شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۴۷۳۲
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۰
شوشان - رحیم قمیشی :
یک وقتی سردبیر نشریه‌ای اینترنتی بودم که پشتیبان آن نشریه یکی از مقامات بود.
روزی با عصبانیت من و اعضای نشریه را صدا کرد که این چه وضعی است، همۀ نشریه شده نقد و بدگویی از احمدی‌نژاد!
ظاهرا از جای مهمی به او تذکر داده بودند که نباید دولت احمدی‌نژاد این همه کوبیده شود، البته هنوز سال ۸۹ و ۹۰ نشده بود که همه برای کوبیدن او مسابقه بدهند!

گفتم دکتر جان! آخر بخواهیم از خوبی‌هایش بنویسیم بفرمایید چه بنویسیم؟!
که گفت از سفرهای استانی‌اش، از پیشرفت‌های هسته‌ای!
حوصله بحث نداشتیم و اصلا عصبانیت ان مقام آنقدر بود که نمی‌شد با او بحث کرد.
فقط زرنگی کردم و کاغذی درآوردم و گفتم آن دو را یادداشت کردم، لطفا ادامه بدهید بفرمایید دیگر از کدام خوبی‌ها بنویسیم؟
دوباره گفت سفرهایش، هسته‌ای...
گفتم نوشتم، بقیه‌اش را بفرمایید.
یک دقیقه فقط نگاهم می‌کرد و فکر می‌کرد.
گفت نمی‌دانم بقیه‌اش را شما فکر کنید.
گفتم سردار، استاد، مشکل همان ادامه‌اش است!
او واقعا نمی‌دانست چه اضافه کند، فقط می‌دانست باید از خوبی‌هایش هم نوشت. و البته بیراه هم نمی‌گفت، خبرگزاری و یا نشریه‌ای که همه‌اش از بدی کسی یا جریانی بگوید ملال‌آور می‌شود، فقط خوانندگان خاصی پیدا می‌کند. اصلا از بی‌طرفی می‌افتد.

امروز بازار بودم. همه‌اش فکر می‌کردم نباید تنها به بدی‌ها فکر کنم. خوبی‌ها را هم باید ببینم!
همینکه غبار و آلودگی شدید هوای تهران را دیدم گفتم لعنت بر شیطان! ترافیک خیابان‌ها را گفتم لعنت بر شیطان، اینترنتم مرتب قطع می‌شد گفتم لعنت... ماشینم که یک بار استارت نخورد و همه بدنم به لرزه افتاد نکند باتری‌اش سوخته باشد، با این لوازم یدکی گران قیمت! گفتم لعنت به شیطان...
قرار نبود بدی‌ها را ببینم.

گوجه گرفتم کیلویی ۳۵۰۰ تومان، فروشنده می‌گفت بیشتر ببر. می‌گفت این پول کرایه حملش هم نمی‌شود. راست می‌گفت!
سیب زمینی هم ارزان بود، گرفتم. کیلویی ۳۸۰۰ تومان.
پیاز هم قیمتش خوب بود، کیلویی ۴۵۰۰.
این سه ماده غذایی واقعا مهم هستند و برنامه‌ریزی‌های دولت و وزارت کشاورزی نگذاشته بیش از حد گران شوند.
نان هم که گرفتم دیدم نان هم ارزان است. به قول ان دوستم که آمریکاست با یک دلار می‌توانستم ۷۵ نان لواش بگیرم.
خدا را شکر کردم.
اینکه رفتم خیابان‌های مرکزی شهر و امدم و نترسیدم بمبی منفجر شود، نترسیدم کسی چاقویی بگذارد و جیبم را خالی کند، خیلی خوب بود.
از حق نگذرم
وقتی آمدم خانه دیدم و دیدم مامورینی نیامده‌اند دیش‌های ماهواره را جمع کنند خیلی خوشحال شدم. قدیم‌ها گفته بودند هر کس زنگ زد درِ آپارتمان را باز نکنیم، ممکن است ماموران جمع‌آوری دیش باشند!

من آنقدر بی‌انصاف نیستم.
بابت سیب‌زمینی، پیاز، گوجه، نان، امنیت و دیش‌ها واقعا از دولت ممنونم. بابت اینترنت و اینکه راه فیلترشکن‌ها را هنوز محکم نبسته‌اند، خیلی ممنونم.
شاید خوبی‌های دیگری هم داشته که الان یادم نمی‌آید...

اما راستش یک ساعت است دارم فکر می‌کنم نمی‌دانم چرا چیز دیگری یادم نمی‌آید! مثل همان دکتر شده‌ام که بِر و بِر نگاهمان می‌کرد و نمی‌دانست در ادامه چه بگوید...

می‌دانم مشکلات کوچکی هم هست؛
اینکه مردم همه فقیر شده‌اند، اینکه سرمایه‌های مردم در بورس و بانک‌ها همه ذوب شده‌ و به فنا رفته‌اند، اینکه اعتماد مردم از بین رفته و فهمیده‌اند قول‌های موقع انتخابات همه‌اش دروغ است، اینکه نمی‌دانیم بالاخره واکسن کرونا چه موقع تامین می‌شود، اینکه بالاخره FATF تصویب می‌شود یا نه، اینکه اولویت هزینه‌های ما کجاست، داخل یا خارج، اینکه آیا مقامات باید پاسخگو باشند یا نه، اینکه چرا یک کنفرانس مطبوعاتی آزاد نمی‌گذارند، اینکه مردم سیستان و بلوچستان، مردم کردستان، مردم خوزستان، مردم روستاها احساس می‌کنند غریبه‌اند در این کشور و کسی به فکرشان نیست، اینکه بعضی در کشور خودی هستند بسیاری ناخودی، اینکه سه ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری است، اگر انتخابات رئیس برزن شهرداری بود جنب و جوش و شور بیشتری می‌دیدیم، که نمی‌بینیم، اینکه مجلس چیزی تصویب می‌کند بعد با یک نهیب یادش می‌رود با آرای بالا چیزی را تصویب کرده بوده...
اینها که مهم نیستند.
اینکه پرونده‌های بسیاری بلاتکلیف مانده
اینکه خیلی‌ها از انقلابی که کردند پشیمان شده‌اند.
اینکه بیشتر مردم احساس می‌کنند روزانه کلاه سرشان می‌رود، اینها که مهم نیست!
اینکه جوان‌ها ناامیدند، اینکه نخبه‌ها مهاجرت می‌کنند، اینکه نیمی مردم ایران بیماران اعصاب و روان شده‌اند، مهم نیست.

خدا را شکر سیب و پیاز و نان هست.
خدا را شکر صنعت هسته‌ای داریم، سفر استانی هست.
این بهشت آنهاست!
و ما باید شاکر باشیم.

چه می‌دانند بهشت ما جایی است که انسان‌ها همه عزت دارند، امیدوارند، عشق می‌ورزند، و از زندگی لذت می‌برند. در بهشت ما انسان‌ها همه برابرند و هیچکس جای خدا نیست!

بهشت آنها کجا
بهشت ما کجا!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار