مصطفی ازکیا نوشت: با توجه به گستردگی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در ایران و جهان، ما توانمندیهای اجتماعی لازم برای مواجهه با این پدیدههای جدید را نداریم، یعنی زیرساختهای لازم را برای اینکه چگونه با این تکنولوژیها باید مواجه شد ایجاد نکردهایم، لذا فرهنگ لازم برای اینکه چگونه باید از این ابزارها در جای خودش به صورت مناسب استفاده شود هنوز وجود ندارد.
در ایران درصد بالایی از افراد جامعه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند که از این رهگذر ضرر و زیانهای زیادی به جامعه ما وارد میشود؛ اخیرا یک مطالعه تحقیقاتی در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی درباره خانمها و آقایانی که از این شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، صورت گرفته است که بر اساس این تحقیق کمترین زیان استفاده از این شبکهها طلاق عاطفی بوده است؛ طلاقی که در جای خود خانوادهها را از هم جدا میکند.
سه سال روی این طرح کار شده که حاصل آن تز دکتری یکی از دانشجویان واحد است. باید توجه کنیم که از رهگذر این ابزارهای جدید مانند شبکههای اجتماعی، سری ارزشهایی به جامعه وارد میشود که ناخودآگاه جایگزین ارزشهای اصیل قبلی میشوند، بدون اینکه ما زمینه پذیرش آنها را داشته باشیم و به عبارتی آمادگی پذیرش صحیح آن را داشته باشیم، این مساله باعث میشود جامعه ما و مخاطبان این ابزارها استفاده غیرمتعارف از این مظاهر جدید تکنولوژی را داشته باشند.
با دقت و توجه در رسانههای مختلف کشور دائم با این مساله مواجه هستیم که آمار بالایی از جمعیت جوان کشور از سر بیکاری یا برای اتلاف وقت سر و کارشان با فضای مجازی است؛ چیزی که البته در محافل بالای دانشگاهی ما هم اثر خود را گذاشته است.
به نظر بنده هنوز ابعاد نرمافزاری لازم در جامعه فراهم نشده و ورود سختافزارها و عدم تعادل میان زمینههای فرهنگی ورود این ابزارهای جدید به جامعه ما، یکی از دلایلی است که قشر جوان و مخاطبان این تکنولوژیها را به سمت بحرانهای جبرانناپذیر رهنمون شده است. آنچه در اینجا باید محل توجه و عنایت باشد این است که نحوه استفاده از این ابزارها باید بهدرستی آموزش داده شود. مثلا باید در دانشگاه و مراکز آموزش عالی با دو واحد درسی منسجم، در این باره آموزشهای لازم به دانشجویان داده شود تا از این رهگذر فرهنگسازی لازم برای قشر جوان در دوران آموزشهای علمی و دانشگاهی صورت پذیرد.
چه باید میکردیم؟
ما تا زمانی که زمینههای استفاده از یک ابزار را نداشته باشیم و روی فرهنگسازی آن سرمایهگذاری نکنیم و در آموزشگاهها، مدارس و دانشگاهها به آن نپردازیم، همچنان با مشکل مواجه خواهیم بود. این ابزارها برای استفادههای خاصی است نه اینکه ما زیر سلطه آنها قرار بگیریم و فرهنگ خودمان را از دست بدهیم. بنابراین اگر آموزشهای لازم در این زمینه صورت نگیرد، همچنان دچار بحران و مشکل خواهیم بود.
تاکید میکنم که آموزش در این باره باید به صورت مستمر در جامعه جریان داشته باشد، یعنی آموزش نحوه استفاده از ابزار بسیار مهم است. از سوی دیگر باید برای زمینه برخی مشکلات جوانان– بهعنوان مهمترین مخاطبان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی- مانند عدم اشتغال و بیکاری چارهای اندیشید. در این میان قشر تحصیلکرده جامعه ما به دلیل نیافتن شغل مناسب، زمینه ذهنی بیشتری را برای استفاده از این ابزارها دارند. در نتیجه هجوم به این ابزارها و استفاده ناصحیح از آنها و عدم تعادل میان ارزشها، منجر به ایجاد مشکلاتی شده است که شاهد آن هستیم.
فراوانی ماهواره و شبکههای تلویزیونی، نبودن زیرساختها و ضعف در تامین زمینههای تفریح سالم و اوقات فراغت برای جوانان جامعه در مجموع باعث شده که این اتفاقات و بحرانهای فعلی در جامعه جوان ما به وجود بیاید؛ مانند این آشنایی مجازی که اخیرا در یکی از شهرستانها منجر به قتل و تجاوز شده است. بنابراین فقط آموزش هم کافی نیست؛ ما نیازمند یک تحول ساختاری هستیم تا این قبیل مشکلات تکرار نشود.
راهحل چیست؟
از آنجا که جامعه آماری بالایی در ایران از فضای مجازی استفاده میکنند، راهحل جامعی نمیتوان برای حل بحرانهای این فضا ارائه داد. اما در همان مطالعه دانشگاهی که پیشتر اشاره کردم، بیان شده است که یکی از راهحلهای مقابله با مشکلات این عرصه آن است که زوجها باید قبل از استفاده از این ابزارها و شبکههای اجتماعی حداقل درباره معایب آن اطلاعات بیشتری پیدا کنند و بعد به این عرصه وارد شوند.
صمیمیت و صداقت زوجین خود عاملی است که از ورود بیرویه آنها به فضای مجازی جلوگیری میکند، از این رهگذر، این صداقت به فرزندان آنها هم منتقل خواهد شد، این آموزش به افراد مختلف انتقال پیدا میکند و این آگاهیها فراگیر خواهد شد. وظیفه والدین در اینجا خیلی سنگین است؛ اینکه باید به فرزندان گوش زد کنند خطرات این عرصه فراوان است.
در نتیجه کمکم سودای استفاده از این فضاها کاهش پیدا خواهد کرد. خوب است که در مدارس و دانشگاهها با کمک وسایل ارتباط جمعی خطرات استفاده از فضای مجازی به صورت دائمی گوشزد و نحوه درست استفاده کردن از این ابزارها هم به صورت مستمر در برنامههای آموزشی ما گنجانده شود.
در کشورهای اروپایی حتی برای استفاده از کارتهای اعتباری و بانکی هم سعی میشود آموزشهای صحیحی داده شود تا افراد بتوانند به درستی از این ابزارها استفاده کنند، اگرچه این مساله در شبکههای اجتماعی از حساسیت بالاتری برخوردار است؛ ما کمتر به خطرات آن توجه داریم. یکسری ارزشهای سنتی در جامعه داریم که با وراثت به ما میرسند و البته قابل احترامند، از سوی دیگر دروازههای ورود اطلاعات در فضای مجازی باز است و اینها ارزشهای جدیدی را وارد میکنند. تعارض میان ارزشهای اجتماعی سنتی و جدید نابسامانیهای امروز را به وجود آورده است.
چطور میتوان قبول کرد که در ایلام نرخ خودکشی زنان در دنیا رتبه اول را داشته باشد؟ چرا اینطور است؟ این امر به دلیل عدم تعادل مظاهر قدیم و جدید است. ارزشهای قدیمی هنوز از بین نرفتهاند و هنوز در جامعه جریان دارند، در همین حال ارزشهای جدید هموار شدهاند و این عدم تعادل باعث شده است تا گرفتاریهای فراوانی به وجود بیاید. ایجاد توازن میان این دو امر میتواند تا حدودی به ما کمک کند.