شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۳۳۷۷
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۵
رضا بهرامی

دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از متنوع‌ترین کابینه‌های تاریخ معاصر این کشور تا کم‌تر از یک ماه دیگر جای خود را به دولت جدید می‌دهد و در این میان ، بررسی عملکرد وزرای دولت از عمده‌ترین مسائلی است که این روزها در دستور کار کارشناسان امور قرار گرفته است. در رابطه با وزرای اصول‌گرایِ کابینه‌‌ی حسن روحانی البته در مجالی دیگر به تفصیل بحث خواهد شد اما در این مجال اندک، به ذکر نکاتی پیرامون عملکرد وزرای اصلاح‌طلب بسنده خواهد شد. 

در دولت یازدهم، وزرایی از قبیل: نفت، جهاد کشاورزی، علوم، کار، آموزش و پرورش و تعدادی دیگر از اعضای کلیدی کابینه نظیر رییس سازمان محیط زیست به طور مشخص با نشان اصلاح‌طلبی وارد کابینه شدند. با این حال پرسش اساسی این است که آیا عملکرد اعضای اصلاح‌طلب کابینه از مرداد ماه 92 بدین سو، مطابق با خواست اکثریت اصلاح‌طلبی بوده که رییس‌جمهور روحانی را برگزیده‌اند؟

ارزیابی بخش عمده‌ای از عملکرد اعضای اصلاح‌طلب کابینه را می‌توان با بررسی خط و ربط مدیرانی انجام داد که در این چهار سال به عنوان زیرمجموعه‌ی وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌های مذکور حکم گرفته‌اند که در این میان وابستگی بسیاری از مدیران کلِ مستقر در مراکز بسیاری از استان‌ها به اصول‌گرایان از نکات به غایت غریبی است که هر بیننده‌ای را انگشت به دهان می‌گذارد. داستان هنگامی جالب‌تر می‌شود که بدانیم کسر قابل توجهی از این مدیران کل نه حتا به اصول‌گرایان میانه‌رو که به تندروها وابسته‌اند. همان‌هایی که به ویژه در انتخابات ریاست‌جمهوری 96 نقش پررنگی در تخریب رییس‌جمهور ایفا کردند.  

گذشته از این، عملکردِ سراسر پرسش‌برانگیز وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی قصه‌ ی پرغصه‌ای است که خود به تنهایی اصلاح‌طلبان را مات و مبهوت ساخته است. وزارت‌خانه‌ای عریض و طویل با زیرمجموعه‌های پرشمار که کلیدش به یکی از چهره‌های مطرح دولت اصلاحات اهدا شد اما علی ربیعی نه تنها اصلاح‌طلبانه عمل نکرد که حتا به گونه‌ای به دامان راست‌های تندرو درغلتید که حال اصلاح‌طلبان یکصدا خداحافظی وی از کابینه را خواستارند. 

در این میان، هرچند برخی عزل و نصب مدیران استانی را در بسیاری مواقع خارج از اراده‌ی مستقیم وزرا می‌دانند اما ناگفته پیداست که در این ماجرا، وزرا و معاونین رییس‌جمهور هستند که مسوولیت مستقیم حوزه‌های تحت مدیریت خود را بر عهده داشته و بر همین اساس باید به افکار عمومی پاسخ‌گو باشند.

این‌که حوزه‌ ی نفوذ دولتی که با پای‌مردی اصلاح‌طلبان بر سر کار آمده، تنها به پایتخت و تعدادی از کلان‌شهرها ختم شود و به عبارت دیگر جزیره‌ای عمل کند، خبری خوبی برای جریان اصلاحات نیست.  در شهرستان‌ ها در بر همان پاشنه‌ی سابق بچرخد و مدیران معجزه‌ی سومین هزاره با وجود شنیدن "نه" از افکار عمومی اما هم‌چنان بر مصدر امور باشند، جای تامل فراوان دارد. در دولت جدید باید فکری عاجل به حال این مسئله نمود. جزیره‌ها دیر یا زود به زیر آب خواهند رفت!          


برچسب ها: رضا بهرامی
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار