شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۷۳۶۸
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۱
 محمدسعید بهوندی

محرم امسال هم از راه می رسد و دوباره یادآور واقعه ای می شود که بر روی بینش و ایمان دهها و بلکه صدها میلیون مسلمان در جهان اثر گذار خواهد شد. آنچه به نسبت گفته و نوشته ها تاکنون شاید کمتر به آن پرداخته شده است، فراموش شدن و یا گم شدن هدفی است که واقعه ی عاشورا بخاطر آن به وقوع پیوسته است.

گریستن برای شهادت و مظلومیت کسانی که در سخت ترین شرایط طبیعی و با فجیع ترین روش های غیر انسانی خونشان فرش زمین گشته، جنازه هایشان زیر سم اسبان سوارکاران تهی مغز، حرام خوار و سست ایمان قطعه قطعه و زن و بچه هایشان در دهشتناک ترین وضعیت به اسیری برده شده اند، نه تنها محل پرسش و تعجب نیست، بلکه عملی کاملا انسانی و عاطفی است. اما همه ی این مسائل که در جای خود مهم و با اهمیت هستند و باید به آنها توجه و پرداخته شود، نباید موضوع مهمتری را بنام "هدف عاشورا" به محاق برده و به فراموشی و خاموشی و کم رمقی برساند.

عاشورا حاصل و نتیجه ی دو تفکر است؛ یک طرف این ماجرا تفکری کاملا الهی، برگرفته از تکلیف شرعی و حقوق انسانی که بدست حسین بن علی علیه السلام و یاران باوفایش رقم می خورد و در سوی دیگر این "تراژدی بی نظیر"، ظلم و جوری بغایت پلشت و کثیف و غیرانسانی، که همه ی مردم را چون بردگانی بی اختیار می خواهد، که در مقابل خلیفه ی جور زانو زده، بیعت نموده و ارزشهای اخلاقی و انسانی خودشان را فراموش نموده و هر چه از مال و جان و آبرو در توان دارند را برای شوکت و عظمت و لذت مستان و مدهوشان قدرت زده بکار بندند.

     عجیب آنکه این لکه ی ننگ یزیدیان، تنها به فاصله ی ۶۱ سال از هجرت نبی مکرم اسلام به وقوع می پیوندد و آنکه با ذکر قربه الی الله سر بریده می شود نیز جگر گوشه ی همان پیامبر و اسیران نیز نوامیس همان پیامبرند. و عجیب تر آنکه؛ لشکریان جور ظهر عاشورا به نماز می ایستند و برای ادای تکلیف الهی قامت به قبله کرده و برای کشتن حسین بن علی علیه السلام در دل سودای کسب رضایت الهی دارند. و اتفاقا این نکته؛ یعنی انحرافی بدین فضاحت و عبرت، تنها پس از ۶۱ سال از هجرت پیامبر رحمت و شفقت، از ظریف ترین و پر مسئله ترین نکاتی است که هر چه روی آن بحث و گفتگو و کنکاش شود، جا دارد. امری که باز کمتر و یا غیر عمیق به آن پرداخته شده است.

     عاشورا تنها یک واقعه نیست. هر چند خود واقعه ای جانگداز، عظیم و کم نظیر است. بلکه یک تفکر و راه است. راهی که می تواند در همه ی زمان ها و مکان ها رهرو داشته باشد و مرتب و بی وقفه پیموده شود. راهی روشن برای آن دسته از انسان هایی که نمی خواهند؛ اسیر و اجیر ذلت و خواری شوند و گوهر انسانی و الهی خود را ارزان به بی قیمتان بفروشند. راه مومنینی است که دست بیعت هرگز بسوی ظلم دراز نکرده و باب دوستی و همکاری با اربابان جور نگشایند.

عاشورا یک انقلاب فرهنگی است. انقلابی که اولش با "نه" آغاز می شود و پایانش به جان دادنی خونین و زیبا و "شیرین تر از عسل"! بر سر پیمانی که با ایمان و اعتقاد خود بسته اند، می انجامد. عاشورا اوج آزادگی، آزادی خواهی و هنرمندی عاشقانی است که در عین اینکه جمعیتی کم دارند، ولی فریادشان را تاریخ بیشتر از "انبوه های ظلم" می شنود.

حسین آمده است تا برای تمام بشریت "الگویی تمام نشدنی" شود. الگویی عملی و لبریز از تمامی مظاهر ارزش های انسانی و اخلاقی و عاشورا ترجمان حقیقی انسان های آزاده ای است که ترس از مردن، چشیدن لذت ها و چرب و شیرین دنیا، امید به وعده های عمارت و صدارت و چند روز بیشتر زنده ماندن، هرگز نتوانسته است، همچون لشکر مقابل، آنان را از ایمان و انسانیت و اخلاق تهی گرداند.

اینها همه درسها و عبرت های محرم و کربلا و عاشورا هستند که علاوه بر ذکر مصیبت و نوحه و گریه و هیائات سینه زنی و زنجیرزنی که همه با رعایت ادب و احترام به عظمت سالارشهیدان و یاران شهیدش در حد معقول و شرعی پسندیده و لازم است، می بایست عمیق و دقیق و ظریف به آن پرداخته شود. تا این الگوی تمام و کمال، اهداف مقدسش خدای ناکرده اندر میان صداهای طبل و شیپور و عزاداری و گریه گم نگردد.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار