شوشان - محمد کیانپور برجویی :
مجلس دوم، مجلس عجیبی بود با اتفاقات منحصر به فرد و تکرارنشدنیاش. از انتخاباتش بگیر تا ماجرای نود و نه نفر، تا پیغام پَس-غام های یواشکیِ مرحوم هاشمی از جماران و ماجراهای جنگ.
.
همه اش به کنار، انتخاباتش یک چیز دیگر بود، انتخاباتی که دیگر هرگز تکرار نشد. برای دویست و هفتاد صندلی مجلس، تنها هزار و سیصد نفر کاندیدا شدند. در بسیاری از حوزه های انتخابیه، تنها نماینده ی مجلس دور اول نامزد شده بود و رقیبی نداشت. بسیاری از رجال خود را در حد و حدود مجلس نمی دیدند. همین هزار و سیصد نفر هم بزور و با التماس بزرگان جمع شد که آقا تو را به هرچه قبول داری بیا و ثبت نام کن.
.
انتخابات مجلس امسال، می شود دور یازدهم، یعنی نُه دوره بعد از مجلس دوم؛ با یک سرچ ساده می شود آمارگرفت که حدود |شانزده هزارنفر| برای دویست و نود صندلی سبز بهارستان، نامزده شده اند. عدد ها قابل تامل است.
.
هزار و سیصد نامزد برای مجلس دوم و شانزده هزار نامزد برای مجلس یازدهم! فجیع تر اینکه کسر قابل توجهی از این شانزده هزار نفر هم حاضرند بابت یک عدد رای بیشتر همدیگر را بدرند و خون به پا کنند. این را مقایسه کنید با آن هزار و سیصد نامزد نجیبِ مجلس دوم که یا اکثرشان نمایندگان دور اول بودند و یا اینکه با اصرار و التماس وارد میدان انتخابات شدند.
.
نتیجه اینکه راه را اشتباه آمده ایم. شأن مجلس در گذشته اینقدر پایین نبود که جوانان جویای کار مجلس را با اسنپ و مسن تر ها، آن را با خانه ی سالمندان و دلال ها با بازار اشتباهش بگیرند و اساساً هرکسی خود را لایق نمایندگی ملت نمی دانست.