شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت:
اکنون همه چیز در مورد مدیریت اجرایی خوزستان مشخص شده است که چگونه مکانیزم بازتولید ناکارآمدی در این استان قابل تکرار است و اصلا، ربطی به تغییر دولت ها ندارد .
زیرا نگاه غارتی در مقوله قدرت سیاسی کماکان حاکم است و از قرار معلوم اراده ای منسجم و استوار نیل بر مبارزه با فساد و برقراری عدالت وجود ندارد و دولت سیزدهم با تمام شعارهای پرطمطراق خود نتوانسته در این مهم گام های حساب شده ای را بردارد و بیشتر نیروهای انقلابی که به این امید دور جناب آقای رئیسی در خوزستان جمع شده بودند امروز شاکیان اصلی وضع موجود هستند و کم کم دارند به مرز سرخوردگی می رسند.
علی ایحال نظر دلسوزان واقعی مردم، نظام، کشور و حامیان حقیقی انقلاب اسلامی را به مقوله ی ناکارآمدی توام به ریاکاری که مشخصه ی ویژه جریان نومانکلاتوری (مدیران امتیازخوار دولتی) استان خوزستان است که ایضا، روز به روز در تمشیت امور و سامان بخشی به وظایف خود ضعیف و بی عرضه تر عمل می نمایند، به نکاتی چند جلب می نمایم.
1_وضعیت بحرانی بازار، شامل نرخ تورم بالا، وجود احتکار و گرانی افسارگسیخته در همه ی شهرهای خوزستان نسبت به سایر استانهای کشور چند برابر است.
2_وضعیت بهداشت و ارائه خدمات شهری، اعم از نظافت، دفع پسماند، فاضلاب، آلایندگی های زیست محیطی و دیگر موارد ساده و اولیه ی رفاهی زیر صفر و در کل مختل است.
3_فساد اداری متداول و زد و بندهای ناشی از تعریف پروژه های مجازی نیل بر بودجه خواری های کلان مبتنی برآیتم های جعلی بواسطه سند سازی های صوری در اغلب بنگاه های اقتصادی بزرگ استان بیداد می کند.
4_جولان و ترکتازی مدیران فسیل دوگانه سوز سیاسی بنگاه های اقتصادی کلان که در هردولتی باز تولید می شوند و معلوم نیست پشت پرده ی ابقای آنها در مسولیت های اجرایی چه عواملی هستند بدون تردید همچنان بطور سریالی ادامه دارد.