شوشان - ارسلان شهني :
من بچه ي نفتون هستم . نفتونِ مسجدسليمان .
البته در اصل من بچه كوهستان "تنگ گندا " هستم در دامنه ي سپيدكوه كه مرز خوزستان باشد و چهارمحال بختياري .
بچه ي ايل و كوچ.
اما بهرحال از پنج سالگي كه مرا براي درس خواندن سه فصل سال در شهر "اسكان اجباري " دادند درست عين اسكان عشايرمن در محله ي نفتون بزرگ شده ام. لازم است تصور كنيد وقتي كسي
مي گويد بچه ي نفتونم ، سرش را بالاگرفته ، سينه اش را جلو داده ، حتما دستهايش را كمي باز كرده ،ابروانش را خنجري و چشمهايش حالت تهاجم به خود گرفته اند و اين خود مي رساند بچه هاي نفتون قلدر و قهار و سركش و ماجراجو هستند و بالطبع مثل همه ماجراجوها ، گذرشان هم به جاهاي خوب مي خورد و گاهي نيز جاهاي بد ، بسيار بد! .
يكي ازين جاهاي بسيار بد وادي مواد مخدر است كه برخي از همكلاسي هاي باهوش و نيرومندم را درخود غلطاند و بُرد.
من با آنكه پُرِ وجودم ماجراجويي بود هيچگاه لب و دست به مخدر نيالودم .چرا؟ چون برخلاف مشي بچه نفتوني ام ، اينجا ترسيدم . چرا ترسيدم و تسليم اصرار به تجربه تفنني هم نشدم؟
چون از فروپاشيدن خودم ترسيدم . ترسيدم نتوانم به تفنن قانع شوم و خودم را جمع كنم .
تجربه نكردم هيچگاه و هيچ قدر !.
حالا اين حكايت را بگير و بيا تا همين سال پيش كه پدرم مرد . بوه مم باوا . براي من بوه مم باوا عزيزترين انسان اين كهكشان سرگردان بود. و با فاصله كمي از او ، دخترم قرار مي گرفت و بقيه آدمها خيلي خيلي خيلي كمتر و دورتر .
من براي "بوه مم باوا" گريه نكردم !
چرا؟
چون ترسيدم فروبريزم . چون ترسيدم فروبپاشم . ترسيدم ديگر هيچگاه نتوانم گريبانم را از دست غم رها كنم . بعدتر قطره هاي اشك مي خواستند به بهانه اي ديگر يعني مثلا ما كاري به مرگ پدر نداريم از گوشه چشمم سرازير شوند .
اما من دستشان را خواندم فهميدم با هر بهانه اي اگر به يك قطره اشك مجال فروريختن دادم ممكن است رودي شود و مرا با خود ببرد. پس قرار گذاشتم ديگر هيچگاه براي هيچ چيز گريه نكنم . چون ممكن است گريه مرا با خود ببرد!.
اين را ماجرا را هم بگير و بيا تا الان . الان و اين روزگار بد كه پدر و مادري پسرشان را كشته اند ، دامادشان را هم و دخترشان را نيز !
نه مي شود باور كرد و نمي شود باور نكرد.
بر اين جامعه چه رفته است ؟
چه قرار سختي گذاشته ام كه ديگر هيچگاه گريه نكنم . جايي درونم تير مي كشد .ثواب دارد كسي بجاي من گريه كند كمي .
كسي كه با گريستن فرونپاشد! .