شوشان - ماشالله براتی:
رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت جدید در مجلس شورای اسلامی، اگر از نظر شکلی چندان تفاوتی با دوره های قبل نداشت اما از منظر محتوایی، صحنه هایی را در برابر چشم مردم قرار داد که گاه تعجب آور و گاه دردناک بود.
-یکی از نمایندگان در نطق خود، میان بالارفتن مداوم ارز و ورود آن به کانال۲۷ و ۳۰هزار تومان و افت ارزش پول ملی، چنان گرفتار آمد که در آخر همچون دونده ی دو ۱۰۰ که حادثه ای برایش رخ داده باشد نفس بریده و نگران، اطرافیانش را نگاه میکرد.
-دیگری برای اثبات عمق درک خود از وضعیت و سندی برای سخن خویش، دست به دامان بیتی شعر شد( آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم/ احساس سوختن به تماشا نمی شود) که در خواندن آن، ناکام ماند.شعری که در شکل نماینده خوانده اش، نه وزن داشت نه ردیف و قافیه.اما او به جای پوزش و اصلاح، در برابر خنده و همهمه ی همکاران خود، آنان را به مضمون شعر، بشارت داد!
-نماینده ی دیگری در سخنان خود، در ۳گزاره، ۴ غلط فاحش شکلی و محتوایی را ارمغان آورد. از ضریب جینی که به یقین، مفهوم کاربردی آن را نمی داند تا واحد جدیدی که ساخت یعنی(تومان میلیارد) و ....
-نماینده ای دیگر و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و از حامیان سرسخت طرح صیانت از فضای مجازی، در جریان رای اعتماد به وزیر اطلاعات، بیت شعری از حسین جنتی، شاعر جوان ورامینی را خواند که مدتهاست به دلیل اشعار انتقادی، نمی تواند سروده های خود را منتشر کند. این شعرخوانی، حاشیه های بسیاری به دنبال داشت که نشان داد عضو کمیسیون فرهنگی، چه میزان از تحولات این حوزه، آگاهی دارد.
نکته جالب این است که برخی نمایندگان، در مقام موافق یا مخالف درباره ی وزیرانی صحبت کردند بدون آنکه هیچ گونه اطلاعاتی درباره ی موضوعات تخصصی مربوط به حوزه ی کاری آن وزارتخانه داشته باشند. نتیجه ی این روند هم موجب بروز حجم بیشتری از اشکالات و حواشی در جلسه رای اعتماد شد.
-دیگری که قرار بود طبق آیین نامه ی داخلی مجلس به عنوان یکی از ۵ موافق وزیر پیشنهادی نفت، از برنامه های ایشان، دفاع کند و شوربختانه هر چه تلاش کرد نام وزیر مورد حمایت خود را نیافت و موفق به ذکر نام مبارک او نشد و سرانجام به عباراتی چون وزیر عزیز و....بسنده کرد!
-نماینده ای دیگر که سخنگوی یکی از کمیسیونهای۱۹ گانه و تخصصی مجلس نیز هست در مقام دفاع از وزیر پیشنهادی، پشت جایگاه قرار گرفت و شگفتا که از تلفظ (دانشگاهِ وِلز) چنان عاجز ماند که تعجب و خنده ی همکاران و الله اکبر گفتن حضار را در پی داشت!...
اینها مواردی چند از گاف های نمایندگان مجلس یازدهم بود. اما وزرای پیشنهادی نیز، به موازات نمایندگان، مواردی تلختر و رنج آورتر از خود، در ذهن و زبان مردم، به یادگار گذاشتند.
-حسین باغ گلی که گویا خیلی هم مورد عنایت و توجه رییس دولت جدید است به عنوان وزیر پیشنهادی وزارتخانه ی آموزش و پرورش، به مجلس معرفی شده بود در دفاع از برنامه های خود، شعارهایی سطحی را به عنوان برنامه مطرح کرد.
نگاه او به حوزه ی آموزش و پرورش، که ایشان حتی فاقد رابطه ی استخدامی با آن است چنان موجب تعجب و نگرانی جامعه ی فرهنگی و مردم شده بود که باید خداوند را به پاس رای اعتماد نگرفتن او از مجلس، شاکر باشیم.
زیرا جدای از سوتی های وحشتناک وزیر پیشنهادی، که مثلا به فراست دریافته بود مادر همه ی دانش آموزان، خانم هستند!! برنامه ها و نگاه او به حوزه ی آموزش و پرورش نیز، خطرناک بود. او در پایان سخنان خود خطاب به نمایندگان مجلس گفت:" بهتون می فرمایم و از حضرت حافظ وام گرفت تا بگوید که به عشق ورزیدن شهره و به بد دیدن هم دیده نیالوده است.
اما باز هم تاکید دارم که نگاه و باور او و همفکرانش برای آموزش و پرورش، خطرناک است زیرا روشن شد گُلِ این باغ، تنها باغگلی نبود و داستان ادامه دارد. خوشبختانه موفق به رای اعتماد نشد تا یاد بگیرد که باید عرض کند نه اینکه بفرماید!
- وزیر پیشنهاد دیگری با خودشیفتگی تمام گفت که، اگر تمام کشور را بگیردید مثل من پیدا نمی کنید. او تلویحا هم نمایندگان را تهدید کرد که اگر موفق به رای اعتماد نشود. او خواهد بود که وزیر بعدی را تعیین می کند!!
*- وزیر پیشنهادی دیگری، که انتظار داشت در مسند وزارت نفت قرار بگیرد ولی برای وزارت راه و شهرسازی به مجلس آمده بود.
چندین بار با وجود تذکر رییس و نمایندگان دیگر، بازهم از وزارت نفت گفت تا ثابت کند که هنوز هم دلش در جای دگر و با دگران است.
-* اما در تلخ ترین گاف های وزرای پیشنهادی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع از همه تلختر بود.
برنامه ی ایشان که در ۲۲صفحه تهیه و تقدیم نمایندگان و کمیسیون فرهنگی شده بود.سرشار از کلیشه و شعار و کاملا سطحی نگرانه، تدارک دیده شده بود که نشان می داد این وزیر، مرد این کارزار نیست.
ضرغامی در برابر نمایندگان مجلس یازدهم و دولت جدید، تصمیم گرفت که دولت تدبیر و امید را هم بی نصیب از انتقاد خود نگذارد.
او در بیان خاطره ای از سفر رییس جمهور پیشین و هیات همراه به ایتالیا، آنان را سرزنش کرد که چرا وقتی در شهرداری رُم، زیر تندیس سردار روم یا یونانی قرار گرفتید تصویری از نقش رستم ندادید که در آن داریوش اول بر پادشاه روم یا یونان، غلبه کرده و فلیپ عرب امپراتور دیگر نیز، در حال هدیه دادن است! باید به آنها نشان داده می شد که ما چه عقبه ای داریم. از آنجا بگیرید تا بسیاری از حوزه های دینی(نقل به مضمون)
فاجعه است وقتی که
وزیر میراث فرهنگی ایران، نداند کتیبه ی نقش رستم متعلق به روزگار شاهپور اول ساسانی در سال۲۶۰ میلادی و نبرد ادسا در منطقه ی ترکیه ی امروزی است که در آن، والرین امپراتور روم، اسیر شد. بندمیزان، تخت قیصر و پُل شاه در بندِ شوشتر نیز یادگار آن دوران است.
داریوش اول بیش از۵۰۰سال پیش از آن نبرد، زاده و زیسته بود. و میان شاهنشاهی هخامنشی و اشکانی و ساسانی، تفاوتهای بسیاری وجود دارد .
همانگونه که میان یونان و جمهوری روم و امپراتوری رُم شرقی و غربی تفاوت بسیاری وجود دارد و جناب وزیر از آن آگاهی ندارد.!
مگر میشود وزیر میراث ایران، حتی از کلیات تاریخ این سرزمین تاریخ ساز، این میزان ناآگاه باشد؟
خلاصه اینکه این ملت و این سرزمین با این تاریخ شکوهمند و گستردگی فرهنگ سازش، را شایسته ی مجلس و دولت و وزرایی بهتر است.
این رفتارها، در جامعه، بازخورد خوبی نخواهد داشت. همین نکته کافی بود تا مجلس، به وزیر پیشنهادی میراث، رای اعتماد ندهد اما دریغا که چنین نشد. موسوی سخنگوی هیات رییسه مجلس گفته است که :"همه ی ۱۹ وزیر پیشنهادی به کمیسیونهای مجلس، دعوت و در مجموع۲۷۰ جلسه، در این رابطه برگزار شد".
حال اگر متوسط زمان هر جلسه را۳ساعت بگیریم. مجموع زمان جلسات معادل۸۱۰ساعت خواهد بود.
هر ساعت ۶۰ دقیقه و حاصلضرب ساعات جلسات در دقیقه، معادل۴۸۶۰۰ دقیقه خواهد شد. با احتساب هزینه ی هر دقیقه ۳۰/۰۰۰/۰۰۰تومان، به رقمی معادل۱۴۸۵/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ تومان، خواهیم رسید! ببنید چه هزینه ی هنگفتی، برای رای اعتماد وزیران به مردم تحمیل شده است! هزینه ای که بخش زیادی از آن، در گاف ها و سوتی ها و حواشی گذشت!!! نتیجه ی مسوولیت عملکرد این وزیران، در آینده بیشتر از همه متوجه مجلس خواهد بود و تاریخ، سخت این مجلس را مورد قضاوت قرار خواهد داد.
زیرا این وزیران در تراز شایستگی ملت و متناسب با حجم مشکلات فعلی برای برون رفت و بهبود وضعیت نبوده و نیستند.
اینک ما مانده ایم که، شکایت کجا بریم؟