شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
دوستی که از یکی از ستادهای داوطلبان مجلس حکایت نقل میکرد، میگفت :
دیشب در فضای ورودی ستاد فلانی که حدوداً در مرکز شهر قرار داشت تعدادی افراد با در دست داشتن پلاکارد تصویر داوطلب مذکور سوار بر اسب و روی خیابانی که آسفالته بود حاضر شده و مثل فیلم های کابوی مانور میدادند از سویی دیگر طرفداران مربوطه نیز با دیدن اسب سواران به هیجان آمده شروع به پایکوبی و جیغ و داد کردند ، بیچاره اسب ها ! که از انتخابات و ماوقع درکی نداشتند و فقط فریادها و جیغها را می شنیدند از ترسشان خواستند که رم کنند اما بدلیل آسفالت بودن خیابان پاهایشان سُر خورد و پهنه ی زمین شدند ، هر چند این آخر ماجرای آنها نبود زیرا با این سقوط و ازدحام مردم و بوق ماشینها ، آنقدر شوکه و ترسیده بودند که هر سه یا چهار رأس شان اسهال گرفته و خیابان را پر از سرگین کردند !
بیچاره اسب ها!
میگویند اسب نجیب است و با وفا ، از زمان به اسارت گرفتنش هزاران سال میگذرد ، بشر بخاطر اینکه خویش را متمدن نشان دهد بجای استفاده از عنوان
«به اسارت درآوردن» و لفظ بردگی از
واژه ی «اهلی» استفاده میکند ، و این واژه را آنقدر زیبا تلفظ میکند که بیشتر انسانها در ضمیر نآخودآگاه و حتی خودآگاهشان ، اسب ِاهلی را از اسب ِآزاد بیشتر دوست دارند و تا آنجا پیش میروند که از تلاش برای تسلیم یک اسب آزاد به یک اسب مطیع شادمان شده و لذت میبرند .
حالا همین بشر نه تنها به بردگی و اسارت اسبها راضی نیست ، بلکه تا شاهد اسهال و خوار شدنش نباشد دست بردار نیست ، باور کنید اسبهای قصه ، اگر میدانستند اینگونه خوار و ذلیل میشوند هرگز تن به اسارت بشر نمیدانند ، اما حالا دیگر کار از کار گذشته
واقعاً در قرن بیست و یکم و تلاش برای فرود بر کره ی مریخ و وفور کودکانی که بهره هوشی آنها بیش از انیشتین و هاوکینگ بوده و در آینده ای نه چندان دور عرصه خاکی را مقهور توانایی خویش میکنند ، استفاده از روش های تبلیغاتی چندش آور و طنزآلودغمگین فام مانند بردن اسب های بیچاره و نمایش دادن با آنها یا شلوار پلنگی پوشیدن و مزه پرانی یا خواهش و توسل به طایفه و پدر مرحوم اگر توهین به آیندگان نباشد پس چه تعریفی را میتوان بر آن نهاد.
در ستادی که بجای ارائه برنامه و آگاهی دادن به مردم بساط شعر و شاعری و تمجید از نماینده آینده است بجای برون داد یک وکیل دلسوز و خدمتگزار مردم باعث سربرآوردن افرادی میکند که خود را برتر از جامعه دانسته و برای خود شأنیتی والاتر از مردم قائل میشود . محدوده زمانی انتخابات فرصتی برای گفتگو و ارائه
داشته های علمی و اجرایی و حتی روشنگری در خصوص مشکلات و پیشنهاد برای خروج از آنهاست ، حرف زیاد است ، نمیدانم شاید اسبهای سرگین کرده داستان اکنون از فطر شرمندگی دق کرده باشند اما این مهم نیست ، آنچه اهمیت دارد فلانی بر صندلی مجلس تکیه بزند...