شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۳۰۸۶
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۷
شوشان / فاضل خمیسی:

در فیلم سینمایی « از کرخه تا راین» ساخته ابراهیم حاتمی کیا ، وقتی  «سعید» که برای  درمان چشمانش ناشی از جنگ تحمیلی به آلمان اعزام میشود، بعد از درمان و بازگشتِ بینایی به یکی از چشمانش و زمانیکه آماده میشد که به وطن بازگردد، متوجه میشود دچار سرطان خون ناشی از بمباران شیمیایی  نیز شده است، حالا او که با هزاران آرزو برای درمان آمده خویش را در آستانه مرگ و تسلیم می یبیند، در این شرایط بغرنج و درد «سعید» به دو جا پناه می برد.

اول به  نزدیکترین پرستشگاه، که  کلیسایی در حوالی محل سکونتش بود می رود، سعیدی که مسلمانی مقید است، از ناچاری و با شکسته دلی تمام، طوری در این محل گریه و مظلومانه گوشه ای را برای خود بر می گزیند  که گویا تمام مرزهای دینی و فاصله های مذهبی و مناسک را به یکباره «یکی» میکند و تجلی خدای واحد را به همه انسان‌ها بصورت یکسان مشاهده میکند.

جای دومی که سعید میرود کنار رودخانه 

« راین» است ، که در آنجا برعکس کلیسا  که گریه و التماس به شفاء میکرد،  با فریاد شروع به اعتراض به  خدا میکند ؛ که چرا اینجا ، چرا اینطوری ، خدا چرا بهم امیدواری دادی و حالا ....، «سعید»در آخر فیلم مظلومانه میمیرد ، بدون اینکه بتواند با گریه و اعتراض جلوی مرگش را بگیرد .

شاید این مطلب دستمایه این موضوع بود که در شرایط کنونی که « کرونا» عبادتگاه و مساجد را به تعطیلی کشانده و جایی برای پناه بردن نیست، بعضی وقتها و بخصوص وقتی هوا به تاریکی و خنکی پیش میرود ، مقرر میکنیم ،مثل «سعید» به کنار رودخانه ای که تاریخ و قدمتش کمتر از «راین آلمان» نیست، دمی چند بنشینیم، البته هر چند میدانیم آستانه ی تحمل «کارون» از «راین» بسیار کمتر است و تاب اعتراض را ندارد ،بنابراین نه برای اعتراض بلکه برای کمی آرامش و همدمی حضور در کنار آنرا انتخاب میکنیم،اما متاسفانه غروب رود «کارون» اهواز را فقط باید در تصویر و تلویزیون دید ، زیرا بوی مشمئز و فاضلاب گونه ی آن هر بازدید کننده ای را نادم میکند .

البته باید اذعان کرد که در «کارون و انسان» اینبار کارون است که اعتراض و فریاد دارد ، کافیست که علیرغم بوی گند و سکوتش فقط با «نگاه» و «چشم» گوش دهیم ... 

          
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار