شوشان - غلامرضا نورآبادی:
با گذشت ۵ ماه از دولت جدید ،انتظاری که در مردم ایجاد شده بود، قرار بود سریعا برای چالش های پیش روی دولت و ملت تصمیمات سخت و قاطع اتخاذ شود.
انتظار میرفت جایگاه متخصصین در اداره امور کشور بشکل عملی تبلور یابد و خرد جمعی ،جای وابستگی و رابطه در انتصابات را بگیرد.
انتظار میرفت مدیریت چه در سطح ملی یا استانی راه و رسم و شیوه جدید حل مشکلات را طرح و اجرا نمایند .
انتظار میرفت بجای شعار های بدون پشتوانه ،گرایش به اتخاذ شیوه های مدرن حکومت داری بیشتر شود و بجای رشد تضادها با جهان ،شاهد کاهش تنش و زندگی مسالمت آمیز با جهان باشیم که نشد.
قصد این مقاله بررسی تخصصی تحریم ،تورم،بودجه ،تصمیمات خلق الساعه و یا بوروکراسی نا کارآمد نظام نیست ، بلکه تاکید این موضوع که علت عدم توفیق نه تنها در نگرش حکومت و حاکمان ، بلکه ناشی از فرهنگ جامعه در تبعیت محض و بدون تفکر!!! نهفته است که آنهم ریشه در تاریخ این مملکت دارد.
از عهد باستان تاکنون ،بجز دوران کورش و داریوش ،که دین از سیاست جدا بود تا امکان حفظ، گسترش و توسعه آن کشور گسترده را فراهم آورد، مابقی تاریخ مان نظاره به جنگ و درگیری بین مبلغان مذهبی و نظامیان و شاهزادگان گذشت ،که هریک تلاش میکردند قدرت تام و تمام کشور باشند.هر چند در مقاطعی تلاش هایی صورت می گرفت ،از ابومسلم تا امیرکبیر و ....ولی امکان تسلط اندیشهی اولویت داشتن توسعه همه جانبه در کشور محقق نشد و هنوز در همان چرخه ،گرفتاریم .
توسعه امری زمینی و تابع قوانین خودش است .
درآمد ۲۰ میلیارد دلاری ترکیه از توریسم و سایر کشورها مثل چین و امارات و ایتالیا و سنگاپور بدون منابع طبیعی و.....و حتی اعتقادات فعلی سران عربستان به صنعت گردشگری و...ناشی از تغییر نگرش ونشان از تحولات سریع پیرامون ماست .
عدم شناخت و نقص در تطبیق آن با واقعیت زمینی منجر به فروپاشی شوروی سوسیالیستی با آن قدرت سهمگین نظامی شد و نشان داد صرف قدرت نظامی موجب توسعه و تداوم حکومت نمیشود و همچنین امکان تداوم حکومت صرفا با تکیه بر ایدئولوژی یا توان نظامی تاکنون سابقه نداشته و نخواهد داشت.
انتصاب مسئول بدون تخصص در هر کجای دنیا که باشد ،جز ضرر حاصلی ندارد ،چه در شوروی با تغییر جهت مسیر آب به اراضی دیگر جهت کاشت بیشتر پنبه که نتیجه آن خشکاندن سرزمینهایی وسیع حاصلخیز بود و چه در ایران با خشکاندن جلگه های حاصلخیز و عدم تامین آب آشامیدنی مردم به قیمت تولید فولاد در کویر یا سوق مردم به کشاورزی جهت خودکفایی ،آنهم در مناطق کم آب با کشت محصولات آب بر ،به قیمت تکیه بر کرسی های وکالت و میزهای وزارت و حکومت بر مردم.
با انتخاب یاانتصاب مسئول و مدیر بدون تخصص ،امکان رفع مشکلات تولید و اشتغال در تمام زمینه ها از پتروشیمی و فولاد گرفته تا کشاورزی و بازرگانی میسر نیست و نتیجه نهایی گسترش فقر است .
رفع گسترش فقر نیز نه تابعی از میزان دریافت ،بلکه تابعی از توان خرید است .صیانت از نیروی کار نه تابعی از افزایش دستمزد بلکه اتخاذ سیاست افزایش توان خرید است.(افزایش چند برابری حقوق ها پاک کردن موقتی صورت مسئله است).
نیروی کار امروز دیگر تن به کار در تولید را نمیدهد ،چرا که با یک کار جنبی و دلالی و مسافرکشی و فروش میوه کنار خیابان در یکی دو ساعت ،بیشتر از کار در کارخانه درآمد حاصل میکند و بهمین سبب کشوربا مشکل منابع انسانی متعهد و متخصص روبرو شده و بیشتر هم خواهد شد.
حل گوشه ای از مشکلات ذکر شده،نه با توصیه و تشویق و دعا ،بلکه با قوانین زمینی باید حل و فصل شود . حکومت کردن، به بهای از دست رفتن اعتقادات و عزت مردم دور از عقل و خرد جمعی است!!
آیا منافع مادی برخی ،امکان جهت گرفتن توسعه و رشد کشور را میدهد؟آیا ما با خواندن تاریخ و درس گرفتن از تجربیات و ادای مسئولیت اجتماعی خود ،در تحول نقشی ایفا خواهیم کرد یا در همان چرخه تاریخی ادامه خواهیم داد تا...