امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
وقتی قرار است مروری بر زندگی این روزهای سید ابراهیم تهامی داشته باشیم ناخودآگاه باید بازگشتی به سالهای دویدنش در میدان داشته باشیم؛ بازگشتی اجباری که نشات گرفته از ارتباط جدا نشدنی امروز و دیروز مهاجم سالهای دورتر فوتبال کشور است.
سال ۹۱ سال پرحاشیهای برای تهامی بود، درست شبیه آن روزهایی که با وجود آبادانی بودنش، لباس استقلال اهواز را بر تن میکرد، به زردها گل میزد و با مشت گره کرده به سمتشان میرفت؛ مشتهایی که البته در این گفتگو گفت: "آن مشتها را تنها برای یک نفر گره زدم." در ادامه گفتوگوی این فوتبالیست پیشکسوت آبادانی با خبرگزاری مهر را میخوانید.
* فکر نمیکنید در چند ماه گذشته بسیاری از دوستان و همبازیان قدیمیتان را ناراحت کردهاید؟
به هیچ عنوان، با همه آنها هنوز هم دوست هستم. با بهنام سراج که هیچ مشکلی ندارم. مهرداد میناوند هم همین چند روز گذشته با من تماس گرفت و کلی گفتیم و خندیدیم. صحبتهای من در برنامه ۹۰ معروف کاملا فنی بود. مثلا عنوان کردم که باید پشت خداداد عزیزی و علی دایی در بازی مقابل استرالیا به زمین میرفتم که در لحظه آخر، نعیم سعداوی جای من را در زمین گرفت. این حرفها شایعه بوده و تاکید میکنم با همه آنها که اسمشان را بردم دوست هستم.
* ولی قبول کنید برخی از همین افراد از ابراهیم تهامی به شدت دلخور شدند…
فقط نعیم سعداوی ناراحت شد. حرف بدی نزدم، فقط گفتم که به جای بهنام سراج، علی لطیفی و آن بازیکن پاشکسته که هیچوقت اسمش را نیاوردم و نمیآورم، حق من بود که مسافر جام جهانی بشوم.
* بهنام سراج همشهری ابراهیم تهامی بود و آن روزها در اوج…
اتفاقا قبل از هر بازیکن دیگری اسم بهنام که آبادانی بود را آوردم تا بدانند که فنی صحبت میکنم. اگر حقم نبود هیچ وقت آن مصاحبهها را انجام نمیدادم. یک روز خداداد در فوتبال نبود و من در اوج بودم اما همین خداداد آمد و بهترین مهاجم ایران شد، به همین خاطر نمیتوانستم اسمی از او بیاورم به خاطر اینکه حق عزیزی بود که راهی مسابقات جام جهانی بشود.
همان بازیکنهایی را هم که اسم آوردم بازیکنهای کوچکی نبودند اما من مستحقتر از آنها برای حضور در ترکیب نهایی تیم ملی بودم، البته گذشتهها، گذشته است.
* اما بعد از آن برنامه ۹۰ ابراهیم تهامی دوباره بر سر زبانها افتاد.
معروف بودم، معروفتر شدم. آدمی هستم که همیشه واقعیتها را میگویم. بعد از آن برنامه ۹۰ خیلیها با من تماس گرفته و به خاطر صداقتم تشکر کردند. در فرودگاهها، هتلها و سفرهای مختلفی که داشتم، مردم اظهار لطف میکردند. به خصوص اهالی خوزستان که حرفهای دل آنها را زده بودم.
البته این را هم بگویم که در آن برنامه کمتر از یک چهارم از حرفهای دلم را زدم. اجحاف خیلی بیشتر از این حرفها بود. به خاطر زن و بچهام زجر دنیا را کشیده و خودخوری کردم. اگر میخواستم برخی حرفها را بزنم خیلی از فوتبالیستهایی که امروز به عنوان خوش اخلاقترین های ایران معروف هستند، دیگر این محبوبیت را نداشته و مردم آنها را میشناختند.
* این دل پر از کجا ریشه گرفته بود؟
عادل فردوسیپور گفت که اگر در بازی با استرالیا یکی از گلها را میزدم حتماً به جام جهانی میرفتم ولی معتقدم اگر ۱۰ گل هم در آن مسابقه میزدم راهی فرانسه نمیشدم. کدام بازیکن را در تاریخ فوتبال جهان سراغ دارید که ۱۰ سال تمام به تیم ملی دعوت شود و در طول این مدت تنها یک بازی در ترکیب ثابت قرار بگیرد.
* در کدام بازی ثابت به میدان رفتید؟
مقدماتی جام جهانی ۹۴، زمان علی پروین در برابر کره شمالی، که یک پاس گل هم دادم. خندهدار نیست، اگر خوب نبودم چرا دعوتم میکردند اگر دعوت میکردند چرا بازی به من نمیرسید. همه آنهایی را که به ابراهیم تهامی ظلم کردند را نه در این دنیا نمیبخشم و نه در آن دنیا.
* پس معتقدید شبیه بسیاری دیگر به آنچه حقتان بود، نرسیدید؟
دقیقا. ۱۵ سال در استقلال اهواز اذیت شدم، دو سال هم در صنعت نفت همینطور. باورتان نمیشود حتی زمانیکه در "النادی الکویت" هم بازی میکردم حقم خورده شده و دلال پولم را گرفت و پرداخت نکرد. هر فوتبالیستی جای من بود و این همه ظلم میدید یا فوتبال را میگذاشت کنار و یا افسرده میشد. ۱۵ سال در اوج بودم و دست آخر هم خداحافظی نکرده و زمانی که استقلال اهواز در اختیار فیروز کریمی بود، به خواست خودم کنار کشیدم.
* در تمام این سالها همواره عنوان کردید که یک استقلالی تمامعیار هستید…
همیشه همینطور بود و بهترین بازیهایم را مقابل پرسپولیس انجام میدادم. در هر مسابقه افشین پیروانی در استارتها ۱۰ تا ۲۰ متر عقب میانداختم. آنقدر دریبلشان میزدم که خسته میشدند.
* یعنی معتقدی افشین پیروانی هم بازیکنی نبود که سالها در خط دفاعی تیم ملی فیکس بازی کند؟
افشین بازیکن خوبی بود اما در عین خوب بودن بسیار خوش شانس بود.
* خوش شانس؟
بله. او در روزهایی مدافع تیم ملی شد که ما در تمام خطوط بهترین بازیکنها را داشتیم. به نظر من تیم ملی در سال ۹۸ مقتدرترین تیم تاریخ فوتبال ایران بود.
* با همه این تفاسیر خیلیها معتقدند که در چند ماه اخیر و بعد از آن برنامه ۹۰ خیلی از رسانهها و خبرنگارهای پایتختنشین از صحبتهای تهامی سوء استفاده کرده و مسئله را کشدار کردند؟
هیچ وقت از خبرنگارها ناراحت نمیشوم. اگر ابراهیم تهامی، ابراهیم تهامی شد به خاطر زحماتی است که آنها میکشند. در سرما، گرما، باران و گرد و خاک برای تهیه خبر وارد ورزشگاهها میشوند. هر موقع به نفع ما مینویسند از ایشان تعریف میکنیم اما اگر یک روز نقدمان کنند در برابرشان میایستیم. مهم این است که وقتی بدیهای ما را نشان میدهند باز هم قدر زحمتهایشان را بدانیم. به من که همیشه خیلی لطف داشتند.
* قبول ندارید در نهایت آن برنامه ۹۰ به ضرر ابراهیم تهامی تمام شد؟
به هیچ وجه. آن برنامه به نظر من بهترین برنامه تاریخ ۹۰ شد. در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک چند میلیون نفر آمدند و در یک نظرسنجی صحبتهای مرا تایید کردند. من آن حرفها را به خاطر آبروی فوتبال کشور زدم.
* ولی در همین شبکههای اجتماعی خیلی از صحبتهای شما در ۹۰ تبدیل به شکلگیری سوژههای طنزی مثل "نقش بستن تصویر تهامی روی پیراهن لیونل مسی" شد…
این اتفاق کار پرسپولیسیها بود. نه دروغ گفتم و نه اغراق کردم. در بازی با پاکدیس ارومیه در لیگ کشور بود که با پیراهن صنعت نفت ۱۳ تا ۱۴ نفر را دریبل زدم برای اثبات حقانیت، بارها از کارکنان سیمای خوزستان خواهش کردم که فیلم آن بازی را پیدا کنند که موفق نشدند. این اتفاق نه یک بار و بلکه به دفعات زیاد در زندگی فوتبالی من شکل گرفت. باز هم تاکید میکنم مثل ابراهیم تهامی در فوتبال ایران متولد نمیشود.
* در همان سال اولی که صنعت نفت آبادان در اهواز به لیگ کشور بازگشت و از بازی در برابر پاکدیس ارومیه آن هم گفتید در یک مسابقه با چهار گل مغلوب استقلال تهران شدید؛ مسابقهای که شایعه شده بود تهامی به خاطر استقلالی بودنش کمکاری کرده است؟
در آن بازی تا دقیقه ۷۰ که در میدان بودم، یک بر صفر جلو بودیم. مرحوم منوچهر سالیا که حق زیادی به گردن فوتبال آبادان دارد تشخیص داد که مرا از زمین بیرون بیاورد و بعد از این تعویض بود که استقلال با گلهای محسن گروسی، صمد مرفاوی و رضا حسنزاده پیروز شد، پس چطور میشود من در آن مسابقه کم کاری کرده باشم.
* ولی این شایعات باعث شده بود که به عنوان یک فوتبالیست آبادانی از تماشاگران همشهریات دور بشوی؟
تماشاگران شهر من صبر و تحمل کمی داشتند و این موضوع هم به خاطر خونگرمی و تعصب زیاد آنهاست. نسل قدیم این تماشاگران خیلی خوب بودند و تنها تیمشان را تشویق میکردند ولی امروز میبینیم که تیم بعد از آنکه ۲۰ دقیقه نتیجه نگرفت وارد حاشیه میشود.
* البته بسیاری از آنها امروز خاطره بازی استقلال اهواز و صنعت نفت در دهه ۷۰، تک گل ابراهیم تهامی و مشت گره کردهتان در برابر آبادانیها را فراموش نمیکنند.
هیچ زمانی به تماشاگران آبادانی توهین نکردم. در آن مسابقه آن مشت گره کرده را فقط متوجه یک نفر که در بین تماشاگران نشسته بود، کردم. اینجا شهر من است. اگر آبادان را دوست نداشتم که امروز در آن زندگی نمیکردم. اجداد من که از سیدهای بزرگ و معروف این منطقه بوده، اولین افراد ساکن شده در آبادان هستند.
* تقابل تهامی و صنعت نفت به لیگ قبلی هم کشیده شد؟
باز هم فنی صحبت کردم البته به خاطر برخی از مسائل سر تمرین صنعت نفت رفته و از خلیل صالحی؛ مدیر عامل وقت عذرخواهی کردم. به عقیده من صالحی که فوتبالی بود هیچ تقصیری نداشت. مقصران اصلی کسانی بودند که تیم را در ابتدای فصل بستند. تقابلی وجود نداشت.
من فوتبالم را در آبادان با تیم افسر که تیم دوم استقلال بودم، شروع کردم، از بچگی عاشق رنگ آبی بودم ضمن آنکه نفتیها در آن سالها رفتار خوبی با من نداشتند. کارم را در آبادان از دست دادم. زندگیام خراب شده و از شهرم دورم کردند. گفتند که برگرد، سر تمرین حاضر شده و شش پاس گل دادم اما همان شب با لطیف جنامی و عقیل حوتیزاده به توافق رسیدند و وقتی برای ثبت قرارداد رفتم، گفتند که نمیتوانند پول مرا پرداخت کنند. بازیکنی نبودم که بدون تیم بمانم و همان سال با یک قرارداد مالی خوب لباس استقلال اهواز را پوشیدم.
* در بین این کشمکشهای رسانهای، فوتبالی، مصاحبههای تندی هم از سوی علی فیروزی و ابراهیم تهامی علیه هم صورت گرفت.
علی فیروزی اشتباه برداشت کرده بود و میگفت که خبر را درست برایش نخواندهاند. نظر من این بود که در تیمهای پایهای صنعت نفت مربیان شبیه کسانی هستند که دور یک فلکه تاب میخورند و در این میان منظورم علی فیروزی نبود، گفتم که مگر من آبادانی نیستم، مگر مدرک مربیگری ندارم. در هر صورت اختلافی نبود و علی را دیده، روبوسی کرده و همه کدورتها را برطرف کردیم.
* ولی حتماً قبول دارید که این اختلافها در فوتبال آبادان بیش از حد به وجود میآیند؟
بله. اما اختلافها هیچوقت خوب نیستند. باید همه این کدورتها را کنار بگذاریم.
* بعد از همه این اتفاقات و دلخوریهای بوجود آمده، فکر نمیکنید دوستانتان را از دست داده و منزوی شدهاید؟
من را هیچوقت فراموش نمیکنند، این موضوع را باور کنید.
* در میان صحبتهایتان از بازیکنانی گفتید که امروز اسوههای اخلاق هستند اما به عقیده شما واقعیت شکل دیگری است. البته همانها معتقد بودند که ابراهیم تهامی هم با مسائل مختلفی مثل "کبوتربازی" همیشه حاشیهساز بوده است…
هم من و هم برادرانم به کبوتر علاقه زیادی داشته و داریم. مگر کبوتر نجاست دارد که خجالت بکشم، من عاشق این پرنده هستم ولی هیچوقت با این عشق برای خانواده و همسایهام ایجاد مزاحمت نکردهام در ضمن خیلی از فوتبالیستهای بزرگ کشور هم با این پرنده انس گرفتهاند. همین الان ارزش ریالی کبوترهای من بالای ۷۰ میلیون تومان است.
* زندگی امروز ابراهیم تهامی چگونه میگذرد؟
خدا را شکر، مغازههایی در آبادان دارم که آنها را کرایه دادهام، چهار فرزند دارم که سه تای آنها دختر و یکیشان پسر است. علاوه بر این، فرزندان برادر مرحومم را هم بزرگ کردم و همه اتفاقات خوب شکل گرفته در زندگیام را مدیون همسرم هستم، همسری که همیشه با مهربانی و با رویی گشاده از مهمانان همیشگی من پذیرایی کرده در تمام فامیلم محبوب است. دستش را میبوسم، دوستش داشته و همیشه دوستش خواهم داشت.
* پسر ابراهیم تهامی هم همانند پدر فوتبالی شده است؟
پسرم قهرمان سفره است! در عرض چند دقیقه سفره غذا را خالی میکند. شاید باور نکنید اما اندامش بیشباهت به عدنان جزیره؛ لیدر تیم فوتبال صنعت نفت نیست.
* تیم ملی که روزی به قول شما حق ابراهیم تهامی را نداد، دوباره جهانی شد…
خیلی خوشحال شدم. در برنامه ۹۰ هم گفتم که کار خیلی سخت شده ولی امیدوار هستم که به جام جهانی صعود کنیم. اصلاً فکرش را نمیکردم که هر سه مسابقه آخر را ببریم. با وجود اینکه از کی روش و در کل مربیان پرتغالی خوشم نمیآید ولی از این صعود لذت بردم. ضمن اینکه نباید از نقش غیرقابل انکار رضا قوچاننژاد و گلزنیهایش به سادگی بگذریم.
* در کنار این اتفاق خوب فوتبالی در سال ۹۲ شاهد تلخی سقوط صنعت نفت به دسته پایینتر هم بودیم.
خدا همه مقصران را ببخشد؛ همان کسانی که این سقوط را رقم زدند. واقعا دلم شکست. تمام دلخوشیهای مردم این شهر به فوتبال است.
* سرمربی شدن قاسمپور در صنعت نفت را چطور میبینید؟
تجربه خوبی از لیگ یک داشته و این تجربه میگوید که کار قاسمپور خیلی سخت است.
* گویا کار شما هم برای هدایت استقلال اهواز به عنوان دستیار اول داود مهابادی تمام شده است؟
آنجا هم کار سخت است. با مهابادی در تماس هستم، تا قرارداد ثبت نشود هیچ چیز معلوم نیست، نیمههای تیر همه چیز مشخص میشود. یک بار قبلاً در شرایط مشابه ضربه خوردهام و در آن سالها در حالیکه در کنار فیروز کریمی استقلال اهواز را تمرین میدادم، مدیرعامل وقت آمد و گفت که تهامی حق تمرین دادن را ندارد به همین خاطر ترجیح میدهم تا ثبت قرارداد نهایی چیزی در این خصوص نگویم، هر چند پیشنهاد هدایت تیم صنعت نفت نوین هم به من داده شده و از من برنامه خواستهاند ولی به دلایلی به احتمال فراوان از مسئولان صنعت نفت عذرخواهی میکنم.
* فکر میکنید سال ۹۲ هم برای ابراهیم تهامی پرحاشیه باشد، مثل سالهایی که در زمین فوتبال بازی میکردید؟
اگر بازیکن پرحاشیهای شدم یکی از دلایل اصلیاش ناحقی بود که داوران آن سالها میکردند. خاطرات بدی از ناداوریها در اصفهان، تهران و حتی اهواز داشته و همین مسائل باعث میشد که اعتراض کرده و وارد حاشیه بشوم.
-----------------------
گفتگو: مهر/ امین جوکار