شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۵۶۲۱
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۵۱
شوشان - ارسلان شهني :

من بچه ي نفتون هستم . نفتونِ مسجدسليمان .

البته در اصل من بچه كوهستان "تنگ گندا " هستم در دامنه ي سپيدكوه  كه مرز خوزستان باشد و چهارمحال بختياري . 

بچه ي ايل و كوچ.

اما بهرحال از پنج سالگي كه مرا براي درس خواندن سه فصل سال در شهر "اسكان اجباري " دادند درست عين اسكان عشايرمن در محله ي نفتون بزرگ شده ام. لازم است تصور كنيد وقتي كسي
 مي گويد بچه ي نفتونم ، سرش را بالاگرفته ، سينه اش را جلو داده ،  حتما دستهايش را كمي باز كرده ،ابروانش را خنجري و چشمهايش حالت تهاجم به خود گرفته اند و اين خود مي رساند بچه هاي نفتون قلدر و قهار و سركش  و ماجراجو هستند  و بالطبع مثل همه ماجراجوها ، گذرشان هم به جاهاي خوب مي خورد و گاهي نيز جاهاي بد ، بسيار بد! . 

يكي ازين جاهاي بسيار بد وادي مواد مخدر است كه برخي از همكلاسي هاي باهوش و نيرومندم را  درخود غلطاند و بُرد. 

من با آنكه پُرِ وجودم ماجراجويي بود هيچگاه لب و دست به مخدر نيالودم .چرا؟ چون برخلاف مشي بچه نفتوني ام ، اينجا ترسيدم . چرا ترسيدم و تسليم اصرار به تجربه تفنني هم نشدم؟ 

چون از فروپاشيدن خودم ترسيدم . ترسيدم نتوانم به تفنن قانع شوم و خودم را جمع كنم .
تجربه نكردم هيچگاه و هيچ قدر !.

 حالا اين حكايت را بگير و بيا تا همين سال پيش كه پدرم مرد . بوه مم باوا . براي من بوه مم باوا عزيزترين انسان اين كهكشان سرگردان بود. و با فاصله كمي از او ، دخترم قرار مي گرفت و بقيه آدمها خيلي خيلي خيلي كمتر و دورتر . 

من براي "بوه مم باوا" گريه نكردم !

چرا؟

چون ترسيدم فروبريزم . چون ترسيدم فروبپاشم . ترسيدم ديگر هيچگاه نتوانم گريبانم را از دست غم رها كنم .  بعدتر قطره هاي اشك مي خواستند به بهانه اي ديگر يعني مثلا ما كاري به مرگ پدر نداريم از گوشه چشمم سرازير شوند .

اما من دستشان را خواندم فهميدم با هر بهانه اي اگر به يك قطره اشك مجال فروريختن دادم ممكن است رودي شود و مرا با خود ببرد. پس قرار گذاشتم ديگر هيچگاه براي هيچ چيز گريه نكنم . چون ممكن است گريه مرا با خود ببرد!.

 اين را ماجرا را هم بگير و بيا تا الان . الان و اين روزگار بد كه  پدر و مادري  پسرشان را كشته اند ، دامادشان را هم و دخترشان  را نيز ! 

نه مي شود باور كرد و نمي شود باور نكرد. 
بر اين جامعه چه رفته است ؟ 

چه قرار سختي گذاشته ام  كه ديگر هيچگاه گريه نكنم . جايي درونم تير مي كشد .ثواب دارد كسي بجاي من گريه كند كمي .

كسي كه با گريستن فرونپاشد! .

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار