داغی که زنده شد

شوشان - رحیم الهایی سحر/ مدیرمسئول هفته نامه رضوان :

دیشب مسجد شهدای هویزه حال و هوایی داشت شب چهلم عزیز هویزه بود

دوستان و یاران و همرزمانش آمده بودند که یاد او را زنده کنند

سبزقامتان دیروز جبهه و جنگ که گرد پیری بر رخ شان هویدا بود و آثار خستگی ناشی از خدمات صادقانه شان در هشت سال دفاع مقدس کاملاً نمایان بود غمگین و ناراحت و عزادار بودند

این یاران و دوستان با وفا از عزیز هویزه حدیث و خاطره هایی داشتند سرهنگ عبدالله عفراوی ، سرهنگ ساکی ، سرهنگ دکتر فیصل جلالی برادران سواری ، رزمندگان اسلام ، خانواده های معظم شهیدان زینت  بخش این محفل معنوی بودند

شاعری بنام بوعذار با صدای دلنوازش و اشعار حزین عزیز از دسته رفته، چشم ها را گریان کرد

سوگواری و مراسم چهلم عزیز هویز دردناک و غم انگیز بود

 میهمان ویژه و سخنران مجلس ترحیم آیت للله دکتر محسن حیدری نماینده مردم شریف خوزستان در مجلس خبرگان رهبری بود و حجت السلام ووالمسلمین حمزه نژاد امام جمعه هویزه، روحانیون، سادات ، معلمان ، دانشگاهیان ، روسای ادارات و اقشار مختلف مردم حضوری گرم داشتند

چه کسی باور می کرد حاج عزیز زود غزل خدا حافظی را بخواند و به دیدار معشوق خود برود

چه کسی باور می کرد عزیز هویزه زود به خیل دوستان و همرزمان خود برود

باز هم سرداردیشب چشمهایمان را در فراغش اشک باران کرد

یادم هست وقتی مطالب و خاطراتش را در  دفاع مقدس را در نشریه رضوان می نگاشتم هیچ وقت من نگفت سخنانش از جبهه و جنگ ما و رزمندگان بود

متواصغ و فروتن بود به دلسوزی او برای مردم هویزه  کمتردیدم

مرحوم عاشق هویزه و مردمش بود

از محرومیت ها و مظلومیت هویزه زیاد به من می گفت و آرزو داشت که هویزه آباد و آبادتر شود

جوانان هویزه را فرزندانش می شمردو از اینکه خیلیها بیکار بودند ناراحت بود

حاج عزیز براستی مرد بود دلسوز بود و دلسوخته شهرش بود

هویزه براستی دلسوزترین انسان خود را از دست داد

 حاج عریز هم به دشت آزادگان عشق می ورزید و به مردم آن احترام می گذاشت و از اینکه محروم و مظلوم بود غصه می خورد

ابو احمد دل بزرگی داشت و سفرکردن ابدیش نه تنها برای برادران و فرزندان و خانواده و عمو زادگانش غمناک بود بلکه برای همه ما تلخ و طاقت فرسا بود

خدای مهربان و منان او را رحمت کند و با امام حسین علیه السلام و شهدای عزیز محشور نماید

یاد او گرامی و راهش پُر رهرو باد