صرفه جویی در هزینه ها منحصر به اقلام کلان نیست، بلکه رفتارهای کوچک ما نیز هنگامی که از سوی میلیون ها نفر انجام شود، ارقام کلانی را صرفه جویی خواهد نمود، اکنون صرفه جویی نه یک انتخاب که یک ضرورت خواهد بود.
رهبر انقلاب در روزهای گذشته فرمودند که «آرایش دشمن، آرایش جنگی است؛ در میدانهای سیاسی، اقتصادی و فضای مجازی. علیالظاهر از لحاظ نظامی، آرایش جنگی ندارند که البته نظامیهای ما حواسشان جمع است.»
روشن است که وضع موجود را به هرگونه تفسیر و تحلیل کنیم، باید درخصوص هزینههای عمومی کمال دقت و صرفهجویی را انجام داد تا مطابق چنین آرایشی محسوب شود.
همان طور که خودمان نیز هنگامی که دچار تورم قیمتها میشویم یا درآمدمان کم میشود و یا احتمال میدهیم که در آینده نزدیک دچار این مشکلات شویم، بلافاصله سیاست خرج کردنمان را تغییر میدهیم. ابتدا از اقلامی کم میکنیم که کم شدنش مشکلی ایجاد نمیکند.
نان را کم نمیکنیم، ولی گوشت را میتوان کمتر خورد. تجملات را میتوان به کلی حذف کرد. کفش و لباس را میتوان بیشتر استفاده کرد و دیرتر نو به نو کرد. سفر را حذف نمود.غذای رستوران را کنار گذاشت. ولی طبعاً آموزش و بهداشت و اجاره مسکن را نمیتوان براحتی کاهش داد. بنابراین بروز چنین رفتار صرفهجویانهای بسیار طبیعی است.
اگر برای خودمان چنین میکنیم، به طور طبیعی دولت نیز باید در شرایط خاص نسبت به تجدید نظر در سیاست هزینهای خود اقدام کند.
روشن است که این تجدید نظر یک اثر عینی دارد و یک اثر روحی و روانی. اثر عینی آن در موازنه درآمدها و هزینههای دولت است. ولی اثر روانی آن دادن پیام به جامعه است که دیگران نیز خود را برای انجام رفتار مشابه آماده کنند.
هنگامی که یک کارمند ساده میبیند که رئیس اداره او رفتار صرفهجویانهای را در هزینههای عمومی سازمانِ تحت امر خود در پیش گرفته است، او نیز تبعیت میکند و در حوزه مأموریت خودش چنین میکند.
صرفهجویی در هزینهها منحصر به اقلام کلان نیست، بلکه رفتارهای کوچک ما نیز هنگامی که از سوی میلیونها نفر انجام شود، ارقام کلانی را صرفهجویی خواهد نمود.
در شرایط کنونی هرگونه صرف هزینه برای تغییر دکوراسیون، نو کردن خودرو، انجام پذیراییهای مرسوم گذشته، برگزاری نشستهایی که در سازمانهای دولتی معمول بوده است، دادن هدایا و... اقلام هزینهای مشابه قابل توجیه و دفاع نیست.
از سوی دیگر اگر دولت از مردم میخواهد که صرفهجویی کنند، نباید به انجام امری توصیه کند که خودش به آن ملتزم نیست. مصرف انرژی شامل گاز و برق و نیز آب در ادارات دولتی باید به طرز معناداری کاهش پیدا کند. برای این منظور میتوان از سیاستهای تشویقی استفاده کرد. به عبارت دیگر هرگونه پسانداز ناشی از کاهش در مصرف این اقلام را به کارمندان یا امور عمومی آن سازمان اختصاص داد.
صرفهجویی نه تنها در ارقام هزینهای بلکه مهمتر از آن باید در ظاهر امور و برنامهها نیز دیده شود. کمتر کسی است که طی یک سال گذشته به ادارهای دولتی یا جلسهای رفته و تغییری در نحوه پذیرایی جلسات دیده باشد. اگر پذیراییها مفصلتر نشده باشد، محدودتر نیز نشده است.
سال گذشته و در پی تذکرات گوناگون بالاخره دستور داده شد که پذیراییهای بیهوده مثل گذاشتن دستههای گل و سینیهای بزرگ شیرینی و میوه روی میزهای جلسات که نمادی از مفهوم ولخرجی اداری و حتی عقبافتادگی فرهنگی بود از روی میز ادارات و جلسات برداشته شود.
متأسفانه باید گفت که حتی اگر در شرایط فعلی هم نبودیم و همه چیز رو به راه بود، باز هم برخی از پذیراییها بسیار بیمعنا و موجب وهن است. برای یک جلسه کاری دو ساعته یک ظرف آب و یک چای و حداکثر چند عدد بیسکویت کوچک کافی است. اصولاً خوردن میوه و پوست کندن آن و ارائه شیرینی تر در این جلسات اداری امری بیهوده و مُخلِّ کارکرد جلسه است.
ای کاش وزارت اقتصاد یا سازمان برنامه و بودجه گزارشی از عملکرد هزینهای دولت را در سال 1397 ارائه میکردند که در کدام سرفصلهای بودجه و به چه میزان صرفهجویی شده است. به نظر میرسد که نظام اداری ایران علاقهای نداشته است احساس کند وضع عادی نیست و نباید متناسب با وضع عادی رفتار و هزینه کند.
این نظام تعمدی در این نوع هزینهکرد داشته است، ولی شواهد نشان میدهد که سال 1398 را نمیتواند با این نگرش ادامه دهد. اکنون صرفهجویی نه یک انتخاب که یک ضرورت خواهد بود.
منبع: روزنامه ایران