مهدی مرادی گفت: برای خرید کتابهایی که کانون پرورش فکری کودکان از من به چاپ رسانده به فروشگاه کانون رفتم. کرکره اش پایین بود. رفتم علت را از نگهبان جویا شدم. گفت که از ماهها پیش تعطیل شده است. خبری بسیار غمانگیز بود.
این شاعر کودک و نوجوان اظهار کرد: هر بار که یکی از مخاطبان نوجوان یا دانشآموزان کتابخوانم سراغ کتابهایم را میگرفت، اگر خودم نمیتوانستم برایشان تهیه کنم آنها را به فروشگاه کانون روانه میکردم.
وی خاطرنشان کرد: کتابهایی که چاپ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و برگزیده جشنوارههای کانون، کتاب سال، کتاب فصل و... بوده و به فهرستهای گوناگون از جمله «لاکپشت پرنده» نیز راه یافتهاند طبیعی است که کنجکاوی عدهای را برانگیزد تا برای تهیهشان به کتاب فروشیها بروند.
مرادی ادامه داد: کتابهای چاپ کانون را باید غالبا از فروشگاههای کانون تهیه کرد. این کتابها در کتابفروشیهای دیگر یا اصلا یافت نمیشوند و یا در عناوینی بسیار اندک به فروش میرسند. اینک راه دسترسی به اغلب این کتابها مسدود شده است. حال در نظر بگیرید که بسیاری از شاعران و نویسندگان شناخته شده دوست دارند آثارشان در شهرستانها دیده و خوانده شوند.
او تصریح کرد: امروز با تعطیل شدن فروشگاه این حق طبیعی و مسلم از آنها دریغ شده و مخاطبان کودک و نوجوان و حتی بزرگسال خود را از دست دادهاند و کتاب هایشان در تابوت مقوایی کارتنها روانه انبارها شده است.
این شاعر کودک و نوجوان گفت: نمیدانم نفع تعطیلی فروشگاه کانون چیست و برای چه کسی؟ به مدیران پیشین کانون بارها پیشنهاد داده بودم که محل کتابفروشی را به مرکز شهر منتقل کنند تا راه دسترسی مردم به کتابها و سایر محصولات کانون آسانتر باشد و فروشگاه کانون را به مردم بشناسانند و به تبع آن بازار فروش این محصولات هم رونق بیشتری بگیرد. اما کو گوش شنوا؟
وی عنوان کرد: نتیجه این ناشنوایی مصیبتبار وضعی است که امروز شاهدش هستیم. چگونه است که رسانهها درد این زخم کاری را احساس نکرده و از محاق بلند مدت فروشگاه کانون سخنی نگفتهاند؟
مرادی یادآوری کرد: مردم کانون را با کتاب میشناسند و آرم «برند» کانون مرغک کانون است که بر پیشانی کتابهایش نقش بسته. اگر کتاب را از کانون حذف کنیم، از شما میپرسم، از کانون باقی چه خواهد ماند؟