شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۰۸۷۱
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۳
شوشان - دکتر محمد دورقی :
 شهر بسته است برگرد. مثل کمک داوری که گل حساسی را آفساید گرفته باشد لحظات ممتدی با دستی کشیده ،تابلوی مدور قرمز رنگش را جلوی ماشینم گرفت و مثل یک شکارچی خوش نصیب به من لبخند زد. دندان هایش نه تناسب رنگ داشت، نه تناسب اندازه. انگار آنها را با یک  اقدام شتابزده و کورکورانه از دهانش بیرون کشیده بودند و با اقدامی شتابزده تر و کورکورانه تر بدون در نظر گرفتن ترتیب قبلی شان ،دوباره آنها را در دهانش کاشته بودند. کارت شناسایی شرکتی ام  را نشانش می دهم و می گویم من با شهر کاری ندارم می خوام بروم سر کار .به عکس کارت شناسایی ام  نگاه می کند و بین شکستگی حال و شادابی نسبی گذشته ام غرق مقایسه ای حیرت آور می شود. نگاهش درختچه ای پربار از سوال می شود. 
لحظاتی زیر این درختچه می نشینم و منتظر می مانم تا بر وسواس شناختی اش غلبه کند.تا به پلاک ماشینم  نگاه نمی کند  و از مسئولی که  پشت موانع نیوجرسی ایستاده است کسب تکلیف نمی کند رخصت ملوکانه نمی دهد. به راهم ادامه می دهم اما عبارت شهر بسته است هنوز هم در سرم پژواک می یابد.راحت با این جمله کنار نمی آیم. تداعیات عمقی زیادی برای من دارد. یادم نمی آید بزرگترین واحد مکانی که در این سال های اخیر با این صراحت و خونسردی بسته بودنش را به من اطلاع داده بودند چه بوده است اما بعید می دانم چیزی بزرگتر از یک واحد آموزشی یا پاساژ بوده باشد اما الان، شهر؟ شهر بسته است؟ وقتی دانستگی ها ی خودم و تداعیات سطحی و متداول این جمله را  اپوخه می کنم  و پدیدارشناسانه به ماهیت اش فکر می کنم تنم می لرزد.روند  و وسعت درگیری انسان و مکان در بحران اخیر، نشانه ی برجسته و متفاوتی به نظام نشانه گانی آخرالزمانی افزوده است. نشانه ای که عادت زده گان  نمی توانند آن را ببینند. آیا در بحران های بزرگ بعدی باید منتظر تعطیلی کشورها و قاره ها  باشیم و این روند به سمت تعطیلی دنیا می رود؟روزی می رسد که  کشتی ها در حال عبور از  آبهای پورت سعید  و ورود به  مدیترانه با این اعلان مخوف روبرو شوند که اروپا بسته است؟ یا آگهی تعطیلی  چند ماهه آمریکای شمالی عادی ترین بخش صفحه آگهی ها گردد؟  در اوایل دهه هفتاد وقتی داشتم  کتاب لذات فلسفه  اثر ویل دورانت را مطالعه می کردم با عبارتی مواجه شدم که هنوز هم  پس از گذشت سالها نتوانستم تفسیری قانع کننده برای آن پیدا کنم و پنجه ی فشارنده سوال و حیرتش را از گلوی تاملاتم باز کنم. از قول افلاطون نوشته شده بود اگر زمانی شاهد تغییر ناگهانی در سبک های موسیقی بودید بدانید وارد دوران جدیدی از دوران های حیات اجتماعی شده اید. 
سال ها در باب اسباب و علل و مجموعه نشانه های  انتقال های پارادایمی  و نقاط عطف مکاتب فکری و نقاط شکست نظام های سیاسی  مطالعه کردم اما هیچگاه ارتباط معناداری بین تغییرات کلان اجتماعی و تغییرات تند در سبک های موسیقی پیدا نکردم.کشف آهن و آتش ، جنگ های بزرگ ، تغییرات شدید آب و هوایی ، اختراعات و تحولات صنعتی و ارتباطی، در پارادایم شیفت ها دخالت غیرقابل انکاری داشتند اما موسیقی؟؟!
 ...بقیه دیدگاه های افلاطون درباره موسیقی براحتی قابل قبول هستند .اما موسیقی و پارادایم شیفت ناشی از آن برای من هنوز هم حل نشده باقی مانده است. موسیقی از دیدگاه افلاطون نظم بخش و مربی ست : آدمی با ثبت شادمانه اوزان موسیقایی در روح خود و تغذیه از آن، به انسان شریفی مبدل می‌شود که بدی‌ها را نکوهش می‌کند و از همان کودکی و حتی قبل از آن که بتواند به یاری عقل و خرد به دلیل بد بودنشان پی ببرد، از آن‌ها متنفر می‌شود. به این ترتیب، زمانی که وارد ساحت عقلانی می‌شود و عقل حکم به بد بودنشان می‌دهد، با نرم‌خویی و لطافتی که میراث تربیت موسیقایی اوست با این مسئله روبرو می‌شود. "افلاطون، جمهوری" .بعد از آن حیرت افلاطونی در دهه هفتاد ، جمله شهر بسته است  از قول یک مامور بسیجی در ورودی شهر امیدیه برای دومین بار مرا در آخرین سال دهه نود غرق تداعیات دور و درازی می کند.تصمیم می گیرم تا مدت ها اعیان و ظواهر هیچ پدیده ای را اپوخه نکنم و برای این ذهن ِ به اندازه کافی متشتت ، اسباب پرگشایی ِ بی بازگشت، در آفاق ابهام، فراهم نکنم.بحران اخیر حتی بدون اپوخه کردن و تامل عمیق هم حقایق زیادی را برای همگان آشکار کرد که شاید برجسته ترین آنها این باشد که نه علم پایانی دارد و نه شکنندگی انسان.

 توضیح : اپوخه ( Epoché) یک واژه باستانی لاتین به معنای تعلیق قضاوت یا اجتناب از پیش‌داوری است. راهبرد پژوهش پدیدارشناسی کمتر بر تعبیر و تفسیر از سوی پژوهشگر متکی است و بیشتر بر توصیفاتی از تجارب مشارکت کنندگان استوار است. اپوخه مفهومی اساسی است که ادموند هوسرل فیلسوف آلمانی بر آن متمرکز است و در آن پژوهشگر تجارب پیشین خود را تا جایی که ممکن است (اگرچه به صورت موقت) به کناری می‌نهد و این کار را برای خلق فضایی تازه در مورد پدیده مورد بررسی، انجام مید‌هد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار