شوشان - زمان بابادی شوراب :
حکایت :
در محله ما، خانواده ایی زندگی می کردندکه از بی نظمی و بی سر و پایی شهره عام و خاص بودند.
اعضای این خانواده هیچ گاه با یکدیگربر سر یک سفره حضور پیدا نمی کردند و از احوال و اوضاع و رفتار همدیگر خبر نداشتند.
بعنوان نمونه هنگام ناهار یا شام، پدر خانواده برای صرف آن وعده غذایی در ساندویچی محل، خوراک خود را تهیه می کرد، پسر بزرگتر از دکه فلافل فروشی، فلافل می خرید، دیگری در سوپری نوشابه و کیک می خورد، آن یکی هم درب نانوایی محل یک نان خالی را قاضی(لوله)کرده و گاز می زد، زن و دختران خانه هم منتظر می ماندند تا کسی چیز اضافه به همراه خودش بیاورد تا این بندگان خدا هم از این طریق سیر شوند و البته هر کدام از این افراد(پدر و پسران)برای خود ادعاهایی داشتند و مدعی بودند می توانند چندین خانواده را سرپرستی کنند.
حقیقت :
در مواجهه با ویروس مجهول الهویه کرونا که مدتی است سایه شوم خود را در جهان خصوصا کشور عزیزمان پهن کرده و متاسفانه با مشاهده عدم مدیریت صحیح آن از طرف مدیران و دولت کریمه باعث مشکل ومعزل بزرگی شده است،
باید گفت این موضوع با مدیریت مناسب مانند کشور چین با جمعیت نزدیک به یک و نیم میلیارد نفری( تقریبا نزدیک نوزده برابر کشور ما ) و وسعت جغر افیایی ۹/۶ میلیون کلیومتر مربع چیزی بالغ بر شش بر ابر وسعت کشور ایران(۱/۶ میلیون کلیومتر) با مدیریت یک خانم بر مسند وزرات بهد اشت و درمان ان کشور قابل پیشگیری و حل بود اگردر کشور ما مدیران با آگاهی وعلم عمل می کردند.
مثلا در شهر اهواز پیشنهادی از سوی یکی از مدیران شهری برای جلوگیری از کرونا ارائه می شود، از طرف معاون استاندار با لحن تند و بدی مخالفت می شود، که همین موضوع در فضای مجازی دست آویز کاربران گردید
یا طی دستور دولت اختیارات در زمینه کنترل این بحران را به استاندران تفویض می کند استاندار دستور پاره وقت و کاهش حضور کارمندان ادارات را می دهد چند ساعت بعد این بخشنامه از طرف وزیر کشور و معاون آن رد می شود.
متاسفانه در این بحران هر شخصی بدون ودر نظر گرفتن جایگاه شغلی خود و هماهنگی با مسئول بالاتر یا هم رده خود، مطلبی را پیشنهاد می دهد، چند ساعت بعد توسط مقام دیگر نقض می شود
و این ناهماهنگی در مدیریت استان و کشور باعث شده که مردم بینوا در مبارزه با این ویروس سر در گم شده و ندانند به دستور کدام مسئول بی تدبیر عمل کنند و یک بحران ساده با دستورات متناقض به یک بحران سخت و بزرگ تبدیل شده است
و بجای فکر اساسی برای موضوع و تمهیدات لازم مانند تهیه لوازم مناسب پیشگیری و فضاهای درمانی و وسایل و ابزار شناسایی بیماری ، مبتلایان و هزینه مناسب و بجا ، کاهش تردد ها ، حذف تجمعات غیر ضروری ، اقدام به صدور بخشنامه ها و دستورات ضد و نقیض و انجام کارهای بیهوده می کنند و یا با توجه حساسیت موضوع و فقر مالی جمعیت کشور و سلامت جامعه و پیش گیری از انتشار ان دولت می بایستی بعضی از اقلام مورد نیاز و ازمایش های تشخص طبی رایگان در اختیار احاد جامعه قرار می داد ولی برخلاف این موضوع متاسفانه در قبال کارهای انجام شده مردم باید چندین برابر هزینه پرداخت نمایند
بنظر من دولت از هم اکنون باید مساجد ،امکان سرپوشیده ورزشی مناسب و بعضی از مدارس کشور ،اموزش تعداد نیروی ( کادر درمانی ) و تجهزات اولیه را برای مقابله با این بحران از هم اکنون تجهیز و اماده نمایند
شوربختانه هرکدام از این مدیران مدعی مسئولیت بالاتر و توانایی حضور در مدیریت جهانی را دارند،
البته مطمئنا این افراد ناشایسته با آشنایی با راه های ترقی در مدیریت کشور حتما پیشرفت خواهند نمود ، همانطوری که در گذشته و تا کنون در بدنه مدیریت جایگاه پیدا کرده اند.