شوشان - شاپور زندی:
زمانی نه چندان دور ، آگهی یکی از کارخانه های تولید کنسرو تن ماهی در خوزستان از رسانه ملی و بویژه شبکه ی خوزستان پخش می شد که پس از ارائه اطلاعاتی کوتاه ولی گویا ، در یایان آن جمله ی آغاز این متن با شیوه وحالتی ویژه و ترکیب شده از پوشش باستانیان و معاصر به بینندگان عرضه می شد.
ما خوزی ها هم بی توجه به مکان تولید و مدیران و مالکان تولید کننده اش ، آنرا خریده و لذت می بردیم ؛ چون نوعی همذات پنداریِ آغشته با عِرق محلی به روحمان تزریق می شد.
ارتباط این عنوان با متن!
بی توجه به جوانب وحاشیه های سیاسی انتخابات خرداد گذشته ، با انتخابات جناب آقای رییسی به ریاست جمهوری و وعده های ایشان برای جبران اهمالکاری و ولنگاری های اداری ایران و خوزستان ؛ منتظر گامهای کاربردی و تجربه بهشت وعده داده شده ی وی و همراهانش نشسته ایم.
گرچه در این مدت کوتاه نمیتوان ارزشیابی معتبری از کارنامه ی وی داد ولی بنا به تجربه معلمی مان که پس از سه ماه می توان نیمرخی نسبتا روا از دانش آموزان داد ، با بررسی و تحلیل رفتاری و کارکردیِ مجموعه دولت درکشور و خوزستان ، نمیتوان خیلی خوشبین بود!
نمونه ی همین بدبینی مان ، استانداری خوزستان و پسوند «ویژه» ای است که برای نخستین بار به آن اضافه شد.
انتصاب استانداری خاص و «ویژه» برای دو استان سیستان، بلوچستان و خوزستان نوید بهره وری بالا و مدیریت زمان در این دو استان و متفاوت از کشور می داد که تاکنون چنین نشده است.
متفاوت از این نظر که سیستان ، بلوچستان را از نظر سرمایه های انسانی و مادی و خدادادی نمیتوان با خوزستان سرشار از انواع مواهب گفته شده مقایسه کرد؛ هرچند که محرومیت این دو بخش از ایران عزیز خیلی هم متفاوت نبوده و تنها میزان و حجم شان ، آنها را متمایزمی کند.
این دو استان، علاوه بر محرومیت های تحمیل شده، گرفتار بلایای طبیعی مشابه اند و گرد و خاک و ریز گرد ، مدتهاست که ریه های فرزندان و پدران و مادرانش را می آزارد.
کارکردعنوان «ویژه» در سیستان، بلوچستان را نمی توانم بسنجم ولی خوزستان را هنوز ، «ویژه» برای اهالی اش در نگاه استاندار ندیده ام !
روزهاست که همه خوزستان گرفتار گرد و خاک ناشی از عوامل داخلی و خارجی شده است ولی گویا استاندارویژه و همکاران ستاد بحرانش در اروپا زندگی میکنند که هنوز باور به تعطیلی بهنگام و اجازه تنفس در خانه را به مردمش نمی دهند!
اعلام دیر هنگام تاخیر در کار ادارات در بیشتر شهرهای خوزستان و بویژه اهواز ، چه ابزار و قدرتی می خواهد که این بخش از دولت و حاکمیت ندارند؟!
اعلام دیرهنگام تاخیر در روز یکشنبه ۲۲ اسفند و زمانی که بسیاری از کارمندان و کارگران در راه و یا پشت درهای محل کارخود علاف شدند ، چه هزینه و برنامه ای می خواست که استاندار ویژه خوزستان نداشته و احتمالن منتظر دستور از بالا بودند؟
به نظر می آید اطلاق ویژه برای استانداری خوزستان ، بیشتر برای ویژه بودن در تمکین و تامین منویات مرکز نشینان بوده است تا خوزیان .
تحلیل رفتار و زبان بدن جناب استاندار به خوبی نشان از پریشانی در تصمیم گیری و نداشتن تمرکز در اهداف می دهد .
جناب استاندار
با تجربه ی وزارت و پیشینه ی خوزی تان ، برای خوزستان آبرو بخرید و بیش از این تعلل و یا اهمال و یا مدارا کردن با بخش فرصت سوز و یا ملاحظه کار که آفت پیشرفت و توسعه اند، را کنار بگذارید.
جناب استاندار
خطر پذیری وپیش بینی کردن نتیجه تصمیمات ، بخشی از الزامات یک مدیر «خاص و ویژه» است ، تا خوزیان از همولایتی شان ناامید نشده اند بجنبید که مجال جبران و توجیه وخطا ، بویژه در خوزستان و این دولت قابل چشم پوشی نیست.
جناب استاندار
ویژه که می گفتند ایانِه(اینه) ؟!
ار ایانه صد رحمت به اوسو که ویژه نبیدیم !