جهانبخش- مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي نويسنده: جواد حبيبپور خلاصه
داستان: «رهاتر از دريا»، ملودرامي اجتماعي با طنز موقعيت است که نگاهي هم
به ژانر دفاع مقدس دارد. فيلم در مورد زندگي دختري است که مادرش (دکتر) را
در جنگ از دست داده و پدرش که کاپيتان کشتي بوده مفقودالاثر است و دختر که
امروز خود پزشک شده در پي يافتن پدر است که... «رهاتر از دريا» اولين فيلم عباس جهانبخش در مقام کارگردان است. اشک و سکوت (ساخت ۱۳۹۰): پنج ميليون تومان تاريخ اکران: ديماه سال ۹۳ بازيگران:
ليلا بوشهري، زهرا اويسي، مينا جعفرزاده، کامران باختر، محمدرضا
نيکسرشت، هما خاکپاش، جعفر قهرماني، بهار رسولي و بهروز بابانژاد کارگردان: اصغر نصيري نويسنده: عباس نادري تهيهکنندگان: اصغر نصيري و محمد قاضي خلاصه داستاني از فيلم در منابع موجود يافت نشد. «اشک و سکوت» پنجمين ساخته نصيري پس از فيلمهاي «منفي هجده»، «شغال»، «لوکوموتيوران» و... بهشمار ميآيد. پروانگي(ساخت ۱۳۸۹): هفت ميليون تومان تاريخ اکران: مردادماه سال ۹۰ بازيگران: سعيد راد، مهدي سلوکي، ايندا رويا، ميتر کوتون، درياموند رو، سسيله چائولون و مارينه دمونتليه کارگردان: قاسم جعفري فيلمنامه: فرهاد طبنوري و عليرضا کاظميپور تهيهکننده: قاسم جعفري و جواد نوروزبيگي خلاصه
داستان: «فيلم، داستان نويسندهاي را روايت ميکند که به دعوت دوستش از
آمريکا به فرانسه ميآيد، اما به محض ورود به پاريس متوجه ميشود دوستش
مرده و با کتاب نيمه تمام دوستش روبهرو ميشود، تصميم ميگيرد اين کتاب را
کامل کند اما داستان کتاب او را وارد فضايي متفاوت از حال و روز خودش
ميکند.» قاسم جعفري نيز پيش از اين کارگرداني مجموعههاي «خط قرمز»،
«مسافري از هند» و «کمکم کن» و فيلمهاي سينمايي «بازنده»، «گرگ و ميش»،
«مجنون ليلي» و «دختران» را در کارنامه خود داشت ولي فيلم «پروانگي» با
داشتن گروه و بازيگران حرفهاي با شکست مطلق در گيشه مواجه شد. در انتها
بايد اشاره کرد اين ميزان تفاوت بين فيلمهاي اول و آخر جدول فروش فيلمها
در سينماي ايران نميتواند پيام خوبي داشته باشد و از آن طرف ميتوان غير
قابل پيشبيني بودن مردم ايران و تمايل آني به يک فيلم و دلزده شدن از يک
جريان و گونه سينمايي مهم را از مهمترين عوامل ناکامي مطلق و پيروزي قاطع
فيلمها عنوان کرد.
همچنين نميتوان از ميزان علاقه و اقبال مردم به
گونه کمدي و تمايل و انگيزه فيلمسازان مختلف به اين گونه نگفت. بهطوري که
پايينترين فيلمهاي کمدي از نظر کيفيت و استاندارد حداقل تضميني براي فروش
خود دارند ولي فيلمهاي ديگر و در ژانرهاي مانند مذهبي و جنگي حتي در
بهترين حالت نيز نميتوانند در گيشه موفق باشند. مي توان از فيلم «ايستاده
در غبار» و «ماجراي نيمروز» محمد حسين مهدويان مثال زد که با وجود تحسين و
تعريفهاي تمام نشدني منتقدان سينمايي و صاحب نظران فرهنگي و سياسي
نتوانستند فيلمهاي پرفروشي در سينماي اين دو سال ايران باشند و اولي حدود
۲,۵ ميليارد و دومي حدود چهارميلياردتومان تاکنون فروخته است. درحالي که
کم فروشترين فيلم کمدي پارسال سينماي يعني «زاپاس» بيش از اين فيلمها
فيلمها فروش کردهاند.