آغاز مطلب و اشاره به اوج فاجعه که بانک های ما لقب بانکداری اسلامی را یدک می کشند، درست مثل باشگاه های ورزشی ما که در اوج بی اخلاقی، لقب فرهنگی را به پیشوند آرم هایشان اضافه کرده اند یا ماشین پرایدی که لقب، اطمینان را بر تبلیغات خود به مضحکه گذاشته و خیلی موارد دیگر که مجال پرداختن بدانها نیست.

سوال، چالش و ابهام بزرگ همه ما در این است که بانک های ایران اسلامی به چه کسی پاسخگو هستند؟

آیا مرجع تقلید و عالم برجسته ای را در کشور می شناسید که تا بحال ده بار علیه ربا خواری و شیوه نادرست و غیر اسلامی بانک های ما فتوا نداده باشد؟

آیا وزیر و یا وکیلی را می شناسید که بارها نگفته باشد که بانک های ما به دستورات و ابلاغیات دولت و مجلس توجه نمی کنند؟

آیا استانداری را در کشور سراغ دارید که از عدم همکاری بانک ها برای طرح های استانی و یا بحرانی، گلایه نکرده باشد؟

از همه ی اینها که بگذریم از اعتماد خودمان به چشمان مان که نمی توانیم به راحتی رد شویم. کافی است در نوار ساحلی کارون اهواز قدم بزنید، به جرات می‌توان گفت که هشتاد درصد برج های سر به فلک کشیده ی شرق و غرب رودخانه را که باید محل ساخت مکان های تفریحی، توریستی و گردشگری شهر باشند را تابلوهای دیجیتالی بانک های غیر اسلامی مان اشغال کرده اند.

اگر به شیراز و تهران و مشهد هم سفر کرده باشید، خواهید دید که بهترین نقاط شهر، شیک ترین ساختمان ها و تجملاتی ترین مکان ها در اختیار بانک هاست.

شعبه هایی که با توجه به پیشرفت برنامه های اینترنتی و اینکه هر گوشی موبایل با نصب یک اپلیکیشن به تنهایی 80 درصد کارهای بانکی را انجام می‌دهد، اصلن ضرورتی به ساخت و سازهای اینچنینی احساس نمی شود را چه کسی توجیه خواهد کرد؟

ایجاد شعب گوناگون، تراکم کارمندها در پشت باجه هایی که بیکاری شان بر انجام معدود کارهایشان، خوش آیند ذوق هیچ ارباب رجوعی نیست، ساخت و سازهای آنچنانی در دل شهرها و محلات، عدم همکاری با طرح های اقتصادی، عدم پاسخگویی و اجرای شبهات دینی و شرعی در باب درصدهاي حاصله از سودها و سرمایه های مردمی، عدم فعالیت های فرهنگی و مشارکتی در مباحث گوناگون، رد پای اکثر اختلاس گران بزرگ در گرفتن وام‌ها و معاملات بانکی، ادغام ها، ورشکستگی ها و حواشی مصلحتی و مبهم، تنها گوشه ای از دغدغه ها، سوالات و ابهاماتی است که هیچ مسئول بانکی در کشور تاکنون بدان پاسخ نداده است.

امیدواریم روزی فرا برسد که یک نفر بصورت شفاف پاسخگوی چرایی اینهمه ابهام و چالش و پرسش در افکار عمومی نسبت به بانک هایی باشد که لقب اسلامی را نیز به یدک می کشند اما ردی از اصول و قواعد و مبنای اسلامی و ایرانی در فعالیت و عملکرد آنها دیده نمی شود.