حسنعلی قنبری: هنگامی که من وارد بانک سپه شدم، در انتهای دوره اول تا ابتدای دوره دوم دولت آقای احمدینژاد بود. در آن برهه مسئله انتخاب آقای خاوری برای مدیرعاملی بانک ملی هم مطرح بود. پیش از آنکه وی انتخاب شود، من بهعنوان مدیرعامل بانک سپه منصوب شده بودم. هنگامی که میخواستند خاوری را انتخاب کنند، وی بازنشسته بود. داوودی، معاون اول وقت رئیس جمهور از من خواست که سوابق کاری خاوری را در بانک سپه پیدا کنم تا تصمیم بگیرند که وی را بهعنوان مدیرعامل بانک ملی انتخاب کنند یا خیر.
از آنجایی که اطلاعات کاملی نسبت به آقای خاوری نداشتم، از آقای داوودی سه روز زمان خواستم تا تحقیقات خود را انجام دهم. در عرض سه روز تحقیقات خود را در بانک سپه کامل کردم. خاوری مدیر بخش حقوقی بانک سپه بود و سپس به مدیرعاملی آن بانک رسیده بود. تصویر باقیمانده از وی، خیلی کدر و غیرقابل اعتماد بود. هنگامی که دکتر داوودی با من تماس گرفت، همین عبارتها را به کار بردم و گفتم از من نخواهید که آقای خاوری را برای مدیرعاملی بانک ملی تأیید کنم. از آنجایی که دکتر داوودی به بنده اعتماد کامل داشتند، گفتند مطمئن باش که حکم مدیرعاملی خاوری توسط من امضا نمیشود. در همین کشوقوس بود که دکتر داوودی برکنار و محمدرضا رحیمی بهعنوان معاون اول رئیس جمهور انتخاب شد. بلافاصله هم حکم آقای خاوری را امضا کرد.
رحیمی، معاون اول وقت رئیس جمهور همان زمان نیز تحت تعقیب قوه قضاییه بود. پرونده وی در جریان بود و بازرسیها و رسیدگیها ادامه داشت. قوه قضاییه طی نامهای از بانک مرکزی خواسته بود که اطلاعات حسابهای بانکی آقای رحیمی و اعضای خانواده وی را به این نهاد اعلام کند. در آن زمان رئیس بخش نظارت بانک مرکزی آقای حمید تهرانفر بود که وی نامه قوه قضاییه را به تمام بانکها منعکس کرده بود.
متأسفانه بنا بر ملاحظات سیاسی و کنار آمدن با آقای رحیمی، هیچ بانکی جرات نکرده بود استعلام حسابهای بانکی آقای رحیمی را از سیستم خود انجام دهد و گزارش کند. بانک سپه تنها بانکی بود که این کار را انجام داد. من آن زمان سفر بودم، نامه بانک مرکزی به دست آقای دکتر بهزاد شیری، عضو هیأت مدیره میرسد. وی به زهرا اسفندی، رئیس حقوقی بانک دستور میدهد و اینگونه کار تحقیقات آغاز میشود.
هنگامی که از سفر برگشتم دیدم محمود بهمنی، رئیسکل اسبق بانک مرکزی بهشدت دنبال من میگردد. علت را جویا شدم که گفت بانک سپه تنها بانکی است که حسابهای رحیمی را استعلام کرده و اکنون وی علت این کار را جویا شده و گفته که این اقدامی سیاسی بوده و شما خواستهاید آبروی من را ببرید.
رحیمی من را به دفتر ریاست جمهوری دعوت کرد. در آنجا بعد از کلی گلایه، گفت چرا فقط شما چنین کاری انجام دادهاید؟ من هم توضیحاتی ارائه دادم و نهایتاً به من گفت که اگر میخواهی همچنان مدیرعامل بانک سپه باقی بمانی و به کارت ادامه دهی، همین امروز حکم عزل شیری و اسفندی را بنویس و برای من فکس کن.
بنده به بانک رفتم و با آن دو نفر جلسه گذاشتم. به ایشان گفتم در شأن من نیست برای اینکه در این سِمت باقی بمانم، همکاران خود را به علت انجام وظیفه صحیح تنبیه کنم. ظرف دو هفته بعد از آن، آقای اصغر ابوالحسنی، معاون وقت امور بانک و بیمه وزارت امور اقتصادی و دارایی به دفتر من آمد و گفت قرار است بهجای من فرد دیگری را منصوب کنند. همان جا کلید اتاق را به وی تحویل دادم. ظرف نیم ساعت بعد از ابلاغ این حکم، کیف خود را برداشتم و از دفتر خارج شدم.
/