شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۴۲۸۸
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۶
همه مرگ‌های گروهی دلخراش چند سال اخیر از سقوط هواپیما گرفته تا آتش‌سوزی پلاسکو و دانش‌آموازن سیستانی و تصادف اتوبوس دانشجویان یک علت و مخرج مشترک بیشتر ندارد.

شوشان - مرتضی آژند: همه مرگ‌های گروهی دلخراش چند سال اخیر از سقوط هواپیما گرفته تا آتش‌سوزی پلاسکو و دانش‌آموازن سیستانی و تصادف اتوبوس دانشجویان یک علت و مخرج مشترک بیشتر ندارد و آنهم ضعیف و فرسوده بودن زیرساخت‌هایی است که مستقیم با جان مردم در ارتباط است.

به هر گوشه‌ای از کشور که نگاه کنیم این ضعف در زیرساخت‌ها مشهود است، به عنوان مثال فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل عمومی در هر سه بخش زمینی، ریلی و هوایی که هر ساله تلفات انسانی زیادی دارد یا میزان استحکام و امنیت مکان‌های عمومی نظیر مدارس و بافت‌های فرسوده یا حتی زیرساخت‌های شهرها که نمونه‌ای کامل از فرسودگی و قدیمی بودن در تاسیسات و تجهیزات است.

این ضعیف بودن زیرساخت‌ها یک شبه به وجود نیامده و حاصل سال‌ها و شاید دهه‌ها نادیده گرفتن است، در همه این سال‌هایی که جمعیت رشد داشته و باید متناسب با آن در نوسازی زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری انجام می‌دادند نادیده گرفته شد و بار جمعیت را به دوش همان زیرساخت‌هایی که بود، گذاشتند.

نگاهی به بودجه عمرانی کشور نیز این مطلب را تایید می‌کند، جایی که حتی در بخشنامه‌ها و کاغذ بازی‌ها نیز اولویتی به زیرساخت‌ها و پروژه‌های عمرانی داده نمی‌شود و در هر بودجه ریزی سهم ناچیزی به فعالیت‌های عمرانی اختصاص می‌دهند، سهم ناچیزی که به طور کامل محقق نمی‌شود و بخشی از آن در هزینه‌های جاری دولت دود می‌شود.

نه تنها زیرساخت‌ها بلکه پروژه‌های عمرانی نیز در کشور جدی گرفته نمی‌شوند و اولویتی ندارند، آمارها نشان می‌دهد که در حال حاضر حدود ۷۰ هزار طرح نیمه تمام در سطح استانی و ۵۸۰۰ طرح در سطح ملی وجود دارد که از زمان کلنگ زنی برخی از آنها بیش از دو دهه می‌گذرد و در انتظار تامین بودجه هستند.


وقتی اراده‌ای برای هزینه‌های عمرانی وجود ندارد و این هزینه‌ها روندی کاهشی را طی می‌کنند و همان سهم‌اندک اختصاصی هم محقق نمی‌شود چرا انتظار داریم هواپیمای فرسوده سقوط نکند، ترمز اتوبوس۶ سال از رده خارج نشده بگیرد یا مدارس سیستم گرمایشی مناسبی داشته باشند و بتوانیم به موقع آتش سوزی‌ها را خاموش کنیم، وقتی پروژه‌های عمرانی افتتاح و به بهره‌برداری نمی‌رسند چرا انتظار داریم مشکلی از زندگی مردم در بهداشت و درمان، آموزش، تفریح و... حل شود یا زمینه‌های اشتغال بهبود پیدا کند.

هم دولت که بودجه را می‌نویسد و هم مجلسی که آن را تایید می‌کنند به خوبی می‌دانند که این بودجه اختصاصی برای کارهای عمرانی جوابگوی نیازهای کشور نیست، اما به هر دلیلی از کنار آن به سادگی عبور می‌کنند تا روزی که یک سانحه یا کمبود مشهودی در کشور اتفاق بیفتد و بعد از آن شروع به انتقاد از وضعیت موجود کرده و از لزوم تامین و نوسازی حرف بزنند.

از نوسازی حرف زده می‌شود اما نمی‌گویند وقتی بودجه‌ای برای نوسازی و کارهای عمرانی اختصاص ندادند چگونه می‌خواهند زیرساخت‌ها را تقویت کنند.

مسئله ساده است، سیستم اداره کشور برنامه ریزی متمرکز از بالا به پایین است و در این مدل از کشور داری عمران و آبادانی مناطق و زیرساخت‌ها بر عهده حکومت مرکزی و سیستم بودجه ریزی آن است، اما در غفلت تمام در همه این سال‌ها اکثر بودجه کشور صرف هزینه‌های جاری دولت و نهادهای بودجه خور فرهنگی شده و هزینه‌اندک اختصاصی به بودجه عمرانی جوابگوی نیازهای کشور نبود. خروجی نهایی این معادله هم همین مرگ‌های گروهی است که هر ساله با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم و ریخت و بافت فرسوده و قدیمی کشور است که می‌بینیم.


در سیستمی که دولت‌ها اولویت و سرمایه‌ای برای کارهای عمرانی ندارند، بخش خصوصی اجازه ندارد یا ناتوان است که در زیرساخت‌ها هزینه کند و به سرمایه‌گذاری خارجی هم اعتقادی وجود ندارد، چگونه انتظار داریم که همه چیز گل و بلبل شود، چگونه؟

بخشی از نارضایتی موجود در سطح جامعه با نوسازی زیرساخت‌ها و بهره‌برداری از پروژه‌های عمرانی قابل برطرف شدن است و نیازمند یک فکر اساسی در ذهن مسئولان برای پذیرش سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها می‌باشد.

هرچند با روند کنونی فربه شدن دولت و سیستم برنامه ریزی کشور، چندان دور از ذهن نیست که در سال‌های آینده همه بودجه کشور صرف هزینه حقوق و دستمزدها و نهادهای بودجه خور شده و با تعطیلی کامل پروژه‌های عمرانی، کشور شبیه یک روستای بزرگی شود که هر لحظه امکان یک سانحه‌ای در آن وجود دار
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار