شوشان - سید نشعان البوشوکه :
سیل جزء بلایای طبیعی است ،اما این بلا در مکتب اسلام امتحان تعبیر شده ،اینکه کدام شخص، وقتی در معرض بلا و امتحان قرار میگیرد از آن سرافراز بیرون می اید؟.
سیل شیبان را محاصره کرد ، وقتی مردم دیدند که امکانات آنها برای نجات شهر در حد صفر است ، آستینها را بالا زدند و با ابتدایی ترین ابزار ،از قبیل بیل و کلنگ ، به مقابله با سیل برخاستند، عجیب هم نبود من این حمیت را بارها از این شیرمردان وشیرزنان دیده بودم،اما اینبار این بلا و امتحان بسیار بزرگ و گسترده بود، سیل آمده بود تا همه مایملک مردم را به یغما ببرد ، صدای غرشش در پشت دروازه شهر شنیده میشد ، مردم هم آستین ها را بالا زده و دوشادوش یکدیگر به مقابله سیل برخاستند ، وقتی در چهره تکتک مردم شیبان نگاه میکردی امید دران موج میزد ،امید به پس راندن سیل ، امید به فردایی بهتر.
گونی های پر از خاک یکی یکی بروی هم چیده میشود سیل بند شیبان لحظه به لحظه در مقابل سیل ویرانگر قد علم میکرد، همه پای کار آمده بودند، شهردار شیبان که تا همین دو ماه قبل عمل جراحی بر روی دیسک کمر خود انجام داده بود پا به پای مردم شهرش ایستاده بود وقتی دست به کمر خود میزد این یعنی کمر دردش به اوج رسیده ، اما مهندس فرید سجیراتی حتی وقت برای تحمل درد هم نداشت، پانزده روز تمام سرپا ایستادن؛پانزده روز تمام در تماس با خاکورطوبت ، پانزده روز تمام روزی حداکثر دو ساعت استراحت کردن !!!حتی تصورش هم سخت است اما او آمده بود تا ثابت کند فرزند شیبان میتواند حماسه ساز باشد.
سیل بند شکست! آه از نهاد خیلی ها در امد ولی مردم عزمشان دوچندان شد حتی وقتی ستاد بحران دستور تخلیه شهر را داد هیچکس شیبان را ترک نکرد مگر میشود شیبان را تنها گذاشت! .
سیل بند که شکست ، هر لحظه بر حجم ورودی آب به حومه شهر افزوده میشد، اما عزم و اراده مردم نیزبرای مقابله با ان دوچندان میشد، ابتدا به سراغ آخرین سنگر یعنی سیل بند قدیمی شهر برگشتن ،عقب نشینی !!!اما ناگاه بخود گفتند عقب نشینی تا کجا ؟ پس دل به آب زدند و به محل شکستگی سیل بند برگشتند ، و صدای یزله آنها لزره بر سیلاب انداخت : شیبان ارجالک مهیوبه
سیل بند ترمیم شد ! مردم سیل را به عقب راندند وشیبان حماسه آفرید .