شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۷۵۴۴
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰
یادداشتی بر «ساعت پنج عصر»
عبدالرزاق پورعاطف

طبق معمول دقیقه نود رسیدم. انتظار نداشتم جایی گیرم بیآید. اوایل اکران بود و پروپاگاندایِ فیلم مرا هم گرفته بود. غُلغله نبود. شاید شصت، هفتاد درصد سالن پُر شده بود. بی‌دردسر جای خوبی نشستم و شش دانگ حواسم را به فیلم دادم تا ببینم اولین فیلم سینمایی مهران مدیری چه از آب درآمده است.

 سیامک انصاری در نقش «مهرداد پرهام» همان شخصیتی را دارد که از شب‌های برره شروع شد. مبآدی آداب، سالم، شیک، تمیز، اندکی پَخمه و البته مایه‌دار. با این تفاوت که دیگر به دوربین زُل نمی‌زند و حیرتش را با مخاطب در میان نمی‌گذارد. گرچه «ساعت پنج عصر» فیلمِ شخصیت نیست، فیلمِ موقعیت‌هاست. اما حیفِ واژه‌ی «شخصیت». پرهام بیش‌تر یک تیپ است تا شخصیت. کسی که از آسمان برایش چالش و دردسر می‌بارد و آغازش تماس صبحگاهی بانک است که فقط تا ساعت پنج عصر فرصت دارد قسطش را بپردازد وگرنه خانه‌اش را از چنگش در می‌آورند و بعد، قطع شدن آب حین حمام و بدشانسی پشت بدشانسی و پرهام باید بدود تا نرسد. مثل دویدن بر تردمیل. نقطه قوت فیلم، موقعیت‌های طنزش است اما نه طنزی که قاه قاه بخندی. طنزی تلخ و گزنده. طنزی که بیشتر آقایان را می‌خنداند تا خانم‌ها را. بررسی تجربی‌ام می‌گوید که آقایان بیشتر ارتباط برقرار کردند تا خانم‌ها. چرایش را دقیق نمی‌دانم. مسلما گیر و گرفتاری «مهرداد پرهام» مردانه‌تر است. کتک‌کاری، سردخانه، شناسایی جنازه، آمبولانس، بهشت زهرا، درون قبر رفتن، تظاهرات کارگری و وزارت اطلاعات فضاهایی است که آقایان بیشتر درک‌شان می‌کنند. اما بررسی دقیق‌تراش باشد برای دیگران.

آغاز فیلم ضعیف است، مرا یادِ رمان‌های کلاسیک می‌اندازد که صد صفحه‌ی اول به مقدمه چینی و معرفی شخصیت‌ها می‌گذرد و بعد تازه چالش‌ها و حوادث پیش می‌آیند. اما هرچه ابتدای فیلم کسل‌کننده است، پایان‌بندی قوی و درگیرکننده‌ای دارد. برای دیدن «ساعت پنح عصر» جهان و فضای سریال‌های تلویزیونی‌ مهران مدیری را به کناری بگذارید چون او قرار است ما را وارد فضای جدیدی کند. دنیایِ فیلم جدید و نو است و این مخاطب را غافلگیر می‌کند و سکوت مرگبار سالن در ابتدای فیلم ناشی از این حیرت بود. هرچقدر شخصیت پرهام نخ‌نماست. دنیایِ فیلم جدید و بکر است.

مدیری در ساخت و پرداخت جهانِ فیلم موفق عمل کرده و با ظرافت و دقت خاصی سکانس‌ها را طراحی و کارگردانی کرده است. از عهده‌ی صحنه‌های شلوغِ بیمارستان، مترو، بهشت زهرا و تظاهرات برمی‌آید و با حوصله‌ی زیاد داستان را پیش می‌برد اما متاسفانه این نکته ریتم فیلم را کُند می‌کند و مخاطب را بی‌حوصله می‌سازد.

چالش برانگیزترین عنصر فیلم، محتوای آن است. چرا سازنده‌ی آثار شاخصی چون «شب‌های برره»، «مرد هزار چهره» و «قهوه‌ی تلخ» در «ساعت پنج عصر» انگشت اتهامش را سوی مردم می‌گیرد و بیشترین تقصیر را گردن جامعه می‌اندازد. نقد رفتار اجتماعی مردم پسندیده است اما چرا این نقد حالتی به خود می‌گیرد که گویی هیچ تقصیری متوجه حاکمیت نیست. مدیری به میان‌سالی می‎رسد و میان‌سالی دوره‌ی احتیاط و محافظه‌کاری است. 

هر اندازه که فیلم خوش‌ساخت است و از انسجام روایی بهره می‌برد اما در محتوا ضعیف و ترسو است. مسئله‌ی پُرحاشیه‌ی «ساعت پنج عصر» این است که کارگردان آن در برنامه‌ی هفت به صراحت از خشایار الوند به عنوان فیلمنامه‌نویس اثر یاد کرده بود اما بسیار قابل تامل می‌باشد که در عنوان‌بندی و پوستر فیلم هیچ نامی از خشایار الوند نیست و مهران مدیری به عنوان نویسنده معرفی شده است.

محرم فرا رسیده و اکران فیلم‌های کمدی باید خاتمه یابد. اما «ساعت پنج عصر» چنین خیالی ندارد. گفته‌اند که این فیلم کمدی نیست. پاسخ تعجب شما در محتوای فیلم و اول مارکت و زورش است که گویا پُرزور است.       

     
       


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار