شوشان : بخشی از سخنرانی امام موسی صدر در ۱۹ فوریه ۱۹۷۵ (۳۰ بهمن ۱۳۵۳) در قالب خطبه آغاز روزه در کلیسای کبوشیین بیروت
میلاد روحِ الهی مبارکباد.
در این هنگام، در این کلیسا، در ایام روزه، در مراسم وعظ دینى و بنا به دعوت مسئولانِ متعهد، خود را در میانۀ راه در کنار شما مىبینم: هم اندرز دهنده و هم اندرز پذیر؛ هم گوینده و هم شنونده ؛ با زبان خود سخن مىگویم و با قلب خود مىشنوم. تاریخ گواهِ ماست. به او گوش فرامىدهیم و خود نیز به ما گوش میدهد. تاریخ گواه لبنان است: دیارِِ تلاقی ِ، دیارِ انسان، وطنِ ستمدیدگان و مأمنِ ترسندگان. در این حال و هوا و این چشماندازِ والا، میتوانیم به پیامهای اصیلِ آسمان گوش دهیم، زیرا ما به سرچشمهها نزدیک شدهایم.
این حضرت مسیح است که در مهرِِِ خشمآمیز خود فریاد مى زند: «هرگز هرگز! مهر خدا و بیمهری به یکجا جمع نمىشود.» و صداى او در جانها مىپیچد و ندایى دیگر از پیامبر رحمت اوج مىگیرد که: «به خدا و روز آخرت ایمان نیاوردهاست کسى که سیر به خواب رود و همسایهاش گرسنه باشد.» و هر دو صدا در بستر زمان درهم میتنند و پژواک آنها بر زبانِ پاپ جاری مىشود و به مناسبتِ روزه گوید: «مسیح و فقیر یکی باشند.» و در رسالۀ معروفش به نام «پیشرفت ملل» براى کرامت انسان خشمگین مىشود و مانند مسیح در معبد مىگوید: «آن تجربۀ سترگى بود که آن گونه تحقیرها که در حق کرامت انسانى روا مى شد، با خشونت دفع گردد.» و باز گوید: «به لحاظ انسانی، نظامهای ستمگر منحطتریناند، زیرا از سوءاستفاده از جایگاه حکومت و پایمال کردن حقوق کارگران و قراردادهای یکطرفه نشأت گرفتهاند.»
آیا این نداى پاک با آنچه دربارۀ هدف در آثار مسلّم اسلامى آمدهاست تفاوت دارد: «من ـ خدا ـ نزد شکستهدلانم ؛ آنگاه که از مریضى عیادت میکنی یا به، فقیرى یارى میرسانی یا حاجتِ نیازمندى را روا مى کنى، من نزد آنانم.»؟!
اما دربارهی وسیله، خدا هر گونه کوششى براى اقامۀ حق و هر گونه تلاشی برای یارى مظلوم را جهاد در راه خود و چونان نماز در محراب عبادتش دانستهاست. او خود عهدهدار یارى و نصرت است.
با این گواهیها به انسان برگردیم تا نیروهاى تباهکننده و جداکنندۀ او را بشناسیم. انسان، این عطیۀ الهى، این مخلوقى که در صفات بر صورت خالقش آفریده شدهاست، این خلیفۀ خدا بر روى زمین، غایتِ هستى، مبدأ و مقصد جامعه و حرکتآفرین تاریخ است. این انسان برابر است با مجموع نیروها و تواناییهایش؛ نه از آن رو که فلسفه و فیزیک در قرن ما بر تبدیل و تحوِّل ماده- هر مادهای- به انرژی اتفاق نظر دارند، بلکه از آن رو که ادیان و تجارب علمی تأکید میکنند که: «و أن لَیَسَ للإنسانِ إلّا ما سَعَی.» براى انسان جز تلاش او چیزى نمىماند و کارهای او باقی است و ارزش انسان به پرتوهایی است که او در زمینهها و افقهای گوناگون میافکند. از این رو، هر قدر از تواناییهای انسان صیانت کنیم و آنها را توسعه دهیم، به همان اندازه او را تکریم و جاودانه کردهایم.