شوشان - مصطفی حلالی:
پس از انتقادهای بسیار به نحوه عملکرد مقتدایی استاندار وقت خوزستان و فشار سیاسیون داخل و خارج استان وی شبانه از مسند خود عزل شد و پس از سرپرستی چندماهه خبیر معاون سیاسی او بر استانداری خوزستان، سرانجام با اتفاق نظر اکثر سیاسیون غلامرضا شریعتی سی ام خرداد 1395 بر مسند استانداری خوزستان تکیه زد.
دلایل مطرح شده در کنار گذاشتن عبدالحسن مقتدایی از مسند مدیریت استان، نارضایتی از عملکرد وی و برخی معاونانش بود، زیرا بر این باور بودند عملکرد ضعیف همراه با شعارهایی که مبنی بر توسعه و پیشرفت خوزستان داده است هم خوانی ندارد.
البته جابه جایی برخی فرمانداران و بخشداران بدون هماهنگی با وزارت کشور و نارضایتی های برخی سیاسیون داخلی و مرکز نشین از استاندار وقت خوزستان با فشار بر رییس جمهور و وزیر کشور، سرانجام مقتدایی را به ایستگاه پایانی مدیریت استان رساند تا سکان استانداری خوزستان به غلامرضا شریعتی برسد.
پس از انتصاب شریعتی به عنوان استاندار خوزستان بسیاری از سیاسیون، احزاب، تشکل های مردم نهاد و دلسوزان این تغییر را در رأس مدیریت استان به فال نیک گرفتند و آن را نقطه عطفی برای یک حرکت نو و جهتدار قلمداد کردند، بسیاری از آنها امیدوار بودند با آمدن استاندار جدید مدیران ضعیف در حداقل زمان عزل و به جای آنها افراد شایسته، کارآمد و همچنین با رزومه مدیریتی درخشان برای خدمت به مردم به کار گرفته شوند، اتفاقی که تا حدودی در تعویض مدیران استان رخ داد، البته نتیجه این انتصاب مدیرانی ناکارآمد و غیر همسو با اهداف دولت و مدیریت کلان استان بود.
متأسفانه عدم تعهد، دلسوزی و همچنین بیتدبیری مدیران و مسئولان استان سبب شده است تا گرد محرومیت همچنان بر چهرهی خوزستان خودنمایی کند و این استان را به صورت دائم در میان استانهای ضعیف و کمتر توسعه یافته با آمار بیکاری بالا در کشور قرار دهد.
مدیران استان که شعار را سرلوحه کار خود قرار دادهاند تا عمل، با ارائه آمارهای غیر واقعی نه تنها دستاوردی برای خوزستان به ارمغان نیاوردهاند بلکه خود مانعی برای توسعه و ترقی شدهاند به طوری که آمارها نشان میدهد خوزستان در بسیاری از شاخصهای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی نسبت به گذشته تنزل داشته است.
این روزها بعد از مصیبت های زیادی که بر سر استان خوزستان آمده است همگان چشم به درایت و تدبیر استاندار دوختهاند تا با قاطعیت و جدیت مدیران ناکارآمد و ضعیف را کنار بگذارد، شاید این تغییرات نقطه عطف و شروعی برای تحول در اقتصاد، اشتغال، کشاورزی و صنعت خوزستان باشد.
- آقای دکتر شریعتی شما از زمانیکه بر مسند استانداری خوزستان تکیه زدید تقسیم کار بین مدیران خود را فراموش کردید و سعی داشتید خود شخصاً در رأس امور باشید که عملا موجبات پنهان شدن مدیران استان را در پشت خود فراهم ساختید تا نتوانند پاسخگوی عملکرد ضعیف خود باشند.
- جناب استاندار شما زبانزد به داشتن مشاوران زیاد در حوزه های مختلف هستید، آیا تاکنون به عملکرد این مشاوران ورود کردید و خواستار مشاوره تخصصی در بحران های دوره مدیریت خود شده اید؟ آیا قبول ندارید مشاوران شما بیشتر به دنبال تصویر سازی از خود در بین رسانه ها هستند تا کمک به مدیریت کلان استان؟
- دکتر شریعتی اگر قصد ترمیم کابینه مدیریتی خود و تزریق جان تازه ایی به مدیریت خوزستان هستید باید از معاونان، مشاوران و فرمانداران خود که پاشنه آشیل استان هستند شروع کنید، زیرا در بزنگاه های بحرانی حتی حاضر به گفتن جمله ای در حمایت از شما نیستند و خود را پنهان می کنند تا از گزند انتقادات به دور باشند.
- جناب دکتر شریعتی هرچه سریع تر تغییرات لازم را در بدنه مدیریتی استان به ویژه معاونت های استانداری، فرمانداران و برخی از مدیران کل در حوزه اجتماعی، اشتغال، کشاورزی، آموزش، صنعت، نیرو و ...... به وجود آورید زیرا که عدم توسعه استان و بحران های پی در پی، به ضعف و عملکرد همین معاونان و مدیرانی بر میگردد که همچنان در این منصب ها قرار دارند.
مدیرانی در خوزستان وجود دارند که بیشتر بجای کار و تلاش و برنامه ریزی به فکر حفظ میز خود با هر ترفند و روشی هستند و لابی را جایگزین کار و تلاش کرده اند. مدیرانی که علاوه بر ضعف و ناتوان بودن در اداره مجموعه مطبوع خود، کاملا مخالف جریان تدبیر و امید هستند و در سال های گذشته عملکردشان به وضوح مشخص است.
این در حالیست که برخی مدیران فعلی در استان حتی توان درخواست برای جذب اعتبارات برای اداره خود را ندارند و حتی در تامین هزینه های جاری اداره خود مانده اند، مدیران ناکارآمدی که مانع توسعه استان شدند و بر این اساس نیاز است استاندار خوزستان نسبت به تغییر مدیران ناکارآمد اقدام کند و نقد دلسوزانه را با توجه به وضعیت کنونی استان بپذیرد.
آقای دکتر شریعتی اگر دست به تغییرات نزنید، باید در یک جمله گفت نه خانی آمده و نه خانی رفته است.
اما خوب واقعا مدیران حزب باد استان که اغلب بی انگیزه هم هستند باید برکنار شوند چون مانعی در جهت اهداف استاندار محترم هستند
من نمی خوام کسی را کم اهمیت یا پراهمیت جلوه بدم، موضوع زمان درست و جایگاه درست هر کسیه. آقای دکتر شریعتی می تونستند در پستی دیگه شکوفا بشن و پله های ترقی رو طی کنن. افتخارش هم برای ما بود. ولی الان فقط معروف شدن و شاید استانداری بالاترین جایگاهشون باقی بمونه.
مثل زمانی که علی دایی مربی تیم ملی شد.