شوشان / محمدسعید بهوندی:
شما بعنوان حزب، جناح، گروه و... ممکن است نه صفر باشید و نه صد، یعنی؛ نه آن سختگیری و بدبینی تفریطی از جانب رقیبان(صفر) و نه این خودشیفتگی و خودبزرگبینی افراطی از جانب خودتان، هیچکدام قابل اعتنا و اتکاء نیستند! بلکه شما واجد همان عدد یا درصدی از اهمیّت و نفوذ هستید، که در اثر تلاش و دلسوزی صادقانه و عملکرد موثر و مطلوبتان در خدمات و تعاملات جامعه میتوان به شما عطا نمود!
اینکه کدام عدد را فریاد زده و از جانب خودتان بر سینه بچسبانید و شانی و منزلتی را فراتر از آنچه هستید، بر دیگران و برای ضعیف ساختن و از میدان به درکردنشان قالب و تحمیل نمایید، به هیچ وجه ملاک و معیار درستی برای وزن، ارزش و اعتبار اجتماعی شما نیست و نخواهد بود. بلکه معیار واقعی، کارنامهی حقیقی شماست و امّا کجا و بوسیلهی چه کسانی؟! از راه اعتماد و محبوبیّتی که در میان مردم و باقضاوت آنان کسب نمودهاید و این اعتماد عمومی صرفاً ادعایی نخواهد بود، بلکه واقعی است و حتماً هم باید دیده شود.
متاسفانه بعضی از گروههای سازمان یافته در فضاهای مجازی، معلوم نیست بر اساس کدامین دلیل و شاخص(والبته خودساخته)، خود را نمایندهی تمام و کمال و تامالاختیار افکار عمومی یا صنفی دانسته و به خود حق میدهند تا صدای هر مخالفی را نیز به انحاء و روشهای مختلف و ناپسند خاموش نمایند؟! بنابراین واجب است؛ دائماً به آنان با شجاعت تمام یادآوری شود که به هیچ وجه دچار این توهّم نشوید که تمامی حق و حقیقت تنها و تنها نزد شماست، اینکه دلسوزی و تلاش فوقالعادهای در عرصهی اجتماعی و خدمتگزاری به مردم انجام میدهید، جدای از ارزش والای آن، مستمسک درست و منصفانهای نیست که زحمات دیگران را کاملاً و خارج از مروّت نفی نمایید!
تلاش برای خدمت به مردم و رشد و آبادانی جامعه در همهی حوزهها، چیزی فراتر و بسیار باارزشتر و شایستهتر از سهمخواهی در دل خود دارد؛ و آن رسیدن به شایستگی و آرامشی پایدار و لذتبخش است و تعیین نمودن سهم و پافشاری شدید بر روی آن، خود نشانهی صادقی است، بر اینکه؛ متاسفانه بعضیها علیرغم هر اسم، رسم و موقعیّتی و دارای هر تعداد عضو و هواداری که باشند، امّا هنوز به بلوغ فکری، عاطفی و سیاسی نرسیدهاند!
در میدان مهم مردمداری و جامعهمحوری، به دلیل ارزش والای گوهر خدمتگذاری، جایگاهی برای تراشیدن و ایجاد سهامی خاص، انحصاری و همیشگی بصورت حقیقی و ارزشمند وجود ندارد و بیشک آنانی که بر سهام خویش مرتباً اصرار ورزیده و مهمتر از آن دائماً در اندیشهی بهرهبرداری ناصحیح از آنند، در حقیقت همانهایی هستند، که نه تنها مسیر رشد و کمک به جامعه، بلکه حتی راه صلاح و مصلحت خویش را هم اشتباه پیموده و میپیمایند!