شوشان - عباس چهرازی :
امروز به طور اتفاقی به عکس های شرکت کنندگان در مراسم تشییع مرحوم وهابی نماینده ی تهران در دوره ی ششم مجلس برخوردم و آنچه که بیش از باقی موارد توجه ام را جلب کرد حجم و گستره ی وسیعی از مدیران و فعالین سیاسی بود که در این مراسم بودند و ما بعنوان دنبال کنندگان خبر و رصدکنندگان عرصه های اجرایی خیلی وقت بود که از آنان خبری نداشتیم.
بعنوان نمونه می توان به محسن امین زاده معاون سابق وزارت خارجه در دولت اصلاحات، حسینی وزیر سابق اقتصاد در دولت اصلاحات، محسن صفایی فراهانی رییس سابق فدراسیون فوتبال و نماینده ی سابق مجلس در دور ششم و دیگران اشاره کرد که این آخری که به نامش اشاره کردم در آنی بیشترین تکدر ذهنی را بدلیل محروم شدن کشور از نگاه عمیق و دید وسیعش در عرصه ی مدیریت را شامل حالم کرد و برای شاید هزارمین بار نگارنده را با این پرسش مواجه کرد که اختلاف سیاسی و حتی به زعم و برداشت دستگاه های مسوول تخلف سیاسی چه دلیلی می شود برای محروم کردن شخصیتی قابل، از عرصه ی تخصصی و مدار علمی وی؟
و بازهم برای هزارمین بار این انگاره در ذهنم نقش بست که آیا روزی می رسد که دستگاه های الک کننده ی صلاحیت مدیریت به این درجه از واقع پذیری برسند که اختلاف و تضاد سیاسی نمیتواند دلیلی برای پرت کردن یک فهم و یک درک صحیح مدیریتی از ساختار اجرایی کشور باشد؟ و این واقعیت برای متولیان امر جا بیافتد که با نبودن امثال صفایی، کشور ضرر می کند و نه وی؟ برای آنکه این مقال از هرگونه غلو و اغراقی بری باشد خوانندگان این مقال را به بررسی دوره ی مدیریتی محسن صفایی فراهانی در فدراسیون فوتبال و معاونت وزارت اقتصاد در دوره دولت اصلاحات و مدیریت وی بر سازمان گسترش و نوسازی در دولت سازندگی و قیاس فنی دوره های قبل و بعد ایشان را خواستارم.
پی نوشت عکس؛ امروز/ تهران/ ۲۰ مرداد ماه ۹۸/ چهره ی مغموم صفایی فراهانی.