روزبه کردونی
۱.سریال crimina- mind درامی جنایی- پلیسی است به روایت تلاش جمعی از متخصصان جنایی، از جمله جرمشناسان، حقوقدانان و ...می پردازد که بررسی و رمزگشایی از پروندههای منجر به قتل را به عهده دارند. در مسیر کشف راز جنایت اولین گام این متخصصان برای شناسایی قاتل یا قاتلین ترسیم پروفایل مظنونان است، این پروفایل مشخصات و ویژگیهای فردی-اجتماعی مظنونین(UNSUB) از جمله سن، جنسیت، نژاد، سابقه کیفری تا طبقه اجتماعی را در بر میگیرد. به بیان دیگر پروفایل نقشه راه جرمشناسان برای دسترسی به انگیزهها اعم از انگیزه شخصی یا تروریستی، علل اصلی و چرایی بروز جنایت و در نهایت رسیدن به قاتل است.
۲.کشف چرایی و دلیل وقوع جنایت امروزه در دنیا به عهده متخصصان حرفهای و به طور خاص به جرمشناسان واگذار شده چرا که بی تردید جنایت مسئلهای پیچیده است و رمزگشایی از ابعاد مختلف آن مستلزم دانش، مهارت و سازوکارهای خاصی بوده که موضوع علم جرمشناسی شده است.
۳.در این میان پس از جنایت دردناک آتشسوزی قهوهخانه بازار کیان در اهواز که منجر به از دست دادن جان 11 نفر شد، برخی اظهار نظرها موضوع بیکاری را انگیزه اصلی مجرم مطرح کردند. در برابر اظهارنظرهای عجولانه اینچنینی می توان پرسید به کدام پشتوانه چنین ادعایی مطرح می شود؟ آیا مصاحبه عمیقی با مجرم صورت گرفته است؟ آیا دادههای مستندی دال بر اثبات ادعای فوق مبنی بر پژوهش در خصوص الگوهای بروز قتل در خوزستان در دسترس اظهارنظر کنندگان قرار داشته است؟ آیا شناخت قبلی از انگیزه های مجرم
داشته اند؟
۴.بیان ادعای قطعی " بیکاری عامل جنایت قهوهخانه " در حالی مطرح می شود که مستندات ابتدایی حاکی از آن است که متهم پرونده نوجوانی 17 ساله بوده که یافتههای متخصصان نشان میدهد که اساسا مسئله بیکاری انگیزه اصلی جنایت در این گروه سنی نیست و از سوی دیگر بنا به اعتراف خود مجرم و سابقه آشنایی با صاحب قهوهخانه اختلاف شخصی و انتقامگیری انگیزه اصلی وی بوده است. هر چند چنین تحلیلهایی نیز بیتردید تحلیلهای ابتدایی است و باید تا پایان رسیدگی قضایی به پرونده برای اظهارنظرهای نهایی
صبور بود.
۵.در مسائل اینچینی از جامعه نخبگان انتظار میرود از اظهارنظرهای شتابزده و غیرکارشناسی بپرهیزند چرا که چنین کلیگوییهای بیپایه و اساسی میتواند شائبه بهرهبرداریهای سیاسی را در پیداشته باشد. برای مثال نباید اینچنین برداشت شود که مخالفان سیاسی برخی مدیران و مسئولین میخواهند مسئلهای کاملا جنایی (که چارچوب مواجهه با آن از الگوهای خاص تبعیت میکند) را دستمایه تسویه حسابهای سیاسی قرار دهند.
۶.نکته دیگر اینکه در این ایام بارها به به عنوان یک خوزستانی موضوع این پرسش قرار گرفتهام که چرا در اهواز چنین رویدادی اتفاق افتاد؟ بی شک چنین جنایتی بسیار شوک آور بوده است اما باید دقت کرد جنایت در جغرافیای انسانی روزانه در نقاط مختلف ایران و جهان در حال وقوع است.از حادثه ناگوار به رگبار بستن مهاجران از سوی جوانی در یکی از آرامترین و ثروتمند ترین کشورهای جهان ( نروژ) تا نمونههای متعدد دیگر در ایران و جهان که با جستجویی ساده در فضای مجازی و صفحات حوادث قابل رویت است.
۷.جمع بندی اینکه یک جنایت اتفاق افتاده است، جنایتی که در هر جایی قابلیت بروز دارد. کدام مولفهها و عوامل در بروز آن موثر بوده است یا دارای وزنه سنگینتری بوده است هنوز نمیدانیم! آیا بیکاری موثر بوده است؟ هنوز نمی دانیم ! آیا عوامل محیطی در اهواز موثر بوده اند ؟ هنوز نمی دانیم! آیا عوامل بیولوژیکی موثر بوده است ؟ هنوز نمی دانیم. آیا فقط انتقام گیری شخصی بوده است؟ هنوز نمی دانیم . اما آنچه می دانیم این است که باید از اکتفا به چارچوب تحلیلی و ذهنی مبهم و بیانات کلی و بدون استناد برای تحلیل رویدادهای اینچنینی اجتناب کرد .